logo





آقای پان و احوالاتش

مهد آزادی آدینە (تبریز)، شمارە ١٢٧٨ ، ٣١ تیرماە ١٣٤٥ [شمسی] ص ٦و٧

دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۱ آپريل ۲۰۱۱

علیرضا نابدل

alireza-nabdel-s.jpg
پان عربیست ها، پان ایرانیست ها و پان تورکیست ها و پانهای دیگر از این قبیل هرگز قادر نیستند گرهی از کار ملل آسیائی بگشایند. اینان سنگریزەهائی هستند بر مسیر گردونە تاریخ و عروسکهائی هستند کە خیمەشب بازان روزگار در بعضی شرایط مساعد روی صحنە میآورند.
" هرگز نژاد باعث هیچ افتخار نیست.
این افتخارهاست نژاد آفریدەاند."
"مفتون"

* دوران نژاد برتر،مذهب و مرام برتر و ... برای ابد سپری شدە است
* "پان" ها هرگز قادر نیستند گرهی از کار ملل آسیائی بگشایند

اروپا بعداز گذشتن بیست سال هنوز نتوانستە است خاطرەء ننگین فاشیسم را از ذهن خود پاک کند و هنوز گاه و بیگاه نفرت خود را بصورت رمان ها، نمایش ها و فیلم ها نسبت بە درندەخوترین برتری جویان تاریخ ابراز میدارد. با وجود این همە میدانند کە امپریالیزم اروپائی دیگر هرگز نخواهد توانست عروسک های تازەای از نوع هیتلر را بروی صحنە بیاورد.
جوانان اروپائی دیگر هیچگاه این ننگ را نخواهند پذیرفت. اما اگر تسلط مجدد فاشیسم بر اروپا رویائی بیش نباشد،هنوز در اینطرف دنیا سوداگرانی هستند کە خیلی مایلند تخم نئو فاشیسم و پرو فاشیسم* در ذهن نوجوانان پر شور و پر انرژی آسیا و آفریقا پراکندە شود.این جوانها تا چشم باز میکنند، خو د را اسیر محرومیت های فراوان مییابند و کمی کە بزرگتر میشوند، با حقایق تلخی آشنا[ئی] می یابند مثلا درمورد عقب ماندگی ،عدم ڕشد، استعمار و .....
و " آقای پان**" در یک چنین گیر و داری نبوت خود را ظاهر میکند "هم میهن گرامی!" "نیاخاک" ما روزی از دریای مشرق تا دریای مغرب ادامە داشتە است . و نیاکان ما برای تادیب اسرای ملل پست مغلوب تازیانەهائی از چرم کرگدن میساختەاند. هم میهن گرامی! حالت چشمان و بینی تو نشان میدهد کە صد در صد از نژاد پاک نیاکان هستی زیرا بینی تو عینا شبیە بینی بنیانگزار امپراتوری ماست. برخیز با ما همداستان شو تا ملل پستی را کە خو، زبان، و فرهنگ پلیدخود را بر "نیاخاک" ما تحمیل کردەاند و جلوی رشد نژاد پاک ما را گرفتەاند ، و مسئول تمام بدبختی های ما هستند، از صفحە روزگار پاک کنیم" ... زیرا بلاشک نوبتی هم باشد نوبت ماست کە حق توحش بگیریم، استعمار کنیم و صاحب نژاد برتر، زبان برتر، مذهب و مرام برتر و پیشوای برتر باشیم: بدین ترتیب عقدەهای حقارت را کە تا دیروز جنبە فردی داشت، میخواهند "ملی" کنند.
"آقای پان" همیشە قبل از هر چیز فکر "تجدید عهد باستان" را پیش میکشد.اما نە واقعیات تاریخی و جنبەهای انسانی تاریخ را. بلکە داستان قلدریها را تسلط چماقداران قبیلەء خود را بر قبایل دیگر مطرح میکند.برای آقای پان وجود حافظ ها، ابن سیناها، پاستورها، ویکتورهوگو ها، و بتهون ها چیز مهمی نیست.فقط شاید برای اثبات "نبوغ ذاتی" قوم خود از چنین کسانی نام ببرد.همچنین از کشتارهای دستەجمعی و چپاولگری نسبت بە ملل تحت اسارت و طبقات رنجدیدە توسط امپراتوران قوم برتر( مثل کشتار هواداران مزدک) بعنوان " گوشمالی یاغیان" و " سرکوبی دشمنان" یاد میشود.امروز "پانهای" آناطولی و همچنین یونان بر سر مسالە قبرس فریاد آزادی و تساوی حقوق شان گوش فلک را کر میکند و هر کدام بفکر "آزاد کردن" برادران خود هستند. حال آنکە از نظر همین آقایان رفتاریکە طی قرون و اعصار در امپراتوری های یونان و عثمانلی با ملل مغلوب و کوچک شدە است ، برحق و عادلانە بودە.آری این مسائل مهم نیستند.مسالە مهم مثلا برای "پانهای ایرانی" اینست کە خشاریارشا در هجوم بە یونان (کە میلونها نفر از قبایل وحشی و نیمە وحشی را علیە یونان تجهیز کردە بود)چند بار دریا را شلاق زد و جنس شلاق او برسم آرین های اصیل از چرم کرگدن بودە است یا چرم گاو.همینطور برای "پانهای رومی" این مطلب مهم است کە بدانند روم در عهد کدامیک از امپراتوران خود ملل شرق و غرب را بهتر بە زنجیر کشیدە است.
و گرنە میراث حافظ ها و ابن سیناها، داوینچی ها و بتهون و تسوایک ها برای پان هرگز قابل بهرەبرداری نخواهد بود چون از غزلیات حافظ بهیچ وجە اندیشە برتری " آرین های ایرانی" برنمیآید و ابن سینا و ذکریای رازی چیزی برای منکوب ساختن ملل پست غیر ایرانی اختراع نکردەاند.استیفن تسوایک ملت خود را بسیار دوست میداشت و سالها برای اعتلای مدنیت و فرهنگ این ملت کوشیدە بود. اما معتقد نبود کە ملت او خمیرەای برتر از سایر انسانها داشتە باشد و فاشیست های وطنش را مجاز نمیدانست کە سایر ملت ها را اسیر کنند.تاثر او بحدی بود کە با همسرش رفتند و در دیار غربت انتحار کردند.
شوونیست ها و پرو فاشیست ها ضد مذهب هم تشریف دارند. اما نە از جهت اینکە ماتریالیست باشند.خیر بلکە ایدەآلیست تر از پاپ هم هستند: علت مخالفت اینان با مذهب اینستکە اولا جاذبە عقاید مذهبی مانع از آن میشود کە معتقدین بە مذهب حرفهای آقای پان را گوش کنند.
ثانیا آنچە مسیحیت یا اسلام طی قرون متمادی تعلیم دادە است، بهیچ وجە با حرفهای برتری جویان تنگ بین سازگار نیست و حرفهای آقای پان در اینمورد کاملا بازگشت بە دوران کینەهای قبیلەای و نوعی ارتجاع محسوب میشود. چراکە "پانهای" اینطرف کوه یک چیز میگویند و "پانهای" آنطرف کوه چیز دیگر؛هر کدام فریاد برتری ایل خود را سر میدهند و بدینسان زمین گنجایش بیش از یک "پان" را ندارد. و هرگز دو "پان" لااقل بر یک قارە نمی گنجند.
در صورتیکە از نظر جهان بینی اسلام یا ناسیونالیست های مترقی قرن بیستم، ملل و قبایل درویش هائی هستند کە برعرصە خاک بخوبی میگنجند.زیرا هیچیکرا ادعای برتری نیست بلکە همگی میخواهند در شرایط مساوی و برابر،برادروار در کنار یکدیگر زندگی کنند. بدینسان شوونیست ها و پرو فاشیست ها هرگز قادر نیستند یک تئوری عمومی در مسائل مرتبط بە تاریخ داشتە باشند . از نظر پانهای ایرانی خشایارشا یک پیغمبر بود در حالیکە اسکندر "گجستە" و ملعون شمردە میشود.از نظر پانهای یونانی درست برعکس.در صورتیکە از نظر انسان های روشن بین قرن بیستم، تمام فاتحین جهان را باید با یک معیار سنجید.فکر تسلط بر ملل دیگر همیشە ناپسندبودە است و دفاع در مقابل مهاجم یک عمل شریف و نجیب. پس جهانگشایان هرگز در خور ستایش نیستند. خواه متعلق بە قبیلەء ما بودە باشند و خواه قبایل دیگر.
باری، پان عربیست ها، پان ایرانیست ها و پان تورکیست ها و پانهای دیگر از این قبیل هرگز قادر نیستند گرهی از کار ملل آسیائی بگشایند. اینان سنگریزەهائی هستند بر مسیر گردونە تاریخ و عروسکهائی هستند کە خیمەشب بازان روزگار در بعضی شرایط مساعد روی صحنە میآورند. حال آنکە تاریخ نە بر خیمە شب بازان ابقاء خواهد کرد و نە بر عروسکهایشان. اما در ایران متاسفانە مسالە تنها بە " پانهای رسمی" ختم نمیشود بلکە بقایای انواعی از شوونیسم و ناسیونالیسم افراطی مسخ شدە، در بسیاری از شئون اجتماعی ما اثر گذاشتە است بخصوص در فرهنگ این اثر، بارزتر است.
در کتابهای رسمی ما بە " عرب سوسمار خوار" اشارە میشود و در واقع باید گفت قسمتی از هم وطنان ما از سوسمار خوارانند! همینطور مطالب کتب درسی ما در مورد سایر ولایات هم اغلب براساس طرزفکرهای فوق الذکر است. این موضوع بە دلقک های بیسوادی مثل ابراهیم صفائی نام امکان میدهد کە بیایند و مثلا ستار خان را انکار کنند (بە مقالەایکە آقای بیت اللە جمالی در مهد آزادی در همین زمینە نوشتە بودند مراجعە کنید)

============
• پرو: هواخواه
** پان: در لغت بمعنی همە میباشد کە در مورد اسم بعضی از مکتب های سیاسی فلسفی بصورت پیشوند بکار رفتە است. "پان اسلامیسم" هم از همین نوع اسامی است کە مرحوم دهخدا در لغتنامەاش مقابل آن چنین نوشتە" " عقیدەء اتحاد اسلامی کە سیاستمداران اروپا سالهای دراز با آن کلمە بی مفهوم اروپا را ترسانیدە و بنام رفع آن انواع ظلمها و تعدیها و تجاوزات غاصبانە را در مشرق مرتکب شدند.

خویشتن نقش دیو میکردند
پس زبیحش غریو میکردند ".

نقل لز:
http://ruwange.blogspot.com/

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد