اگر انجمن های اسلامی در دانشگاه ها نفوذی ندارند چرا همواره برنامه هایی که از سوی انجمن ها برگزار می شود با استقبال گسترده دانشجویان مواجه می شود؟ چرا مسئولین دانشگاه ها این همه حساسیت روی برنامه هایی که انجمن ها می خواهند برگزار کنند دارند و به آن ها مجوز نمی دهند؟ چرا هرازگاهی در هر دانشگاهی یک نشریه جعلی یا یک سناریوی از پیش طراحی شده برای ضربه زدن به انجمن ها طراحی می شود؟ | |
خبرنامه امیرکبیر: در پی جوسازی گسترده اخیر رسانه های اصولگرا علیه انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت با عباس حکیم زاده، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، گفتگو کرده ایم. این گفتگو در پی می آید:
امیرکبیر: رسانه های حامی دولت از جمله ایران، کیهان و فارس در چند ماه اخیر حملاتی زیادی را متوجه دفتر تحکیم کرده اند و تهمت های زیادی را نسبت به این مجموعه ابراز می کنند، آیا دفتر تحکیم قصد ندارد نسبت به این حملات پاسخی بدهد؟ مثلا اخیرا یک نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز تهمت ارتباط با گروه های تروریستی را به تحکیم زده است…
حکیم زاده: شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شیراز ظاهرا یک نیروی فرصت طلب که با ظاهرفریبی توانسته بود به رده های بالای تشکیلاتی این انجمن نیز نفوذ کند به موقع از این انجمن اخراج کرده است. همین موضوع نشان می دهد که انجمن های اسلامی با چه آغوش بازی از دانشجویان مختلف جهت فعالیت استقبال می کنند. البته ما موظف نیستیم هر کسی هر حرف یاوه ای که زد بلافاصله پاسخ دهیم. خیلی از این افراد دنبال این هستند که با فحش دادن به دفتر تحکیم برای خود جایگاهی کسب کنند، ما چرا باید به آن بها بدهیم و در زمین آن ها بازی کنیم؟ فراموش نکنیم که همین خبرگزاری فارس زمانی آن قدر حجم اخبار دروغش بالا رفته بود که خود دولت آن را توقیف کرد. البته نسبت به افتراها رسانه ها می زنند و توهین هایی که می کنند حساس هستیم. چندین نوبت برای رسانه های آن ها، از جمله فارس و کیهان، جوابیه هم فرستادیم اما کار نکرده اند. از آن ها قبلا شکایت کرده ایم و به صورت خاص در مورد این موضوع دوباره شکایت خواهیم کرد. ما منتظریم ببینیم عدل و انصاف دستگاه قضایی که مدیرعامل خبرگزاری ایلنا را به جهت انتشار اخبار دانشجویان به حبس محکوم کرد در مورد دیگر رسانه ها چگونه عمل می کند.
امیرکبیر: این رسانه ها می گویند انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت تنها حضور رسانه ای و مجازی دارد و پایگاه و نفوذی در دانشگاه ها ندارد.
حکیم زاده: اگر انجمن های اسلامی در دانشگاه ها نفوذی ندارند چرا همواره برنامه هایی که از سوی انجمن ها برگزار می شود با استقبال گسترده دانشجویان مواجه می شود؟ چرا مسئولین دانشگاه ها این همه حساسیت روی برنامه هایی که انجمن ها می خواهند برگزار کنند دارند و به آن ها مجوز نمی دهند؟ چرا هرازگاهی در هر دانشگاهی یک نشریه جعلی یا یک سناریوی از پیش طراحی شده برای ضربه زدن به انجمن ها طراحی می شود؟ چرا اجازه برگزاری یک انتخابات آزاد در دانشگاه ها به اکثر قریب به اتفاق انجمن ها داده نمی شود؟ آیا برگزاری یک تجمع چند هزار نفری توسط دفتر تحکیم وحدت با آن همه تهدید و محدودیت بدون این که امکان رسانه ای خاصی در اختیار ما باشد عدم نفوذ در دانشگاه ها و فعالیت مجازی است؟ آن ها خودشان با آن حجم عظیم تبلیغاتی و آن همه امکانات در نهایت توانستند ۴۰۰ نفر را دور هم جمع کنند! جریانی ما را به فعالیت مجازی و رسانه ای صرف متهم می کند که تمام امکانات رسانه ای را در اختیار دارد و تمام تلاش خود را می کند که یکی دو نشریه یا خبرگزاری که اخبار مربوط به ما را کار می کنند را نیز از این کار منصرف کند. مثلا انتقاد ما به انجمن اسلامی علوم پزشکی شیراز این است که چرا جوابیه هایشان به عنصر نفوذی سابق خود را فقط در دانشگاه شیراز منتشر می کند و در مقابل فعالیت صرفا رسانه ای اصولگراها در این زمینه، کار رسانه ای چندانی انجام نمی دهند. اتفاقا آن ها هستند که به مدد استفاده از رانت قدرت، ثروت و رسانه قصد دارند اقلیتی که در دانشگاه ها هیچ پایگاهی ندارند را باد کنند و نام تحکیم و انجمن اسلامی و… بر آن ها بگذارند. همین انجمن اسلامی امیرکبیر چند روز پیش مجمع عمومی برگزار کرد و بعد از سه سال فشار شدید، محرومیت از تحصیل، بازداشت، شکنجه، سناریوسازی و… ده ها نفر از دانشجویان با شور و شوق در مجمع عمومی اش حاضر شدند. در حالی که آقایان با این همه امکانات و بودجه ای که در اختیار حامیان خود قرار داده اند بعد از سه سال و نیم هنوز از برگزاری یک جلسه دانشجویی به صورت علنی و شفاف ابا دارند. اتفاقا اقتدارگراها بر روی تشکل ها و جریاناتی که نفوذ چندانی در دانشگاه ها ندارند حساسیت چندانی ندارند و این همه حساسیت و عصبیت نشان دهنده این است که انجمن ها و تحکیم به خوبی دارند وظیفه خود که همان انتقاد به ناکارآمدی آقایان است انجام می دهند.
امیرکبیر: جریان اتهام با گروه های تروریستی چیست که هر از گاهی از سوی این رسانه ها مطرح می شود؟
حکیم زاده: این هم از آن اتهامات شاخ دار است مثل اتهام بهایی بودن خانم عبادی و یا هزاران اتهام دیگر به روشنفکران و احزاب دگر اندیش. آقایان برای این که یک گروه منتقد خود را بدنام کنند به هر وسیله ای متوسل می شوند. حتی تبعات این اتهام زنی را در نظر نمی گیرند که بزرگ ترین تشکل دانشجویی در کشور را مرتبط با یک گروه تروریستی ناچیز اعلام می کنند. در نظر نمی گیرند که با این کار عملا دارند در جهت منافع آن گروه ها رفتار می کنند. ما بارها این اتهام مضحک را رد کرده ایم و خودمان معترض عملیات ها تروریستی بوده ایم. برای رسانه هایی که این اتهام را می زنند جوابیه هم فرستاده ایم، از آن ها شکایت هم کرده ایم. اما همانطور که شکایت خانم عبادی از این رسانه ها که گفته بودند وی بهایی است پیگیری نشد، همان طور که شکایت های روشنفکران و فعالین سیاسی هم هیچ گاه به نتیجه نرسید نه جوابیه را چاپ می کنند و نه به شکایت رسیدگی می شود. ما قبلا هم در اطلاعیه های خود گفته ایم که در قضیه نفوذ تروریست ها در کشور اتفاقا این ما هستیم که باید از آقایان پرسش کنیم و آن ها هستند که باید انتقادات ما را جواب دهند. ولی آن ها که هیچ گونه پاسخی برای ضعف مدیریت و عملکرد خود ندارند، قصد دارند با فرافکنی جای شاکی و متهم را عوض کنند. آن چه مسلم است مسئول نفوذ تروریست ها در کشور نهادهای امنیتی دخیل در این زمینه اند که اتفاقا از همکاران سابق، و شاید هم فعلی، خبرگزاری فارس، روزنامه ایران و روزنامه کیهان هستند. ما باید از آن ها سوال کنیم که بعد از چهار سال چه کرده اند که امروز تروریست ها چهار طرف ایران را محاصره کرده اند و فرزندان این مرز و بوم را به خاک و خون می کشند؟ وقتی کارویژه اصلی یک وزارتخانه که مسئول اصلی تامین امنیت در کشور است برخورد با کوچکترین انتقاد توسط دانشجویان، زنان، کارگران و… از دولت می شود، مسلم است پس از چندین سال باید شاهد بمب گذاری در یک شهر بزرگ کشور باشیم. آیا آقایان یک بار آمارهای بازداشت دانشجویان را در این سه سال با بازداشت تروریست ها مقایسه کرده اند؟ در مقابل صدها دانشجویی که در این مدت توسط وزارت اطلاعات بازداشت و بازجویی شده اند چند تروریست یا جاسوس دستگیر شده اند؟ آیا مقایسه ای از پرونده هایی که برای دانشجویان تشکیل داده اند با پرونده هایی که برای عملیات تروریستی در دادگاه انقلاب تشکیل شده انجام شده است؟ نکند مسئول بمب گذاری در شیراز و گروگان گیری در سیستان و بلوچستان هم ما هستیم؟ عملکرد ضعیف و فرافکنی هم حدی دارد!
امیرکبیر: در کل فکر می کنید چرا در چند ماه اخیر حملات رسانه ای تا این حد متوجه دفتر تحکیم وحدت شده است؟
حکیم زاده: نیروهای حامی دولت در طول این سه سال و نیم همواره مورد انتقاد و اعتراض دانشجویان، خصوصا دفتر تحکیم وحدت، بوده اند. آن ها تا به حال تلاش های زیادی هم برای خاموش کردن شعله اعتراض، انتقاد و آزادیخواهی دانشجویان کرده اند اما موفق نبوده اند. بازداشت گسترده دانشجویان، ستاره دار کردن و محروم کردن دانشجویان از تحصیل، تعطیلی تشکل های دانشجویی، توقیف نشریات و… همه در همین راستا بود. آن ها در تابستانی که گذشت سرمایه گذاری زیادی روی اختلافات داخلی دفتر تحکیم کرده بودند و سعی می کردند با دمیدن در تنور این اختلافات شکافی جدی در مجموعه ایجاد کنند که خوشبختانه موفق نشدند. امسال که انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم انتقاد از دولت توسط دانشگاه ها برای آن ها بسیار مهم و حیاتی است و سعی می کنند به هر وسیله ممکن جلوی این مسئله را بگیرند. ضمن آنکه سعی می نمایند با بزرگ نمایی اقدامات تشکلهای حامی که اتفاقا دارای بدنه دانشجویی نیز نیستند این طور جلوه دهند که دانشگاهیان حامی دولت هستند و از این مساله بهره بردای انتخاباتی نمایند. پیش از برگزاری تجمع روز دانشجو مرتبا اخباری منتشر می کردند مبنی بر این که دفتر تحکیم می خواهد دانشگاه ها را به آشوب بکشد. آن ها در واقع سعی می کردند با این جوسازی رسانه ای فضا را برای فعالیت سنگین کنند و با این تهدیدها و چند بازداشت و تفتیش منازل دانشجویان دانشگاه تهران و ایجاد جو رعب و وحشت قصد داشتند جلوی این مسئله را بگیرند که موفق نشدند. بعد از آن هم وقتی دیدند تیرشان به سنگ خورده در حال عقده گشایی هستند. من معتقدم به هر حال باید در مقابل یک دسته اظهارنظرها ایستاد و پاسخ آن ها را داد، اما باید در مقابل یک سری اظهارنظرهای دیگر سکوت کرد و عصبانیت گوینده آن را درک کرد.
امیرکبیر: گویا در دانشگاه علوم پزشکی شیراز تحرکاتی جهت ایجاد مشکل برای انجمن اسلامی این دانشگاه شروع شده است. اخبار دقیق تری از این مسئله دارید؟
حکیم زاده: در ادامه پروژه تعطیلی تشکل های دانشجویی و ایجاد تشکل های جعلی در دانشگاه ها توسط مدیران منتصب دولت نهم اخیرا اطلاعیه هایی به اسم هیئت نظارت در دانشگاه علوم پزشکی شیراز نصب شده و در آن ادعا شده که این هیئت قصد دارند انتخابات انجمن را برگزار کند. این حرکت بر خلاف نص صریح آیین نامه های دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی است. این که آقایان شب بخوابند و صبح تصمیم بگیرند انتخابات یک تشکل را آن طور که میلشان می کشد برگزار کنند نهایت قانون شکنی و بی اعتنایی به قانون است. وقتی رئیس یک دانشگاه قانون را رعایت نمی کند از دیگران چه انتظاری است؟! تمام تمرکز ما در این مدت بر روی وزارت علوم بود اما وزارت بهداشت در سرکوب دانشجویان علوم پزشکی گویا روی وزارت علوم را هم سفید کرده است. به هر حال آقای لنگرانی خودشان از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند و فردا روز دوباره می خواهد در این دانشگاه حاضر شود. به صلاح نیست ایشان خود پرچمدار بی قانونی و سرکوب در دانشگاه علوم پزشکی شیراز شود.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد