چه کسی عاشق من است
با عاشق ترین عاشقم ازدواج می کنم
با او که مرا بیشتر از من که او را چون بت می پرستم
او هم مرا چون بت بپرستد ازدواج می کنم
حرف من یک کلام است
باشد ازدواج می کنم
قلبم دارد می میرد برای اوکه عاشقش هستم
و او که عاشقم نیست
و من می بینم دست هایم حجم نفس هایم را درآغوش گرفته
وصدای مرگش را آرام آرام می شنود
واو بیرحم و خود سرو خود پرورده
خیره سر و یاغی و درمانده در ذهنم باقی ست
چه کسی عاشق من است
چه کسی می داند درون قلب ملتهبم چه حسی پرمی زند
حسی که گر گرفته اما سردی اوست
در تلاطم سینه ای که پر از اوست
چه کسی می داند عشق یکباره میآید
وهیچ وقت نمی میرد
حتی اگر از روی نیمکت کلاس پنجم ابتدایی پر زد
روی بال عشق آمد تا ته جهنم سپیدی موهای سیاه دیروزنشست
چه کسی می داند ته قلبم یک اسم است
یک تصویری که ندیده ام اما حسش می کنم
چه کسی می داند چقدر او را دوست دارم
چه کسی می داند که می توانم تا صبح به عشقش بیدار باشم
ولحظه لحظه ها را با تارو پود اشک هایم تا سپیدی صبح
یک قاب عکس پر از عشق ازصورتم بسازم
با گونه هایی که جای دستانش روی حس آشوب زده ام خالیست
و دو مردمک چشمانم که مرتب پلک می زند
وحس می کند اوست که دارد
موهایم را آرام آرام نوازش می کند
چه کسی به اندازه ی من عاشق است
هیچکس هیچکس
نهایت عشق در من است
لندن دوهزارو یازده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد