logo





میانجیگری و دیالوگ برای حل اختلافات و صلح بین افراد و گروهها

(چگونه می شود از اختلافهای ناخواسته پرهیز کرد) پاره ی سوم

يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۵ مه ۲۰۱۱

آراز فنی

araz-s.jpg
Beyond Confrontation, Discoursers of Conflict resolution 3
میانجیگری و دیالوگ برای حل اختلافات و صلح بین افراد و گروهها1 (چگونه می شود از اختلافهای ناخواسته پرهیز کرد)
پاره ی سوم

پژوهش: آراز فنی ‏‏شنبه‏، 2011‏/05‏/14

گفتمان راهکارهای حل اختلاف:

در بخش دوم این مقالات نوشتم که بخش جدی اختلافها، جدائی ها و عدم مشارکت در همکاری های فراگروهی بین افراد و نهاد ها، بر می گردد به تاویلهای ما از حوادثی که روی داده و یا روی میدهد. بر صغرا کبرا چیدن ها و یا واقعی پنداشتن نظریات و آن دستگاه فکری که دیگران مستقیم و یا غیر مستقیم به ما منتقل کرده اند. بدیگر بیان مبنا قرار دادن باورها بعنوان واقعیت. یعنی بیان واقعیت نه ضرورتن خود واقعیت که اتفاق افتاده دلیل اختلاف هست. خیلی وقتها ما بدون اینکه رسمها، نرمها و باورهای مسلط را نقادی کرده باشیم پذیرفته ایم. باورمندان به مذاهب عمومن به این شکل عمل می کنند. همین طور است پذیرش هویت قومی، نژادی و یا حتی جنسیتی.

اما تاویل از واقعیت نمی تواند تنها بیان اختلاف و تضادها باشد. منافع و علایق افراد و تضاد بین منافع افراد و گروه ها از دلایل مهم دیگر تضادهای اجتماعی هستند. اما من در این جا بیشتر از هر چیز به ذهنی بودن در اختلافها و منشاء اختلافها را مورد بررسی قرار خواه داد. البته یکی از موارد مهم اختلافها می تواند عدم هماهنگی بین هدفهای تعین شده و ارزشهائی مشخصی که توسط بازیگران اجتماعی تعین میشوند باشد. بخشی از عقاید و نرمها در ارزشگذاریها برای مثال هویتهای جمعی به ابزارهائی برای تاویل و تفسیر از واقعیات و حوادثی که روی می دهند تبدیل شده اند. در این مورد مثلثی که در مقاله ی پیشین ارایه کردم می تواند مبنای ادامه ی تحلیل قرار گیرد.

اگر نتیجه ی تاویل را درکهای گوناگون از پدیده ها و واقعیت عینی بیرون و انعکاس آن در ارتباطات و همکاریهای بین افراد بحساب بیاوریم و اگر ذهنیت حاصل از دانش خود را در میانکنش مستقیم با مرحله ی رشد تکنیکی و اجتماعی ارزیابی کنیم، بدین ترتیب ذهنیت و احساسات ما تبدیل به شاخصهای ارزشگذار و یا آنالیز کننده خواهند شد. نتیجه اینکه ما، با تکیه و استفاده از ذهنیت خود در رابطه با خیلی موارد بدون اینکه اطلاعات کافی برای داوری داشته باشیم، قضاوت می کنیم و مواقع زیادی بدون توجه به دلایل مادی و عینی حکم می دهیم و تا آنجا پیش می رویم که به واقعی بودن پدیده های احساسی خود ساخته مان بدون اینکه شاهد روی دادن آن باشیم و یا برهان کافی برای اثبات آن، احکام حاصله را باور می کنیم.

مارشال روسنبرگ برای تمیز دادن واقعیتها از تفسیر و تاویلهای فردی و یا گروهی، در کتاب خود "روش ارتباطات بی خشونت" چها راهکار و یا پروسه ی کاری را پیشنهاد می کند:

1. بیشترین نیروی ما در توضیح عینی/واقعی بودن هر حادثه/پدیده باید روی بیان مسایلی باشد که ما خود شاهد آن هستیم ( مشاهده عینی) و یا مدارک کافی برای اثبات آن وجود داشته باشد (تاویل مادی از پدیده).

2. بررسی انتقال احساسهای ما با ابزار مناسب در رابطه با آنچه که مشاهده می کنیم اهمیت دارد. بدین بیان که ما آیا از مفاهیم و واژه های درست برای بیان آنچه که احساس ماست و آنچه که واقعی است استفاده می کنیم؟

3. توجه داشته باشیم که در بررسی و شناخت واقعیتها و یا آنالیز حوادث تاثیر وابستگی ما به نیازها، ارزشها، امیال (خواستها) و غیره که می تواند در برانگیخته شدن احساسهای ما دخالت داشته باشند اهمیت ویژه دارند. آیا اطلاعات ما در تمیز سره از ناسره کافی هست؟

4. آرزوهائی که می تواند به زندگی ما غنای دیگری بدهند می بایست بخشی از پروسه ی "ارتباطات بی خشونت" باشد2. (ترجمه به معنی از من)3

با آوردن چند مثال می توان فرق بین تاویل/تفسیر و یا بیان بدون واسطه واقعیتها با استفاده از تکنیک مدرن و یا تشریح تصویری دقیق به روشن شدن این دو رویکرد مختلف در علوم اجتماعی نزدیک شد و با استفاده از نتیجه سعی در تصریح در گفتار خودباشیم. فراموش نکنیم که گفتار و نوع بیان مسایل می تواند عامل مهمی در ایجاد اختلافها باشد:

مشاهده ی عینی و یا تاویل/تفسیر

برای اینکه به بینیم ما و نظرات ما آیا بر واقعیت استوار هستند و یا تفسیری از واقعیت. چند مثال ساده می زنیم. جملات زیر را بدقت بخوانید. کدامیک از ادعاهای زیر واقعی هستند؟ بعد از اینکه به مثالهائی که واقعی هستند علامت زدید (دورش خط کشیدید) به آنالیز و یا جوابهای درست در صفحه ی بعدی مراجعه کنید.

1. مسعود دیروز بدون دلیل از دست من عصبانی بود
2. دیشب شیرین هنگام تماشا کردن به تلویزیون ناخنهای خود را می جوید
3. سام در جلسه ی دیروز از من نظرخواهی نکرد
4. پدر من انسانی خوبی است
5. بهمن زیاد کار می کند
6. رضا آدم پرخاشگری هست
7. نینا این هفته هر روز اول صف ایستاده بود
8. آیدین اغلب بدون شستن دندانهایش به تختخواب می رود
9. به نظر نصیر رنگ زرد به من برازنده تر از قرمز است (می آید)
10. هروقت من با کامران صحبت می کنم از چیزی شکایت می کند

کنترل و توضیح جوابها:

1. اگر شما به سئوال یک علامت مثبت زده اید ما باهم در بیان واقعی بودن مسئله اختلاف داریم. من فکر می کنم که کلمه ی "بدون دلیل" تفسیر/تاویل است تا بیان واقعیت. در این تاویل فرد قضاوت کننده/من بدون ارایه مدرک قابل قبول نتیجه گرفته ام که مسعود عصبانی بود. در صورتیکه مسعود در آن لحظه می توانست: دلگیر، غصه دار، خسته بوده و یا دچار حالت دیگری بغیر از این موارد ذکر شده بوده باشد. یک مشاهده عینی بدون دخالت احساسها و تفسیر شخصی می تواند برای مثال این چنین بیان شود: "مسعود گفت که او عصبانی است و مشت خود را پرخاشگرانه و با عصبانیت روی میز کوبید".

2. اگر شما به شماره دو جواب مثبت زده اید، ما با هم همعقیده هستیم. شما توضیح و بیان درستی از مشاهدات خود ارایه داده اید.

3. اگر کسی سئوال شماره 3 را بعنوان یک بیان عینی و واقعی علامت زده باشد، ما با این انتخاب در توضیح واقعی بودن اتفاق یا بیان واقعی حالت سام اختلاف داریم.

4. همین طور است جواب شماره چهار. بنظر من مفهوم انسان خوب در کلیت خودش یک تفسیر/تاویل از یک حالت هست تا واقعیتی جهانشمول. خوب یک صفت است و توسط افراد گوناگون می تواند به اشکال گوناگون بیان/تعریف شود. درجه و شاخص همه گیری برای خوب بودن نمی توان پیدا کرد. چه کیفیتی و یا حالتی خوب است. چیزی که ممکن است برای شما خوب جلوه کند برای من و یا دیگران بد در نظر آید.

5. اگرشما به شماره 5 جواب مثبت داده اید ما در توضیح این گزاره مثل هم فکر می کنیم و باهم توافق داریم.

6. اگر جواب شماره ی 6 مثبت باشد تفسیر ما از موضوع مثل هم نیست. من فکر می کنم خشونت یک تاویل و تفسیر است. یک مشاهده ی درست می تواند به این گونه باشد: رضا خواهرش را وقتی او بر خلاف میل رضا کانال تلویزیون را عوض کرد کتک زد. یا زنی که با مرد همسایه صحبت می کرد از دست شوهرش کتک خورد (در مقاله ی بعدی به طور مبسوط در رابطه با خشونت و تعریفهای آن توضیح خواهم داد).

7. اگر جواب تو در باره ی سئوال شماره هفت مثبت باشد ما در تفسیر موضوع هم عقیده هستیم و یا فکر می کنیم چرا که این جمله بطور مشخص در توضیح یک مشاهده عینی بیان شده است.

8. جواب مثبت و یا علامت گذاری در مقابل سئوال 8 عدم توافق ما را بدنبال دارد. کلمه ی "اغلب" یک تفسیر/تاویل است. یک جمله ی مشاهده ای می توانست چنین باشد: پسر من این هفته دو شب بدون شستن دندانهایش به رختخواب رفت.

9. علامتگذاری جلوی سئوال 9 درست است چراکه این جمله بیان یک مشاهده را با خود دارد.

10. در نهایت، اگر تو/شما جلوی سئوال 10 علامتگذاری کرده اید، ما باهمدیگر توافق نداریم. بنظر من شکایت کردن یک تاویل/تفسیر از یک حالت مشخص است. یک مشاهده گویاتر شاید می توانست به این شکل بیان شود:

این هفته کامران سه بار با من تماس گرفت و هر بار از آدمهائی حرف زد که با رفتارهای نا مناسب خود، باعث آزار/ناراحتی او شده بودند.

با این مثالها، امیدوارم که توانسته باشم اگر چه بطورساده توضیح دهم چه چیزی تفسیر و یا تاویلی است از حرکت و یا حادثه ای که در پیرامون ما اتفاق می افتد و چه مواردی بیان مشاهده ی عینی و استدلال منطقی هستند. بعد از این توضیحات شاید بی مناسبت نیست که تعریف و توضیحی در باره ی خشونت داشته باشیم.

ادامه دارد

خشونت چیست و تعریف خشونت کدام است؟


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد