logo





بنای دمکراسی مورد نظر آقای داریوش همایون برپایه اگوئیسم!

پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۷ - ۱۸ دسامبر ۲۰۰۸

غلامرضا زنگنه

چندی ییش در مصاحبه ای با روزنامه روژهلات ، آقای هجاریان یکی از تئوریسن های دولت اصلاحات آقای خاتمی بیان داشتند که:" من از به كاربردن واژه «ملت كرد» برای كردهای ایران ابأ دارم و معتقدم كه آن ها در ایران خصوصیات «اتنیك» دارند نه ویژگی های یك «ملت» كردهای عراق یا تركیه ملت هستند اما وضع كردهای ایران متفاوت است."
ابتداباید خوشحال بود که آقای حجاریان بر خلاف آقایانی همچون داریوش همایون که به طور کلی منکر وجود ملتی به نام کرد ،هستند بر قسمتی از واقعیات صحه گذاشته که مطمئنا" در آینده که دمکراسی در ایران برقرار شود، مطابق اصل تعمیم کل بر جز ،شامل کردهای ایران نیز خواهد شد .یعنی اگر کرد در کشورهای همسایه ایران ملت هستند پس کردهای ایران نیز جز ملت کرد هستند.
آقای داریوش همایون در سخن رانی که در کنگره حزب مشروطه بیان داشته اند نقل کرده اندکه :

عرفیگرائی، دفاع از یگانگی و یکپارچگی ایران و دمکراسی لیبرال، و نه شکل حکومت، مقولههائی هستند که در جبهه ایدئولوژیک برای آینده ایران اهمیت دارند.

آشکارتراز این نمی توان سخن گفت دخالت ایدئولوژی خود ساخته(ناسیونالیسم ) آقای داریوش همایون در سیاست آینده ایران.این است آموزه ای که باید نسل آینده ایران بعد از نود سال تجربه ی فاجعه بار دخالت ایدئو لوژی در روسیه و سی سال گذشته در تاریخ کشورخود ما ایران میبایستی فرا گیرند.
بعد از ختم کنگره درنوشته ای دیگر درحمایت از گرد هم آیی فوق تحت عنوان" زمینه هم رایی ملی" سنگ تمام گذاشته و سیاست های جریان نوی را که گویا در حال شکل گیری است تشریح کرده است البته که بنده مخالف شکل گیری این گونه جریانات نیستم اما غرض روشن ساختن اهداف این جریانات برای خوانند گان آن است که مواظب باشند هرنام پرطمطراقی نشانه محتوی سالم نیست و آنچه که آقای داریوش همایون تحت لوای دمکراسی لیبرال ارزانی می دارد به منزله آن نیست که بر پایه دمکراسی بنا نهاده شده است .نگاهی به نوشته ایشان اهداف ایشان را بیشتر آشکار می سازد.
وی در همان آغازین سطرها بیان می دارند :

"در روزهای پایانی ماه گذشته در واشینگتن همایشی، یک کنگره حزبی مخالفان تبعیدی رژیم اسلامی، برپا شد که فرایند دگرگون کردن فضای سیاست ایران را اندکی پیشتر برد. دگرگون کردن فضای سیاست را در اینجا دستکم نمیباید گرفت. از کارزار سیاسی و فرهنگی ما با حکومت و جهانبینی آخوندی تا ساختن یک جامعه شهروندی در ایران، همه چیز بستگی به آن دارد. اگر ملت ما امروز در اینجاست، فراآمد فضای سیاسی است که دو نسل ایرانیان، با کوردلی باور نکردنی، خود را محکوم به زیستن در آن کردند."
وی قصد نشست کنگره را دگرگون کردن فضای سیاسی میداند و آنهم از جهان بینی آخوندی تا جامعه شهروندی درایران و سپس ادامه میدهد که" اگرملت ما امروز در اینجاست ..."
از همین گفته ها می توان نتیجه گرفت که آقای داریوش همایون به عنوان نماینده بخشی از همفکرانش چگونه ایدئولوزی اسلامی را به جهان بینی آخوندی تقلیل می دهد و از نقش این ایدئولوژی که بر تمامی سیاست های یک کشورسایه انداخته است تفره میرود و به ریشه اصلی فلسفه جهان بینی مذهبیون ،در ایجاد جامعه ای با رنگ امت بدون هویت که نقطه تقابل همان چیزی است که آقای داریوش هما یون از آن سخن میراند یعنی شهروند بدونه هویت، نمی پردازد.
یا اینکه چگونه از واژه ملت برداشت خود محوری کرده و کسانی که در آنجا گرد هم آمده اند را" اگر ملت ما امروز در این جاست "، نام می نهد.و حق شناخت گروهای قومی را چگونه به شناخت حقوق فرهنگی ومدنی "افراد وابسته به گروهای قومی" تنزل می دهد . دیدگاه اگوئیستی آقای داریوش همایون حد ومرزی نمی شناسدوهمه چیز را در برداشت ذهنی از مفاهیم در جهت منافع گروهی و آنچه که خود درست میداند و میاندیشد به کار می برد.
ایشان با همین تفکر سوء برداشت میثاق حقوق بشر سازمان ملل را به چالش می کشدو ادامه میدهد" چنانکه عینا در میثاقهای اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است. ما برای هیچ فرد و گروهی حقی بیش از آنچه در آن اسناد آمده است نمیشناسیم و فدرالیسم برای ما یک گزینه و موضوع مذاکره نیست." البته این حق ایشان است همچون مقامات جمهوری اسلامی که به حقوق بشراسلامی معتقدند به حقوق بشر ملی اعتقاد داشته باشنداما حداقل خوانندگان خویش را دست کم نگیرند ودرعصر اطلاعات فراگیر ،میثاق حقوق بشر سازمان ملل را این گونه تحریف نکنند.امیدوارم که همراهان شما دن کیشوت وار به دنبال شما نیفتند .و تکرار نکنند که" ما ...نمی شناسیم"این دیگر چه فرهنگی است که دمکراسی لیبرال در صدد است درجامعه پیاده کند آیا میتوان با شما هم عقیده بود که واقعا" به دنبال دمکراسی هستید؟هر چه به عمق مطالب ایشان وارد می شویم بیشترپرده از روی نیات دمکراسی لیبرال نوع مشروطه طلبی برداشته می شود :
"این شیوه که برای رسیدن به همرائی، به هر کس هر چه خواست بدهند نشان از آن دارد که ما هنوز معنای درست همرائی را نمیدانیم. فرمول واگذاشتن هر مسئله اصولی (و نه شکل پادشاهی و جمهوری یا مسائل عملی مربوط به قانون اساسی) به رای آینده مردم نیز گریز از برابر مسئولیتی است که ما هماکنون در برابر ملت خود داریم. در مسائل اصولی هیچ امتیازی نمیتوان داد. برای دمکراسی و حقوق بشر همهپرسی نمیتوان کرد."

ایشان به دمکراسی تنها به برداشتن یکقدم معتقدند و آنهم برای سلب "مسئولیت که در برابر ملت خود" و فقط تعین کنند که ملت جمهوری می خواهند و یا سلطنت با این شیوه ای که ایشان در نظرگرفته اند مسلما" به پیروزی سلطنت معتقدند و ازآن پس وای به حال جمهوری خواهان و دیگران " برای دمکراسی و حقوق بشر همهپرسی نمیتوان کرد."این دیگر از آن حرف هاست چرا واضح تر سخن نمی گویید و بیان نمیدارید که شما اصولا" به دمکراسی و حقوق بشر معتقد نیستید . باز هم برداشت اگوئیستی از مفاهیم .

یکی از ویژه گی های جوامع دارای دمکراسی خلاف آن چیزی که آقای همایون در سطور زیر نگاشته اند،میباشد
"همه میگویند این بار نباید مانند سی سال پیش به این بسنده کنیم که چهها را نمیخواهیم. این درست است و به همان اندازه لازم است که از هم اکنون خطوط اصلی جامعهای را که میخواهیم بر روی ویرانه کنونی بسازیم ترسیم کنیم. این کار با واگذار کردن هر موضوع اساسی به رای آینده مردم ایران نخواهد شد. با پنهان کردن موقتی کاردها نیز نخواهد شد. میباید پیشاپیش بر اصولی همرای شد که سود بهینه همگان و نگهداری ایران در آن باشد."
مگرمی شود به دمکراسی معتقد بود و طرح هر موضوع اساسی را به رای ملت نگذاشت مگرشما معتقدید که ایران بدونه ملتش ایران است مگرنه اینکه دمکراسی به معنی حکومت مردم است و نه حکومت شما که خود را به جای ملت گرفته اید.و رای شما وهمرائئ های شما نیز مسلما" رای ملت نیست . در نوشته شما همه چیز تحریف شده است معانی دیگر معنی ندارد و تهی از محتوی هستند.با این زبر دستی که شما در تحریف مفاهیم دارید در تعجبم که چرا از شنیدن نام فدرالیسم به وحشت می افتید.وه چه آسان میتوانستید آنرا نیز تحریف کنید. بسیاری از خوانندگان بر این نظرند که شما به مشروط کردن پادشاهی معتقد هستید حال روشن می شود که به مشروطه کردن دمکراسی بر اساس اصول لیبرالیسم نیز اعتقاد دارید.
من امیدوارم که شما و اطرافیان شما به این نتیجه برسند که شناسایی روند فدرالیسم وتعیین شکل ومحتوی آن منطبق بر شرایط ایران بزرگترین خدمت به دمکراسی و پیشرفت ایران است و آن به دست نمی آید مگراینکه روی آن کارکرد،بحث و گفتگو کرد ،تابو را شکست وبه نتیجه رساند .

غلامرضا زنگنه
٢٨آذر ماه ١٣٨٧

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد