پرنده ای که آب را می شناخت و پر اش آبی بود
خبر از دریا داشت
جیغ می زدو جیغ می زدو جیغ می زد
چرخ می زدو چرخ می زدو چرخ می زد
بر سر فرازو فرود می کرد
فرودو فراز
فرازو فرود
پرنده در یک فرود فرود بلند
مرا به منقار خویش گرفت و با خود برد
با خود برد مرا
پرنده ای که آب را می شناخت و رفیق دریا بود.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد