logo





بوسه های شيطانی

دوشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۰ - ۱۸ ژوييه ۲۰۱۱

پيرايه يغمايی

pirayeh-yaghmaii-s.gif
بر ديده ی من خندی ، کاينجا ز چه می گريد ؟
خندند بر آن ديده ، کاينجا نشود گريان
خاقانی " ايوان مداين "


بغض کهنه خواهم شد ، از گلوی خاقانی
تا بگريم از اندوه ، آن چنان که می دانی ...

بغض کهنه ای ديگر ، پينه بسته ، عصيانگر
تا بجوشد از چشمم ، چشمه های مرجانی

تا ز آه دامنگير ، واژگون کنم تقدير
وز جنون بگردانم ، خط نوشتِ پيشانی

تا که ديده خون بارد ، تا که خون بشوراند ؛
ردّ پای شيطان را ، از حريم يزدانی

آشيان فرو پاشيد ، روح زندگی کوچيد
اين منم که می گريم ، بر هجوم ويرانی

از دوباره می خندم ، بازلانه می بندم ،
روی باد ويرانگر ، در هوای توفانی

گريه ام غمی ناسور ، خنده ام اميدی دور
آن ز روی ناچاری ، اين به حُکم نادانی

شرمگينم از باور ، کاين زمان پريشان سر
غمگنانه می چرخم ، در مدار حيرانی

خيز تا به هم سازيم ، تا ز بُن براندازيم
اين سپاه ظالم را ، با نوای همخوانی

تا به کی هراسيدن ، هوشياری و ديدن
شانه های ضحاکی ، بوسه های شيطانی ؟

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد