عاشق تر شدن
هنگامی که غریزهی جازبتِ جسم
در غلظهی خون ات افول کرده باشد.
*
هرگزا،
هرگز نمیاندیشیدم که دروازهی خواهش
به منظر ِ آفاقی تا بدینسان گسترده تر گشاده شود.
به معجز ِ رغبتی فراسوی غرایز
عشق با من میعادی دوباره کرد
در دیگر وعده گاهی
که تپیدن ِ نبض
به جبر ِ سرشت نیست.
*
آن جان ِ عطشان
که به جوشش ِ چشمههای نوش حتّا
امکان ِ تمکین نداشت
اینک-
شگفتا-
به لب تر کردن از پیالهی دُردی
سرشار شد زنابِ تجربتی سیراب،
و ارضای تمنّا
احساس صمیمیّت ِ بوسههای نوازش شد
بر جبین ِ اعتماد.
***
شادا،
پیرانه سر-
نگاه کن:
عشق
به سیمایی چون این زیباتر
بر من نازل آمده است.
*******
تیبوران - ۲۰ می ۲۰۱۱
جهانگیر صداقت فر
نظرات خوانندگان:
یک هوش مسلط امیر مومبینی 2011-05-27 10:58:38
|
باچه تسلطی گفتی آن چه را که میخواستی بگویی به آنان که میخواهند و میتوانند بدانند که تو چه گفتی!از ظرافت و هوش مستتر در این شعر سرشار شدم.
|
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد