كارگران پتروشیمیهای ماهشهر واضح است كه احتیاج به تشكلی قدرتمند دارند. و هیچ اعتصابی به بزرگی و عظمت اعتصاب اخیر كارگران پتروشیمیها، بدون درجه بالائی از سازماندهی و تشكل ممكن نیست. این اعتصاب و دیگر اعتصابات زیر سرنیزه جمهوری اسلامی، با نقش هدایتگر مجامع عمومی كارگران به پیش رفته و موفقیتهای حاصله، حاصل همین سازماندهی بوده است. | |
اعتصاب و اعتراض كارگران پتروشیمیهای ماهشهر بدون شك از مهمترین اعتراضات جنبش كارگری در چند سال گذشته بوده است. هر اعتراض كارگری در جامعهای بحران زاده مثل ایران، چه در صنایعی كه رو به نابودی گذاشتهاند و چه در صنایعی مثل نفت و پتروشیمی كه ستون فقرات اقتصاد جمهوری اسلامی هستند، مهم هستند. جایگاه صنعت پتروشیمی، كمیت كارگرانی كه در این مبارزه مشخص شركت داشتند و موضوعاتی كه مطالبه كارگران اعتصابی بود، جایگاه این اعتصاب اخیر را برجسته میكند. از طرفی دیگر با عبور خبر این اعتصاب از سد سانسور، جامعه وسیعا عكس العمل نشان داد و بسیاری از محافل كارگری و سازمان و نهادهای چپ و كمونیست و طرفدار كارگران، از این اعتصاب حمایت كردند و جامعه را به حمایت از آن فراخواندند. خبر این اعتصاب قدرتمند یك خبر مهم رسانههای بین المللی فارسی زبان نیز بود.
نكته مهم دیگر اینكه اعتصاب این كارگران رسما جمهوری اسلامی و برنامههای آن را به چالش كشیده است. به این تصویر توجه كنید: حداقل دستمزد كارگران ٣٣٠ هزار و ٣٠٠ تومان است. فتح اله بیات، رئیس "اتحادیه كارگران قراردادی و پیمانی سراسر كشور" (یكی از زیر مجموعههای خانه كارگر رژیم) گفته است كه ٨٥ درصد كارگران ایران قراردادی و پیمانی هستند و سالانه ٥ درصد به این رقم اضافه میشود.(ایلنا) او در جای دیگری در همین رسانه دولتی میگوید: كارگران قراردادی بین ٢٥٠ الی ٣٠٠ هزار تومان دستمزد دریافت میكنند. میگوید: در حال حاضر بیش از ٥٠ درصد از كارگران حداقل دستمزد میگیرند. او در جای دیگری خط فقر را ٨٠٠ هزار تومان اعلام میكند و میگوید كه ٨٠ درصد از كارگران پیمانكاری كمتر از نصف این رقم یعنی كمتر از ٤٠٠ هزار تومان دستمزد میگیرند. اما عباس وطن پرور، نماینده سابق کارفرمایان ایران در سازمان جهانی کار میگوید كه خط فقر در ایران یک میلیون و ششصد هزار تومان است و تا سال آینده به ٢ میلیون تومان میرسد. همه این وضعیت را جمهوری اسلامی با رواج قراردادهای موقت و سفید امضا و با راندن دستمزدها به یك پنجم خط فقر رسمی، به جامعه تحمیل كرده است. اعتصاب كارگران پتروشیمیهای ماهشهر كل این وضعیت را با مطالبه اعتراض به پیمانكاران و خواست رسمی شدن و قرارداد مستقیم با شركت، به چالش كشیدهاند. و این یعنی خواست همه جامعه. سیاست ضدکارگری رژیم که ٨٥ درصد کارگران را قراردادی و پیمانی کرده و سالانه ٥ درصد هم قرار است افزایش یابد، یعنی در واقع آن خوابی را که رژیم برای کارگران دیده بود كه با قراردادی و موقت و غیره برای همیشه كارگران را متفرق و تكه تكه كند و اتحادشان را بشکند، به یك باره به كابوسی برایشان بدل شده است و معاون فرماندار ماهشهر روز ١٥ مهر به كارگران میگوید: "خواست شما یک مساله بسیار کلان است و نیازمند یک تصمیم گیری در سطح کلان است، ما نمیتوانیم به آن پاسخگو باشیم چرا که این مسئله خیلی فراتر از مجتمعهای پتروشیمی در ماهشهر است." میدانند که خواست کارگران پتروشیمی خواست کلیه کارگران ایران است و پیروزی آنها تمام نقشه های رژیم را برباد میدهد و طبقه کارگر را گامها بجلو میبرد. قطعا رژیم در مقابل این تلاش میکند که کوتاه نیاید، اما پتروشیمی ها موتور یک حرکت بزرگ را روشن کرده اند و باید کارگران مراکز بزرگ و اصلی را برای تحقق این خواست بحرکت درآورد.
پتروشیمی نساجی نیست، اما نساجی هم میتواند سقوط را نزدیك كند
خبرهای مربوط به بیكاری را اگر دنبال كرده باشید، خبرهایی مانند نابودی صنعت تولید كفش، تعطیلی صنعت ریخته گری، تعطیلی صنعت تولید پتو، بحران در كارخانجات مواد لبنی، بحران در كارخانجات تولید مواد خانگی، بحران و نابودی نساجیها و گاوداری و مرغداری و غیره روزانه است. جمهوری اسلامی نمیتواند با بحران در صنعت نفت و پتروشیمی همان راحتی خیالی را داشته باشد كه با بحران در صنایع ذكر شده بالا. این یكی نبض اقتصاد جمهوری اسلامی است. ستون فقرات آن است. یك روز بسته شدن لولههای نفت، برابر است با سقوط رژیم پوسیده اسلامی!
از این سر اما اشاره به یك نكته نیز ضروری است. اعتصاب و اعتراض كارگران هر بخشی جمهوری اسلامی را به سقوط نزدیك میكند، حتی اگر این اعتصاب كارگران كارخانهای باشد كه سالهاست تعطیل شده است. در مورد نفت و پتروشیمی و واحد و معادنی چون مس سرچشمه و غیره بالاتر به اختصار توضیح دادم و موضوع روشن است، اما در مورد اعتراض كارگران مثلا نازنخ و فرنخ، مسئله این است كه اعتراض این كارگران میتواند جامعه را بر علیه جمهوری اسلامی بسیج كند و دست مردم را در دست هم بگذارد. در نیشكر هفت تپه دیدیم كه چگونه اعتصاب كارگران این كارخانه كل منطقه را بر علیه مقامات محلی و به دفاع از كارگران بسیج كرد. در نتیجه همچنانكه بالاتر گفتم، هر اعتصابی در جامعه بحران زدهای مثل ایران كه مردم میخواهند سر به تن رژیم اسلامی نباشد، خود میتواند نقش نزدیك شدن حریق به باروتی غیرقابل مهار را بازی كند.
حفظ اتحاد کلید پیروزی است
اعتصاب كارگران پتروشیمیها تا همین لحظه هم پیروزیهای مهمی را به دست آورده و به نفع كل جنبش كارگری ثبت كرده است. اعتصاب كارگران پتروشیمی تبریز كه همین مطالبات كارگران پتروشیمیهای ماهشهر را داشتند، راه را بر روی اعتصابات كارگران پتروشیمیهای ماهشهر باز كرد. پروسهای را كه كارگران پتروشیمیهای ماهشهر طی كردهاند، پروسه جالب و آموزندهای بوده است. جمهوری اسلامی ظاهرا دارد وقت میخرد و با دادن وعده و با استفاده از توقف موقتی اعتصاب كارگران برای یك دوره چند روزه و چند ماهه، مثل حكومت كردن خود، به زندگی خود ادامه میدهد. از امروز تا فردا حكومت كردن و فردا خدا بزرگ است! كارگران پتروشیمیها چون در اعتصاب خود محقند و حتی متوهمترین بخش كارگران هم وضعیت و شرایط كار در آنجا را غیرانسانی و غیرقابل قبول میدانند، اتحاد خود را حفظ كردهاند. این یك پیروزی و یك هنر است كه بشود نزدیك به ٧٠٠٠ كارگر را برای یك دوره چند ماهه متحد نگه داشت. اگر جمهوری اسلامی برای دو ماه وقت میخرد، كارگران آن وقت را به او میدهند و یكپارچه و متحد پیگیر وعده داده شده هستند. اگر چند روز دیگر وقت میخواهند كه بروند بر سر "مسائل كلان" حرف بزنند، كارگران پیگیر میمانند. در نگاه اول و نگاه ساده، این اعتصاب پایان یافته است و كارگران بدون بدست آوردن دستآورد محسوسی، به سر كار برگشته اند؛ اما واقعیت این است كه همان ١٥٠ كارگری هم كه پای صحبتهای معاون فرماندار ماهشهر نشسته و از او شنیدند كه بعد از تصمیم گیری در "سطح كلان" به كارگران نتیجه این تصمیم گیری ابلاغ خواهد شد، متحد بقیه ماندهاند. و این از هوشیاری كارگران و تصمیم بجای آنها در مجمع عمومی شان است.
اکنون برای همه روشن شده که نقطه قدرت مهم کارگران پتروشیمی قدرت اتحاد آنها و حفظ این اتحاد و بکارگیری قدرت جمعیشان در مجامع عمومی بوده است. این اتحاد و حفظ آن باید مانند یک کلید اساسی دائما مورد توجه همه کارگران باشد چرا كه در شرایطی كه توازن قوا به نفع جمهوری اسلامی است، بازپس گرفتن پیشرویهای كارگران بدون توجه آنها به نقطه قدرتشان، برای رژیم هاری مثل جمهوری اسلامی كار سختی نمیتواند باشد.
خواست كارگران پتروشیمیها، خواست همه كارگران است
بالاتر گفتم كه طرح حذف پیمانكاران و قرارداد مستقیم با شركت و همچنین رسمی شدن، خواست كل جنبش كارگری است. اگر اعتراض به پرداخت نشدن دستمزدها در یك دورهای خود به جنبشی تبدیل شده بود و خواست محوری كل جنبش كارگری بود، اكنون اعتراض بر علیه شركتهای انگل پیمانكاری، آن مركزیت را گرفته است. و از آنجا كه این خواست، خواست كل جنبش كارگری است، در نتیجه نمیتواند در چهارچوب ماهشهر و پتروشیمیهای آن منطقه محصور بماند. واضح است كه جمهوری اسلامی سعی میكند این اعتصاب از دیگر مراكز كارگری ایزوله بماند. اما اگر مطالبات كارگران پتروشیمیهای ماهشهر از طرف كارگران بخشهای دیگر مثل ذوب آهن، ایران خودرو، نفت، معادن، تراكتورسازیها و غیره مطرح شود، جنبش كارگری وارد فاز دیگری میشود. اتحادیه آزاد كارگران ایران، البته خبر اعتصاب كارگران شركت پیمانكاری پتروسینا در پتروشیمی آبادان را منتشر كرده است كه در همین راستاست.
در خبرها همچنین آمده بود كه مقامات جمهوری اسلامی به كارگران گفته بودند كه نباید اجازه بدهید كه از اعتصاب شما مخالفین نظام استفاده كنند. بهرحال باید جنبش كارگری بطور كلی با متحد شدن و طرح كردن مطالبات خود همانند كارگران نساجیهای كردستان به مقامات رژیم بگویند كه "حقوق ما را ضایع نكنید و به ما مثل انسان برخورد كنید، تا دیگران نتوانند از برخورد شما با ما استفاده كنند!" رژیم اسلامی با كارگران و مردم "غیرخودی" مثل انسان برخورد نمیكند و یك زندگی به شدت غیرانسانی را به آنها تحمیل كرده است.
نقش مجامع عمومی كارگران
كارگران پتروشیمیهای ماهشهر واضح است كه احتیاج به تشكلی قدرتمند دارند. و هیچ اعتصابی به بزرگی و عظمت اعتصاب اخیر كارگران پتروشیمیها، بدون درجه بالائی از سازماندهی و تشكل ممكن نیست. این اعتصاب و دیگر اعتصابات زیر سرنیزه جمهوری اسلامی، با نقش هدایتگر مجامع عمومی كارگران به پیش رفته و موفقیتهای حاصله، حاصل همین سازماندهی بوده است.
مجمع عمومی كارگران، حرف همه كارگران را میشنود، امنیت همه كارگران و از جمله پیشرو و رادیكال را بهتر تضمین میكند و پیروزیها را تثبیت و نهادینه میكند. همه چیز را همگان دانند. و این در محیط كار زیر سرنیزه خفقان، بیشتر از دیگر مواقع صدق میكند. پیشروان و فعالین كارگری در غیاب حضور و حمایت توده کارگر شاید نتوانند با خیال راحت جلو بیفتند و راه و چاه نشان بدهند. اما وقتی همه كارگران جمع شوند و حضور یابند و امكان اظهارنظر داشته باشند، شرایطی مثل اعتصاب كارگران پتروشیمیهای ماهشهر رخ میدهد. اعتصاب با موفقیت و هوشیاری ادامه مییابد و حرف همه كارگران شنیده شده است و قدرت جمعیشان تاثیر گذاشته است.
گفتم كه امنیت كارگران پیشرو و رادیكال در مجامع عمومی تضمین میشود. دلیل آن هم این است كه در مجامع عمومی همه كارگران حرف میزنند و در اظهارنظر و قانع شدن و قانع كردن به یك اندازه شریكند. كارگری كه نماینده دیگر كارگران میشود، به همان اندازه دیگر كارگران شانس انتخاب شدن و انتخاب كردن دارد. تصمیمات را همه كارگران در مجمع عمومی خود میگیرند و این نماینده كارگران نیستند كه با ارعاب و تطمیع سرنوشت اعتصاب كارگران را در دست خود دارند. در نتیجه برای رژیمی كه یك و یا چند نفر از فعالین كارگری و یا نمایندگان مجامع عمومی را زیر فشار بگذارد، سركوب نمیتواند كارساز باشد. این هم نكتهای بوده است كه مجمع عمومی كارگران پتروشیمی عملا به نمایش گذاشته است كه چگونه كارگران دسته جمعی تصمیم گرفتهاند و چگونه از كارگران دستگیر شده، دسته جمعی حمایت كردهاند.
پیروزی گام بگام كارگران در مجامع عمومی تثبیت میشود و این پیروزیها نهادینه میشوند. هر پیروزیای و عقب نشینی و شكست هم، باید مورد بحث و تبادل نظر قرار بگیرند. خود این موضوع اهمیت این پیروزیها را برای كارگران بیشتر زمینی میكند. گفتم كه در نگاه اول و نگاه ساده، بر سر كار برگشتن كارگران اعتصابی، میتواند یك شكست به نظر برسد، اما در نگاهی عمیق تر، كه چنین اتفاقاتی دائم در مجامع عمومی میافتند، روشن میشود كه این بر سر كار بازگشتن و دادن وقت خواسته شده برای نشان دادن به كارگران متوهم به وعده و وعید، یك پیروزی است كه باید در وجود كارگران نهادینه بشود.
اما خود مجمع عمومی و برگزاری منظم آنها هم باید نهادینه بشوند. مجموع عمومی، بعنوان یك تشكل قدرتمند كارگران نباید فقط در شرایط اعتصاب و اعتراض تشكیل بشوند، بلكه باید یك بخش از كار روزانه و هفتگی كارگران، برای بحث و تبادل نظر حول مسائل مبرم كارگران و شرایط كار آنها برگزار شوند.
درباره اعتصاب كارگران پتروشیمیهای ماهشهر میتوان و باید بیشتر نوشت. زوایای مختلفی از این اعتصاب روشن و نقاط ضعف و قوت آن آفتابی خواهند شد. این كاری است كه در آینده انجام خواهد شد. اكنون اما باید به هر شیوهای كه ممكن است، این اعتصاب و مطالبات این اعتصاب را مورد حمایت قرار داد. باید در هر محیط كاری این اعتصاب را به بحث گذاشت و خبر آن را وسیعا پخش كرد. كاری كه كارگران پتروشیمی شازند اراك كردهاند. در عین حال بهتر است كه از فعالین كارگری و كارگران پتروشیمیهای ماهشهر هم بشنویم كه انتظارشان از دیگر كارگران بطور كنكرت چه است و در چه سطحی میتوان به آن اعتصاب یاری رساند. هنوز نشنیدهایم كه چه اقداماتی در سطح شهر و منطقه كردهاند. درجه دخالت خانوادههای كارگران اعتصابی را نمیدانیم. هنوز نشنیدهایم كه چه انتظاری با همكاران رسمی خود مطرح كردهاند.
این اعتصاب باید تا عقب راندن كامل مقامات با قدرت به پیش برود و این امر مستلزم همكاری در هم چهارچوب پتروشیمیهای ماهشهر است و هم خارج از آن چهارچوب.
١٠ اكتبر ٢٠١١
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد