logo





موفقیت الهام بخش

حزب سوسیالیست فرانسه و انتخابات مقدماتی آن

دوشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۰ - ۱۷ اکتبر ۲۰۱۱

نادر عصاره

Hollande-
حزب سوسیالیست فرانسه، با گزینش کاندیدای خود، و با مشروعیتی که با رای شهروندان برای کاندیدا و حزب به دست اورده، زمینه وحدت خود را تقویت و فضای مثبتی را در جامعه برای فعالیت سیاسی خود آماده ساخته است. انتخابات مقدماتی، شرایط مناسبی برای مبارزه انتخاباتی و رقابت سوسیالیست ها با حزب راست و کاندیدای آن را فراهم ساخت. گذر از انشقاق به یک وحدت حزبی، باز سازی پیوند اجتماعی و جلب توجه جمعیت کثیری به مبارزه خود یک موفقیت بی بدیل در این مرحله برای آن حزب و الهامبخش برای دیگران می باشد.
روز یکشنبه ۱۶ اکتبر ۲۰۱۱، دور دوم انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست فرانسه برگزار شد و طی آن کاندیدای حزب برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 برگزیده شد. آقای فرانسوا اولاند، در رقابت با خانم مارتین اوبری با کسب بیش از ۵۶ درصد آراء حدود سه میلیون رای دهنده، بعنوان کاندیدای حزب سوسیالیست فرانسه تعیین شد. بدنبال این انتخاب، خانم مارتین اوبری، که با پایان رقابت انتخاباتی، مجددا به پست دبیرکلی حزب باز گشت، ضمن تبریک به کاندیدای منتخب بعنوان کاندیدای حزب، اعلام داشت که تمام انرژی و امکانات را برای پیروزی او در مبارزه انتخاباتی فراهم می سازد. بعد از پایان انتخابات مقدماتی، از همان دقایق اول، پیام وحدت و یکپارچگی حزب، پیام غالب گشته است.

انتخابات مقدماتی در دو دور برگزار شد. در دور اول رقابت میان شش کاندیدا صورت گرفت. پنج کاندیدا از حزب سوسیالیست و یک کاندیدا از حزب رادیکال چپ فرانسه. هر پنج کاندیدای حزب، بر پروژه سیاسی حزب سوسیالیست برای کسب قدرت تاکید داشتند. حزب سوسیالیست فرانسه، پروژه سیاسی خود برای مبارزه انتخاباتی برای ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۲ را تصویب کرده است. همه کاندیدا ها که گرایشات مختلف در حزب سوسیالیست را نشان می دهند، این پروژه را فصل مشترک خود می دانند. تفاوت کاندیداها، در راه و روش تامین اهداف این پروژه، و تاکیدات مختلف آنان است. آنان در روش و متد ها با هم متفاوت و تاکیدات ویژه خود را بر این یا آن جنبه از پروژه سیاسی برجسته می کردند. پروژه حزب سوسیالیست که با مشورت متخصصین نزدیک به حزب تهیه شده است به وجوه مختلفی پرداخته است. پیشنهاد در باره بحران مالی جهانی، روش برخورد با جهانی شدن، سیاست مالیاتی و بودجه و تامین مطالبات اقتصادی و اجتماعی، و تغییرات در روش های حکومتی که در دوران نیکلا سرکوزی تحت سیطره و اعمال نظر او تغییراتی کرده اند، مفاد این برنامه را تشکیل می دهند. این پروژه در سی فقره پیشنهاد، فشرده شده و در اختیار همگان قرار دارد. این پروژه سیاسی، برنامه ای در چهارچوب «دولت رفاه» است که بر افزایش سهم مالیات ها از صاحبین درامدهای بالا و نیز بر افزایش نقش دولت در اقتصاد تاکید دارد. اولین نشانه های سیاست ورزی حزب سوسیالیست نسبت به جهانی شدن اقتصاد در این برنامه مشاهده می شود. در دور اول انتخابات قریب دو میلیون هفتصد هزار رای دهنده، آرا خود را به صندوق ها ریختند. از شش کاندیدا، در دور اول هیچیک اکثریت مطلق یعنی بیش از 50 درصد آرا شرکت کنندگان را کسب نکردند. اولاند با 39 درصد و اوبری با 31 درصد بطور نسبی بیشترین آرا را کسب کرده بودند. در دور دوم، آن ها با هم رقابت دادند.

برگزاری انتخابات مقدماتی از سوی سوسیالیست ها امر تازه ای نیست. در سال ۲۰۰۶ نیز با انتخابات مقدماتی، کاندیدای حزب، خانم سگولن رویال تعیین شد. البته در آن بار، رای دهندگان فقط اعضای حزب بودند. بنابراین انتخاباتی درون حزب سوسیالیست بود. خانم رویال، در مبارزه انتخاباتی سال ۲۰۰۷، در رویارویی با نیکلا سرکوزی شکست خورد. رقبای حزبی خانم سگولن رویال، بعد از گزینش او، از او پشتیبانی فعال نکردند و عملا گرایشات درون حزب با او در رقابتش با سرکوزی همکاری نکردند. انتخابات مقدماتی امسال، در شرایط حاد اجتماعی برگزار شد. حق انتخاب در آن محدود به اعضای حزب نشد و شهروندان به شرکت در آن دعوت شدند. این عوامل سبب شد انعکاس انتخابات مقدماتی، انچنان برجسته گردد، که امر برگزاری چنین انتخاباتی را در میان احزاب دیگر بعنوان یک نوسازی ضرور، همه گیر ساخته است. در واکنش به آن، دولت و حتی شخص رئیس جمهور فرانسه آقای سرکوزی و نخست وزیر فرانسه آقای فرانسوا فیون ابراز نظر کردند. انتخابات مقدماتی برای تعیین کاندیدا، درون حزب حاکم به مسئله ای تبدیل شده است. ارزیابی از پروژه حزب سوسیالیست فرانسه موضوعی مستقل است. نیروهای دیگر چپ در جامعه فرانسه، از جمله جبهه چپ که یکی از احزاب اصلی آن حزب کمونیست فرانسه می باشد، برنامه های دیگری را مطرح می کنند. در برابر اصلاحات مورد تاکید پروژه سیاسی سوسیالیست ها، جبهه چپ نامبرده از توزیع قدرت و ثروت دفاع می کند. اما، مستقل از برداشت و نظر و نقد نسبت به پروژه سیاسی حزب سوسیالیست، موفقیت سوسیالیستها در این انتخابات مقدماتی بدیهی به نظر می آید.

انتخابات مقدماتی این بار محدود به اعضای حزب نبود. تمامی شهروندانی که به ارزش های چپ ابراز تمایل می کردند، در این گزینش می توانستند شرکت کنند. این امر سبب شد که نزدیک سه میلیون نفر در هر یک از دو دور این انتخابات شرکت نمایند. چنین جمعیت کثیری نسبت به تعداد اعضای حزب که بین ۱۶۰ تا دویست هزار شمرده می شوند، غیر منتظره بوده است. رهبران حزب شرکت حدود یک میلیون نفر رای دهنده را پیش بینی کرده بودند. استقبال چشم گیر از این انتخابات مقدماتی و برگزاری موفق آن نتایج و فواید بسیاری برای حزب داشته است. سازماندهی و اجرای این انتخابات که با مخالفت حزب راست حاکم همراه بود، توسط حزب در ده هزار حوزه رای گیری در سراسر فرانسه به شیوه ای سالم و با نتایجی مورد پذیرش از سوی تمامی کاندیدا ها برگزار شد. هزینه این انتخابات را شرکت کنندگان برعهده داشتند. هر شرکت کننده ای حداقل یک یورو بعنوان هزینه پرداخت می کرد. اعضا و فعالین حزبی نیروی اصلی برگزار کننده انتخابات بودند.

بسیاری نگران و یا منتظر بودند که مناظره ها و جریان این انتخابات مقدماتی، به یک رقابت تفرقه انگیز میان کاندیدا های حزب سوسیالیست تبدیل گردد. در واقع سال هاست که انشقاق درون حزب سوسیالیست حاکم بوده است. یکی از تبلیغات احزاب راست علیه چپ در فرانسه انشقاق و جنگ درونی ان ها بوده است. این انشقاق ها تاریخ خود را دارند. زمانی، در واکنش به بحران حزب و چپ و مرکز، میشل روکار، یکی از نخست وزیران فرانسوا میتران، مطرح کرده بود که باید یک «بیگ بنگ سیاسی» در حزب سوسیالیست و متحدینش روی دهد. او با این استعاره، با اشاره به نظریه ای در مورد پدید امدن جهان بر اثر یک انفجار بزرگ، راه حل بحران را فرو پاشی حزب سوسیالیست دیده بود. نتیجه انتخابات ۲۱ اوریل ۲۰۰۱ که سوسیالیست ها شکست سخت و دردناکی خوردند، حزب سوسیالیست را بیش از هر زمانی از پا در اورده بود. سوسیالیست ها در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۷ نیز شکست خوردند و انشقاق خود را به نمایش گذاشتند. سه سال پیش مارتین اوبری به دبیرکلی حزب برگزیده می شود. ابراز نظر او در مورد بحران حزب سوسیالیست، قابل تامل است. مارتین اوبری در این باره در مناظره خود با رقیبش می گوید وقتی که به این پست رسیده نه سوسیالیست ها در درون حزب دل و دماغ گفتگو با هم را داشتند و نه چیزی در اختیار داشتند که با مردم در خارج از حزب در میان بگذارند. این بار، برگزاری انتخابات مقدماتی برای گزینش کانیدای حزب با شرکت شهروندان، نه تنها به یک «جنگ برادر کشی» و تفرقه انگیز منتهی نشد، که به برآمد حزب سوسیالیست منجر گشت برای مبارزه و رقابت انتخاباتی با حزب راست و رئیس جمهور نیکلا سرکوزی. در عین حال ظرفیت های کاندیداهای مختلف، در جریان مناظره ها، بعنوان ظرفیت های حزب به نمایش در آمدند. رقابت میان کاندیداها، به رقابتی برای تخریب همدیگر تنزل نکرد. آنان ضمن توضیح پروژه سیاسی حزب که اشتراکشان بود، به توضیح راه های مختلف و مطلوب خود می پرداختند. این روش سبب شد که کاندیداها طی مناظره ها به معرفی افراد و گرایشات حزب سوسیالیست بپردازند. این ابتکار به گرایشات کوچک حزب این امکان را داد که بتوانند با جامعه بوسیله رسانه های عمومی گفتگو کنند. از مناظره ها، بینندگان پنج میلیون و شش میلیون نفری استقبال نمودند. این علاقه جامعه به مناظره های سیاسی انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست، رادیو و تلویزیون و مطبوعات را راغب کرد که گزارش دهند و اطلاع رسانی نمایند. حزب سوسیالیست فرانسه بدین طریق برای مدتی چند هفته ای در مرکز بحث و گفتگوی جامعه قرار گرفته بود. این ابتکار و استقبال چنان تاثیری را بر جامعه گذاشته بود، که حزب و دولت راست حاکم شروع به گله و شکایت کردند از سهم کمی که انتن ها به آن ها و به اخبار مربوط به آن ها می دهند.

نداشتن «رهبر طبیعی»، ضعفی بود که احزاب راست به حزب سوسیالیست نسبت می دادند. آن ها می گفتند چون حزب سوسیالیست رهبر طبیعی ندارد به این بازی انتخاباتی دست زده است. این واقعیتی است که حزب سوسیالیست از زمان فرانسوا میتران از رهبر صاحب اقتدار همه گیر و حزبی برخوردار نبوده است. از سوی دیگر، گرایشات مختلفی درون حزب ابراز وجود کرده و می کنند. در این شرایط، حزب سوسیالیست، از طریق این انتخابات مقدماتی و با شرکت شهروندان، هم کاندیدای خود را انتخاب کردند و هم برای آن مشروعیتی فراتر از مرزهای حزب سوسیالیست فراهم ساختند. موفقیت این ابتکارباعث شده است که روش گزینش دموکراتیک کاندیدا به حزب سوسیالیست محدود نماند. در حزب راست حاکم فرانسه، بنا به نظرسنجی های انجام شده، بیش از نصف اعضا خواستار همین روش برای گزینش کاندیداهای خود هستند. این روش که در امریکا و در ایتالیا مرسوم است، در مقابل روش سنتی در فرانسه مبتنی بر «رهبر طبیعی» حزب، قد علم کرده است. به نظر می رسد که رهبر طبیعی در زندگی حزبی در فرانسه، دورانش به سر رسیده است. این روش سنتی حاکم در دوران بعد از جنگ و در سایه رهبران قدر قدرت، دیگر با شرایط کنونی منطبق نیست. هم اکنون نیکلا سرکوزی، بنا به نظر سنجی های متعدد از رای تمایل پائینی در میان شهروندان برخوردار است. با این وجود طبق منطق سنتی رهبر طبیعی، هیچ کسی در برابر او از حزب حاکم نمی تواند مطرح شود و کادرهای صاحب صلاحیت دیگر آن حزب، باید به شیوه های سنتی و قدیمی احترام به «رهبر طبیعی» تن دهند. انتخابات مقدماتی گزینش کاندیدا در حزب سوسیالیست، روش نوینی است که آنان از طریق آن توانستند بر انشقاق فایق ایند و زمینه های وحدت حزب خود را نیز تامین کنند.

حزب سوسیالیست فرانسه، با گزینش کاندیدای خود، و با مشروعیتی که با رای شهروندان برای کاندیدا و حزب به دست اورده، زمینه وحدت خود را تقویت و فضای مثبتی را در جامعه برای فعالیت سیاسی خود آماده ساخته است. انتخابات مقدماتی، شرایط مناسبی برای مبارزه انتخاباتی و رقابت سوسیالیست ها با حزب راست و کاندیدای آن را فراهم ساخت. گذر از انشقاق به یک وحدت حزبی، باز سازی پیوند اجتماعی و جلب توجه جمعیت کثیری به مبارزه خود یک موفقیت بی بدیل در این مرحله برای آن حزب و الهامبخش برای دیگران می باشد.

‏۲۰۱۱‏/۱۰‏/۱۷

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد