|
من از خشونت كور معدنكاران ویگان، كه بهای آن را با خون هفت تن از همكاران خود پرداختهاند، به هیچوجه دفاع نمیكنم. اما در عین حال، من متوجه هستم که بخصوص برای عناصر تحتانی طبقه کارگر، که بدون شک معدنکاران جزو آنها هستند، یک مشکل جدی برای پیش بردن شیوه "مسالمت آمیز، منظم و آرام" وجود دارد زیرا آنها بخاطر فقر مطلق و بخاطر اهانت کارفرمایانشان به ارتکاب اعمال دیوانه وار رانده شدهاند. | |
مقدمه مترجم
عصیان مردم انگلیس در ماه اوت كه جرقه آن توسط اعتراض به قتل یك جوان توسط پلیس در منطقه تاتنهام لندن زده شد، خود به موضوع مورد مجادله حادی بدل شد. به معنای واقعی كلمه این واقعه یك "عصیان" بود. و همین كلمه "عصیان" یك روزه دوستان و دشمنان مردم را در دو كمپ متضاد روبروی هم قرار داد.
گفتند كه اینها تبهكارند! گفتند اراذل و اوباشند! اعتراضشان به وضع موجود نیست؛ مغازهها را غارت میكنند. بگذار آنهائی كه در این تعبیر از عصیان جوانان انگلیس با بی بی سی و دیوید كامرون، حال با درجهای رقیقتر، شریكند بروند و راه مسالمت و نظم را بپیمایند! بگذار آنهائی كه از ناامنی خیابانها و درهم ریختن نظم و قانون اظهار نگرانی میکنند، بروند زیر شنل رئیس پلیس لندن، پال استیونسون، ناخنهایشان را بجوند.
مردمی كه به خیابان ریختند و آن را ناامن كردند، مگر چكار كردند كه اینگونه مورد بی مهری قرار گرفتند. حتی اگر غارتی كردند، بدتر از غارتی نبوده كه شبانه روز در آن جامعه تحت عناوینی چون Bill out صورت میگیرد! در واقع اگر دست به چنین كاری زده باشند، بیشتر از سر اعتراض به آن غارتهای واقعی است كه سرمایه داری قانونا در حال انجام آن است. مگر نه اینكه میلیاردها پوند و دلار از مردم چاپیده میشود و به جیب بانكها و بانكداران ریخته میشود؟! مگر نه اینكه همین پارسال پرده از بریز و بپاشهای گستردهای برداشته شد كه نمایندگان پارلمان انگلیس، از گوردن براون و دیوید كامرون گرفته تا بسیاری از نمایندگان عضو و طرفدار حزب لیبر خرجهای هنگفتی را از جیب مردم زحمتكش انگلیس خرج فیلمهای پورنوگرافی، مهمانیهای شبانه و تزئین اتاق خوابها و باغهای تفریحی شان كردند؟! حتی اگر بشود اعتراض مردم بیرمینگام و لیورپول و منچستر را غارت مغازهها نام گذاشت، جامعه را متوجه غارت دیگری كرد كه شبانه روز از این جامعه تحت عناوین قانونی میشود. اگر در بین آن اعتراض هزاران نفری چند نفری هم دست به غارت مغازهای زدند، گویا قرار است تبلیغات حول کار آن چند نفر غارت و چپاول روتین و غیر قابل شمارش سرمایه داران و سیاستمداران آن كشور استتار شود!
وقتی كه جامعهای در فقر دست و پا میزند و میلیون میلیون خرج مراسم عروسی شاهزاده و ملكه میشود، مردم حق دارند كه به این بپاش و بریز اعتراض كنند. چرا كسی از این جنتلمنها نیامد و از غارت و چپاولی كه در آن مراسم عروسی از مردم شد، اعتراضی نكرد و چیزی نگفت. مردم حق دارند كه این وضعیت را با هر شیوهای كه جلوی دستشان هست، به چالش بكشند.
ماركس در این مقاله كوتاه، جواب همه اینها را میدهد. اگر برای كارگران و مردم عاصی از وضعیت موجود راه دیگری باقی مانده باشد، به همان راهكارها آویزان خواهند شد؛ اما فعلا دارند آنچه را كه میدانند و دم دستشان هست، به كار میگیرند كه خشم خود را به نمایش بگذارند. هیچ كسی اگر راه ابراز اعتراض او را سد نكنند، اتحادیههایش را به زائدهای برای به تسلیم و تمكین كشاندن جامعه بدل نكنند و نان شب فرزندش را به گرو نگریند، سینه اش را سپر گلولههای سرمایه نمیكند. هیچكسی دوست ندارد با قضات و پلیس و دیگر عمله و اكره دست به سینه ملكه انگلیس روبرو شود. اما راه دیگری برای ابراز وجود و ابراز اعتراض كارگران و مردم زحمتكش و فقیر باقی نگذاشتهاند. حتی حمله به مغازههائی كه حاصل دسترنج كارگران را در ویترین كردهاند و اجازه نمیدهند مردمی كه به آن كالاها احتیاج مبرم دارند از آن استفاده كنند، به حق است. همانقدر بحق است كه حمله به بانكها در اعتراضات خیابانی در اجلاس جی ٨ و جی ٢٠ها. همانقدر بحق است كه اعتراض مردم مصر به حسنی مبارك و اعتراض به ساركوزیها. مردم در کل اعتراضات لندن كاری كردند كه میتواند نقطه آغاز بسیاری از انقلابات باشد. و درست از همین سر هم بود كه همه حافظین نظم حاضر بر علیه آن این چنین بسیج شدند.
ناصر اصغری
١١ سپتامبر ٢٠١١
***
شورشهای ویگان
در مورد شورشهای شهر ویگان، آقای كوول Cowell، رهبر كارگران در پرستون در یك میتینگ عمومی اعلام كرده است كه برای آنچه كه در ویگان اتفاق افتاده است، بسیار متأسف است. او متأسف بود كه مردم ویگان بهتر از این نمیفهمند كه به شیوه خراب كردن روی آوردند. بی معنا بود كه كارگران اموالی را كه خود تولید كردهاند، جمع كنند و از بین ببرند. آن اموال و دارائیها، خودشان هیچگونه ضرری به آنها نرسانده بودند؛ ستمگران كسانی بودند كه آن اموال را در تصاحب داشتند. بگذار به دارائی و جان انسانها احترام بگذارند و با دست زدن به اقدامات به شیوه مسالمت آمیز، منظم و آرام، ممكن است به مبارزهای اتكا كنند كه در نهایت به نفع آنها تمام خواهد شد.
من از خشونت كور معدنكاران ویگان، كه بهای آن را با خون هفت تن از همكاران خود پرداختهاند، به هیچوجه دفاع نمیكنم. اما در عین حال، من متوجه هستم که بخصوص برای عناصر تحتانی طبقه کارگر، که بدون شک معدنکاران جزو آنها هستند، یک مشکل جدی برای پیش بردن شیوه "مسالمت آمیز، منظم و آرام" وجود دارد زیرا آنها بخاطر فقر مطلق و بخاطر اهانت کارفرمایانشان به ارتکاب اعمال دیوانه وار رانده شدهاند. این شورشها توسط این آخریها (كارفرمایان) تحریك شده بودند كه به بهانه آن نیروی نظامی را، همچنانكه در ویگان نیز این كار را كردهاند، برای سركوب همه گردهمائیهای كارگران با دستور حاكمین به میدان بیاورند. شورشی كه در شهر ویگان در بعدازظهر جمعه به وقوع پیوست، همزمان بود با جلسه بزرگ رؤسای معادن ذغال سنگ در هتل سلطنتی وایتساید، برای كنكاش كردن در باره مطالبات كارگران معدن، و تصویب قطعنامهای برای رد كردن هرگونه سازش با كارگران. حمله به كارخانههای چوب بری در "هی" (Haigh)، نزدیك ویگان، كه دوشنبه اتفاق افتاد، معدنكاران خارجی را هدف قرار داده بود كه از ویلز (Wales) ... برای تعویض دهانه گودال ذغال آورده بودند.
قطعا معدنكاران كار درستی نكردند كه با زور جلوی كارگران همقطار خود برای انجام كاری را بگیرند كه خود آن را ول كرده بودند. اما وقتی كه رؤسا را میبینیم كه به همدیگر با قول جرائم سنگین متعهد میشوند كه lock-out (لاك آوت اعتصابی است كه مدیریت از ورود كارگران به محل كار ممانعت به عمل میآورد. مترجم) خود را عملی كنند، آیا میتوانیم از بكارگیری شیوه گستاخانهتر و كمتر ریاكارانه متعجب بشویم، كه این افراد سعی كنند اعتصاب خود را عملی كنند؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد