logo





رزگار عقراوی

چشم انداز جنبش مصر و نقش نیروهای چپ و مترقی

گفت و گو با خانم الهام میرغنی فعال چپ مصری
برگردان حماد شیبانی

شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۵ فوريه ۲۰۱۱

در فضای سیاسی موجود، جریان چپ از یک طرف در برابر فرصت طلائی ایجاد تشکلها و نهادهای مستقل کارگری قرار دارد و از سوی دیگر و در دل قیام می تواند در راستای ایجاد یک بدیل چپ حرکت کند. این بدیل باید طرح های جایگزین اقتصادی و اجتماعی سیستم کنونی را ارائه دهد و از طریق هماهنگی بین نیروهای مختلف چپ به یک نیروی واقعی در معادلات سیاسی مصر تبدیل شود.
ـ دستاوردهای جنبش مصر کدام است؟
۱ـ دستاوردهای واقعی به دست آمده در جنبش اخیر متعدد است:
این جنبش از لحظۀ اول با ترکیب شعارهای سیاسی واقتصادی آغاز شد، از درخواست اصلاح قانون اساسی و لغو حالت فوق العاده تا درخواست آزادی تشکل، و نیز مطالبه برای بالا بردن حداقل دستمزد، همۀ اینها را شامل شد.
۲ـ بالا رفتن توسعۀ درخواستهای سیاسی تا سرنگونی نظام سیاسی و رئیس جمهور و محاکمۀ سمبلهای فساد.
۳ـ گسترش مشارکت ده ها هزار تن از جوانان، از طبقات مختلف، در پاسخ به یک فراخوان اینترنتی تا جائی که طرفداران تیمهای فوتبال را نیز به تظاهرات کشاند و گونۀ جدیدی از روحیۀ وطنپرستی جوانان مصری را نشان داد.
۴ ـ جنبش اخیر در بسیاری از شهرهای مصر مانند قاهره و اسکندریه، سوئز، محله و العریش با تظاهرات دهها هزار نفری آغاز شد که طی آن چندین نفر کشته و زخمی شدند. این جنبش به سرعت تکامل یافت و صدها هزار و حتی یک میلیون نفر را در قاهره و اسکندریه در تاریخ اول فوریه به میدان آورد. البته شهرستانهای دیگر نیز، هرچند با تعداد شرکت کنندگان کمتر، سریعاً بدان پیوستند، مانند دمیاط و پورت سعید، اسماعیلیه، منصوره، اسوان، نجع حمادی، المنیا، اسیوط و بنی سویف.
۵ـ تبدیل پیام الکترونیکی برای تجمع بیست و پنجم ژانویه به فراخوانی با دهها هزار امضا از شرکت کنندگان و سپس رسیدن آن به صدها هزار نفر برای جمعۀ خشم، و سرانجام شرکت میلیونها نفر در تظاهرات اول ماه فوریه.
۶ـ بازگشت دوبارۀ روحیۀ مصری بودن از طریق بلند کردن پرچم مصر و خواندن سرود ملی آن به عنوان وسیلۀ نفی تفاوت در جنسیت، مذهب و جمع شدن همۀ فریادها در یک فریاد: "خلق خواهان سرنگونی رژیم است".
۷ـ انفجار انرژی خلاق جوانان از طریق ایجاد کمیته های مردمی برای حفاظت از جان و مال مردم، تجربۀ ارزشمندی است که باید در نظر گرفته شود. همچنین موضوع همبستگی و تحصن در میدان «تحریر» .
۸ ـ پافشاری بر این که با وجود حملات پلیس تظاهرات مسالمت آمیز خواهد بود.
۹ـ فقدان شعارهای حزبی و یا جناحی، حتی از سوی شرکت کنندگان وابسته به اخوان المسلمین. روحیۀ قیام ژانویه همگان را در جبهۀ سیاسی متحد کرده است.

از نظر سیاسی هم دستاوردهای مختلفی وجود دارد:
۱ـ واداشتن مبارک به اعلام عدم نامزدی خود در انتخابات آینده.
۲ ـ در هم شکستن طرح موروثی شدن مقام ریاست.
۳ ـ واداشتن مبارک به انتصاب معاون رئیس جمهوری.
۴ ـ واداشتن مبارک به خلع تجار از وزارت و تعهد به مبارزه با فساد.
۵ ـ واداشتن مبارک به اصلاح ماده های ۷۶ و۷۷ قانون اساسی، برای اطمینان از عدم نامزدی او.
۶ ـ واداشتن مبارک به احترام به احکام صادره از محکمۀ قضایی در رابطه با انتخابات اخیر و تعهد به لغو و ابطال عضویت آن دسته از نمایندگان جدید مجلس که دادگستری حکم بر ابطال عضویتشان بدهد.
۷ ـ واداشتن رئيس جمهور به برکناری دبیرکل حزب حاکم و یکی از نمادهای فساد.


چشم انداز جنبش مصر با توجه به شیوه های سرکوبگرانۀ رژیم و نهادهای امنیتی آن کدام است؟

این مسئله به چند عامل بستگی دارد:
- توانایی اعتراض کنندگان به ادامۀ تحصن در میدان «تحریر» قاهره و افزایش جمعیت در این تظاهرات توده ای.
- گسترش تظاهرات و اعتراضات به سایر استانها و شهرستانهای دیگر مصر.
- موقعیت ارتش و تداوم بیطرفی و عدم مداخلۀ آن در سرکوب تظاهرکنندگان.
در صورت تحقق این امور یا جنبش می تواند مبارک را وادار به استعفا کند و یا ارتش وارد عمل شود و با برکناری رئیس جمهور نظام و دولت را از فروپاشی نجات دهد. این بستگی دارد، به طورعمده، به میزان گسترش جنبش معترضان و حرکت ارتش.
از شب گذشته سرویسهای امنیتی با پشتیبانی مالی تجار بزرگ دسته های اراذل و اوباش را براه انداخته اند. عوامل امنیتی در لباس شخصی به میدان آمده و خواهان ماندن رئيس جمهورشده و به مقابلۀ خشونت آمیز با بیش از سه میلیون تظاهرکنندۀ مخالف رئيس جمهور دست زدند. با این همه فردا توانایی قیام کنندگان در مقاومت، در برابر یورش نیروهای امنیتی که برای خارج کردن آنها از میدان آزادی تلاش می کنند روشن خواهد شد.
جلوگیری از پخش برنامۀ بسیاری از کاناله ای تلویزیونی و قطع اینترنت، تلفن همراه و ضرب و جرح خبرنگاران خارجی نشاندهندۀ قصد رژیم در ادامۀ کشتار مردم به دور از چشم رسانه های جهان است. مقابله با این سیاست نیاز به همبستگی همۀ مردم در سراسر جهان و افشای بربریت این نظام و حکومت در حال فروپاشی دارد.

سیاستها و برنامه های اپوزیسیون را چگونه می بینید؟ آیا همه، پس از سرنگونی نظام مصر، به یک دولت دموکراتیک مدنی سکولار متعهد هستند؟

اپوزیسیون بلوک واحدی نیست بلکه شامل بخشهای مختلف است، از جمله:
۱ـ احزاب قدیمی مثل وَفَد، تجمع، و ناصری که دوران همۀ آنها به پایان رسیده و آغاز جنبش اخیر مرگ آنها را اعلام کرد. این احزاب با شرکت در یک «ائتلاف ملی» و با عجله حاضر به مذاکره با رژیم شدند، حتی قبل از آن که رژیم متعهد به تعقیب مسئولان قتل عام ۲۸ ژانویه بشود.
۲ ـ احزاب جدید، تشکیلاتی مانند فردا (جناح ایمن نور)، جبهۀ دموکراتیک، که موفق به جذب بسیاری از جوانان شد، و نیز جریان لیبرال اپوزیسیون هستند که گزینۀ آنها البرادعی است.
۳ ـ احزاب در حال شکل گیری، که هنوزقانونی نشده اند، مانند حزب الکرامۀ ناصری، و حزب میانه؛ مدافع برخی ایده های اخوان المسلمین، و حزب اصلاحات و توسعه، به رهبری برادرزادۀ سادات. همۀ اینها در تجمع ملی برای تغییر گرد آمده اند.
۴ـ اخوان المسلمین ، که در چارچوب تجمع ملی در قیام شرکت داشت و شعارهای خود را مطرح نکرد و متعهد به شعارهای ملی و عام جنبش است.
۵ ـ مجمع ملی برای تغییر، از نامزدی دکتر البرادعی، که در بازگشت از تظاهرات، تحت بازداشت خانگی قرار گرفت دفاع می کند. برخی از او به عنوان جایگزین مورد پشتیبانی آمریکا یاد می کنند و در هر حال ، او به عنوان رئيس جمهوری قابل قبول برای یک دورۀ گذار؛ تا انتخابات مجلس مؤسسان و قانون اساسی جدید برای کشور، پذیرفتنی است.
۶ ـ گروههای جوانان مانند گروه جوانان ششم آوریل، گروه خالد سعید، و جوانان برای تغییر، که تظاهرات را از طریق فراخوان الکترونیکی بیست و پنجم ژانویه آغاز کردند.
این گروهها شعارهای خود را از لغو فوری «حالت فوق العاده» و آزادی، به شعارسرنگونی رژیم ارتقاء دادند.
من فکر می کنم که همۀ مخالفان آزادیخواه در ایجاد یک حکومت دموکراتیک و عرفی و سکولار مدنی توافق دارند به جز اخوان المسلمین، که اصرار در نگه داشتن آن بخش از مواد قانون اساسی دارد که شریعت اسلامی را مرجع اصلی قوانین می داند و از ذکر وابستگی دینی در شناسنامه دفاع می کند.

نقش نیروهای چپ، اتحادیه های صنفی و توده ای در قیام چگونه است؟

ـ وضعیت و شرایط مصر از نظر چگونگی مصادرۀ اتحادیه های صنفی و حرفه ای توسط حزب حاکم و جنینی بودن اتحادیه های مستقل کارگری بسیار وخیم است اما کارگران به عنوان افراد و اعضای جامعه در حرکت شرکت می کنند. جنبش های کارگری، به خصوص در اسکندریه، سوئز و المحله وجود دارد. همچنین تعدادی سازمان های چپگرا وجود دارد که ازهمان آغاز قیام حضور فعال داشتند مانند: روند نوسازی سوسیالیستی - سازمان سوسیالیستهای انقلابی - جنبش خلق برای تغییر دموکراتیک (حشد) - جنبش جوانان برای عدالت و آزادی. دهها تن از فعالان مستقل چپ هم از ابتدا با اعتراضات همراه بودند. در واقع از همان آغاز جنبش، علاوه بر صدور چندین اطلاعیه، شعارها و پلاکارتهای چپ به چشم می خورد، اما دشوار می توان از بدیل چپ سخن گفت که بتواند با کسانی از قبیل دکتر البرادعی رقابت کند.
مشکل این است که برخی گرایشات چپ ورود به گروهبندی موسوم به حزب تجمع چپ را ترویج می کنند. البته این حزب در جریان انتخابات پارلمانی اخیر نشان داد که فاقد معیارهای چپ بوده و تا حد تبدیل شدن به بخشی از نظام حاکم پیش رفت. اما برخی تصور می کنند با ورود به تجمع سیاست می توان آنرا تغییر داد که به نظر من این تصوری باطل است.
با اینهمه و در فضای سیاسی موجود، جریان چپ از یک طرف در برابر فرصت طلائی ایجاد تشکلها و نهادهای مستقل کارگری قرار دارد و از سوی دیگر و در دل قیام می تواند در راستای ایجاد یک بدیل چپ حرکت کند. این بدیل باید طرح های جایگزین اقتصادی و اجتماعی سیستم کنونی را ارائه دهد و از طریق هماهنگی بین نیروهای مختلف چپ به یک نیروی واقعی در معادلات سیاسی مصر تبدیل شود.

نقل از نشریۀ اینترنتی گفتگوی متمدن
پنجشنبه ، ۳ فوریه ۲۰۱۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد