logo





اگر اشتباهات ده سال گذشته تکرار شوند، جنگ افغانستان برنده نخواهد داشت

زمینه ها و زمانه ها - رادیوی بین المللی فرانسه

دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰ اکتبر ۲۰۱۱

بیژن برهمندی

000_DV1056387_0.jpg
هفتم اکتبر امسال جنگ خونین و نکبت بار افغانستان دهسال پر از نکبت و سیاه روزی را برای مردم افغانستان پشت سر گذاشت.

در آن روزهائی که مردم جهان وحشت زده از بیرحمی و گستاخی تروریست ها در به آتش کشیدن برج های دوقلوی نیویورک، ورود ارتش آمریکا به خاک افغانستان را با سکوت رضایت آمیز نظاره میکردند، کم نبودند کسانی که پیروزی قدرتمند ترین ارتش جهان را علیه حکومت طالبان هدفی زودرس و آسان می پنداشتند. البته این هدف محدود در فاصله کوتاهی نیز تحقق یافت و اهرم های قدرت سیاسی تنها در عرض چند هفته از چنگال طالبان بیرون کشیده شد.
با این حال در آن روزها حتی بدبین ترین ناظران نیز نمی توانستند پیش بینی کنند که دهسال پس از سقوط طالبان، ائتلافی از پیشرفته ترین ارتش های جهان، هنوز هم در مرداب جنگ غوطه ورند و هنوز هم ادعای پیروزی بر طالبان آرزوئی دوردست بشمار میرود.

براستی این نیروی لایزال مبارزه و مقاومت از کجا سر چشمه میگیرد؟
آیا مردمی که –بویژه در جنوب افغانستان – چنین با سهولت با شورشیان همدلی می کنند، با اسلامگرایان طالبان همدل و هم نظرند، یا نفرت از حضور ارتش بیگانه طالبان را در چشم آنان قهرمان استقلال می نمایاند؟
آیا شورشیان طالبان بقول "مائو تسه تونگ" همچون ماهی در دریای اعتماد و مهر مردم شناورند، یا آنگونه که در کابل شنیده میشود، مزدوران پاکستانند که به مافیای مواد مخدر تکیه دارند و به یاری ترور بر روستائیان بی پناه چیره شده‌اند؟
براستی غرب و بویژه آمریکا در این مرداب جنگ فرسایشی چه اهداف آشکار و پنهانی دارند؟
براستی ناتوانی های این عظیم ترین ائتلاف پیشرفته ترین ارتش های جهان در برابر شورش گروهی از اسلام گرایان افراطی در افغانستان از کجا سر چشمه میگیرد؟
در میانه شعله های این جنگ خانمان سوز میان ناتو و طالبان ، مردم افغانستان دهسال حضور ارتش های بیگانه را در کشورشان چگونه داوری می کنند؟ این روند دهساله جنگ علیه شورشیان چه تغییراتی در دیدگاههای مردم افغانستان نسبت به بیگانگان بوجود آورده است؟
این پرسش ها و البته سئوالات دیگری را در این سالگرد دهمین سال حضور نظامی غرب در افغانستان با تنی چند از کارشناسان مطرح کرده ایم که شما را به شنیدن آن دعوت می کنیم.

در این میز گرد خانم نوشین یاوری پژوهشگر مرکز مطالعات ملی فرانسه، که سالهای زیادی در افغانستان با نهاد های بین المللی کار کرده اند، آقای نصرالله استانک زی، استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل، و آقای کریم پاکزاد پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک بین المللی فرانسه شرکت دارند.

خانم نوشین یاوری معتقد است که در بدو ورود ارتش های خارجی مردم افغانستان امید بزرگی به آنها داشتند. ولی متاسفانه از سال دوهزار و چهار یک سیر نزولی شروع شد و بجائی رسید که امروز مردم افغانستان بسیار ناامیدانه و خشمگینانه نسبت به آن صحبت می کنند.
نوشین یاوری درباره دستاورد های این دوره دهساله نیز، اعتقاد دارد که در این عرصه نیز ارقام زیباتر از واقعیت ها هستند.
او مثال میزند که وقتی از هشت میلیون و نیم محصل دختر و پسر در مدارس صحبت می کنیم ، که البته دو و نیم میلیون نفرشان دختر هستند، بسیاری از این بچه ها فقط ثبت نام می کنند و یک هفته یا یک ماه به کلاس می آیند، اما در بسیاری از مناطق بدلایل امنیتی و یا اقتصادی نمی توانند به تحصیل ادامه دهند. او در مورد تعداد کارمندان زن در افغانستان نیز می گوید که تعدادشان نسبت به چند سال قبل نصف شده است.

نصرالله استانک زی استاد حقوق و علوم سیاسی در کابل نیز ضمن شرح اشتباهات غرب در افغانستان اظهار اطمینان می کند اگر این جنگ در کشور به همین حال ادامه یابد و تحت کنترل یک دولت مقتدر ملی در نیاید،
"باور کنید که این جنگ دروازه ها را در واشنگتن و پاریس و برلین دق الباب خواهد کرد"
آقای استانک زی معتقد است که آمریکا تفاوت میان سقوط طالبان و اضمحلال آنها را تشخیص نداد و تصور کرد که با عملیات نظامی می تواند اضمحلال طالبان را نتیجه بگیرد.
بعقیده او اشکال اساسی دیگر آمریکا این بود که آنها یک سیاست دو پهلو بازی کردند. گاهی چنان نشان دادند که گویا با افغانستان متحد استراتژیک هستند ولی زمانی هم به اسلام آباد چنین اشاراتی داشتند.
نصرالله استانک زی بر خلاف نظر ژنرال استانلی مک کریستال که دو روز قبل گفت"ما به کمی بیشتر از پنجاه درصد از اهداف خود در افغانستان رسیده ایم" معتقد است که اهداف تامین شده غرب در افغانستان بسیار کمتر از این رقم است. او تاکید می کند که اگر اشتباهات دهسال گذشته تکرار شوند، غرب به هیچ وجه برنده این جنگ نخواهد بود.

آقای کریم پاکزاد در پاسخ به پرسشی درباره روند جنگ دهساله معتقد است که تحول جنگ طوری عمل کرده است که طالبان هر روز که میگذرد قدرتشان، نفوذشان و توانمندیشان در پیش برد عملیات پارتیزانی افزایش پیدا کرده است.
او البته عامل اصلی نفوذ و اعتبار طالبان را عامل قومی می داند. او میگوید طالبان چه با آنها مخالف باشیم یا موافق بعنوان یک نیروی نظامی، سیاسی و قومی در افغانستان حضور دارند و بدون مذاکره با آنها "من فکر نکنم که یک راه حل سیاسی در افغانستان وجود داشته باشد.
بعقیده کریم پاکزاد متاسفانه امروز یک قدرت سیاسی نیرومند توانا و کارآمد در کابل وجود ندارد که طالبان بتوانند با آن مذاکره کنند. طالبان می دانند که امروز دولت کنونی افغانستان مشروعیتی ندارد که بتوان با آن مذاکره کرد. از همین روست که طالبان بیشتر با آمریکا و انگلیس مذاکره می کنند تا با رژیم کابل.
کریم پاکزاد در این گفتگو از سیاست خارجی دولت افغانستان نیز انتقاد می کند و می گوید اکنون دولت افغانستان سیاست مخاصمت با پاکستان را پیش گرفته است. این سیاست ما را از پروسه صلح هر روز دورتر می کند.
از لحاظ سیاست بین المللی واقعاً عجیب است که روز چهارم اکتبر آقای کرزی مسافرت نخست وزیر پاکستان را که قرار بود درباره مسائل امنیتی مذاکره کنند لغو میکند و فردای آنروز به هند – یعنی کشور دشمن پاکستان – سفر میکند و با آن کشور معاهدات استراتژیکی امنیتی امضاء میکند.

زمینه ها و زمانه ها را بشنوید

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد