logo





انجمن اسلامی دانشگاه مازندران: چرا جان یک دانشجو این قدر برایتان بی ارزش است؟

آیا می توانید خودتان را جای والدین این دو دانشجوی جوان قرار دهید؟

يکشنبه ۱ دی ۱۳۸۷ - ۲۱ دسامبر ۲۰۰۸

خبرنامه امیرکبیر: در پی جان سپردن ثریا رئیسی و شیوا دلفانی دو دانشجوی دانشگاه مازندران بر اثر نشت گاز در خوابگاه، انجمن اسلامی دانشگاه مازندران بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه اشاره شده است که این خوابگاه سابقه ی نشتی گاز داشته است ولی با این حال مسئولین دانشگاه دانشجویان را در این خوابگاه اسکان داده اند. متن این بیانیه به شرح زیر است:

«مرگ، گاهی، ریحان می چیند»

همین ۱۶ آذر بود که مهلتی ۱۵ روزه به مسئولین دانشگاه دادیم تا در مورد بی کفایتی و سو مدیریت خودشان تجدید نظر کنند. چیزی نمانده بود مهلت دانشجویان معترض به اتمام رسد که فاجعه ای رخ نمایاند. صبح پنچ شنبه دیگر فراموش کردیم که ما مشکلاتی صنفی و سیاسی در دانشگاه داریم. صبح پنج شنبه دغدغه های مان رنگی دیگر گرفت. در این روز فهمیدیم در دانشگاه مازندران با جان دانشجویان نیز به راحتی بازی می شود. دریافتیم هرچه برای آقایان مهم باشد، جان دانشجو سخت بی ارزش است. صبح پنج شنبه که درب واحد شماره یک خوابگاه رضایی (یکی از خوابگاههای دانشگاه مازندران) شکسته شد، با هولناک ترین دستاورد مدیران دانشگاه مازندران روبرو شدیم؛ جسد خشک شده ی ثریا رییسی دانشجوی ترم ۵ شیمی و شیوا دلفانی دانشجوی ترم ۲ مدیریت صنعتی، بی شک اشک را بر گونه ها جاری کرد. یاد این افتادیم که به بیستمین سالگرد تولد شیوا چیزی نمانده بود. با خوشحالی می گفت: «دوست دارم ببینم ۲۰ سالگی چگونه است…»
آقای پرفسور علیزاده، ریاست دانشگاه، شیوا بیست سالگی اش را ندید. دختر شما چند ساله است؟ دوست دارید ۲۰ سالگی اش را ببینید؟ به پدر و مادر این دو چه پاسخی می توانید بدهید؟
یاد آن افتادیم که ثریا معتمد ترین فرد میان بچه های خوابگاه بود. مادر ثریا اولین کسی بود که دنبال ثریا آمد. یاد چشمان اشکبارش افتادیم. آقای علویان! نباید بپرسیم این چه گونه خوابگاهی است که شما متولی اش هستید؟ جواب اشک های مادر ثریا را چگونه می دهید؟ چرا باید در اثر بی کفایتی یک معاون دانشجویی، دو خانواده داغدار عزیزانشان باشند؟ آقای مسئول چه گونه از این به بعد سرتان را بالا خواهید گرفت؟ چگونه خوابگاهی که تاکنون سابقه ی نشتی گاز داشته است را قابل سکونت برای دانشجویان دانستید؟
یاد اول ترم افتادیم که آقای حلیمی در مقام رییس حراست به خانواده دانشجویان می گفت، برای امنیت جانی فرزندانتان آنها را در این خوابگاه های خود گردان اسکان دهید! شب پنج شنبه که امنیت جانی این دانشجویان به مخاطره افتاد، آقای حلیمی و ماموران ایشان کجا بودند؟ یاد دوست ثریا و شیوا افتادیم که ضجه می زد: « آقای حلیمی، معلم اخلاق، دروغ گفتی!» آقای حلیمی مگر نمی گویید این گونه خوابگاه ها تحت نظارت شما هستند؟ نکند مامورین شما فقط مامور تامین امنیت اخلاقی آنها هستند و امنیت جانی جوانان کشور به شما ربطی ندارد؟
فاجعه در خوابگاه رضایی رخ داد، اگر فردا در خوابگاه شقایق که به مراتب از این خوابگاه موقعیتی بغرنج تر دارد، فاجعه ی دیگری رخ بدهد چه باید کرد؟ اصلا برای آقایان مهم است دانشجویی جانش را به این راحتی از دست بدهد؟ اگر مهم بود که ستاد اسکان دانشگاه را به بسیج دانشجویی نمی سپردند. آخر یک دانشجوی بسیجی از تاسیسات ساختمانی و ایمنی محیط چه می داند که او را مسئول تایید و انتخاب این خوابگاه ها می کنند؟ چرا در ازای اعطای یک اتاق مجانی به دانشجویان بسیجی آنها را مامور تبلیغات برای این خوابگاه های فاقد کیفیت می کنید؟
آقایان مسئول! آیا می توانید خودتان را جای والدین این دو دانشجوی جوان قرار دهید؟ شیوا و ثریا دخترانی با هزاران آرزو بودند و با شوق رسیدن به فردایی بهتر همیشه نمونه ی ما بودند، اکنون هر دو در سینه ی خاک آرمیده اند. هولناکی این مسئله برایتان قابل درک است؟ چرا جان یک دانشجو این قدر برایتان بی ارزش است؟ آقای علیزاده، آقای علویان یا حتی آقای حلیمی نمی گوییم سر به کوه و بیابان بگذارید، حداقل شرم و حیا و انسانیت را از یاد نبرید. حداقل به طور نمادین برای اینکه ثابت کنید انسانید استعفا دهید مطمئن باشید مقامات بالاتر شما را رها نخواهند کرد…

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد