نوروز که سبز رنگ و سرخ است و سپيد
باز آمده با جامهی رنگينِ اميد
اين جشن طبيعت است، مِی نوش و برقص
جزيی ز طبيعتيم ما، بیترديد
* * *
نوروز چو با نور و نسيم آميزد
سرمای سيه به کوی شب بگريزد
خورشيد به شادباشِ اين پيروزی
ذراتِ طلا به روی دنيا ريزد
* * *
نوروز! بيا و باز کن دامن را
بنما رخ نور و چهرهی گلشن را
کس نيست حريف اين زمستان چون تو
تعطيل کن اين بساطِ اهريمن را !
* * *
از مکر و دروغ و جهل، دوری بايد
در باور بُت تراش، کوری بايد !
تا شعله صفت پای به نوروز نهيم
تطهير به چهارشنبه سوری بايد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد