logo





این سوانح هوائی تصادفی اتفاق نمی افتد

يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۳۰ ژانويه ۲۰۱۱

امیر کسروی

crash-urmie.jpg
شهروند: ما ادبیاتمان پر از پند و اندرزهای آموزنده است که از مضامین گوناگون استفاده شده از جمله آنها لولهنگ (آفتابه گلی) است که داستانها دارد. می گویند پیرمرد مغازه داری هر بار که شاگردش به دستشوئی می رفت گوشش را می کشید و به او هشدار می داد که از لولهنگ مواظبت کند مبادا آنرا بشکند. شاگرد بیچاره به این هشدار دردآلود عادت کرده بود. از قضای روزگار یک روز به علت بی دقتی شاگرد، لولهنگ از دستش رها شد و آنچه نباید بشود شد. شاگرد با ترس و لرز با لولهنگ شکسته برمی گردد ولی پیرمرد هیچ عکس العملی بروز نمی دهد. شاگرد جوان متحیر می شود و بالاخره با دلهره به پیرمرد نزدیک می شود و اقرار می کند که لولهنگ به علت بی دقتی از دستش رها شده و شکسته، و با تعجب از پیرمرد جویا می شود که چطور قبل از شکستن لولهنگ اینهمه مرا تنبیه می کردی که آنرا نشکنم و حالا که شکسته اینقدر بی تفاوتی؟ پیرمرد جواب داد که تمام آن تنبیهات برای این بود که هشیار باشی و از آن مراقبت کنی ولی حالا که شکسته، دیگر کار از کار گذشته و تنبیه بی ثمر است. باشد که این درس را بیاموزی که دقت در کار باید همیشگی باشد و هر لحظه غفلت می تواند موجب زیان جبران ناپذیری شود.
صنعت هواپیمائی مملو از قوانین و دستورالعمل های گوناگونی است که در سطوح مختلف باید آنها را رعایت کرد و هدف اصلی آنها در وهله اول تأمین ایمنی و سلامت پرواز است. این قوانین برای تمام دست اندرکاران این صنعت الزامی است. از مدیریت در بالاترین رده گرفته، تا کارکنان فنی و خلبانها. در ضمن بر اساس قوانین بین المللی، نهادهای مختلفی به وجود آمده که مسئول نظارت بر شرکتهای هوائی و کارکنان آنها هستند تا مطمئن شوند که تمامی روش ها و قوانین، در سطوح مختلف، بدون استثنا رعایت می شود. ولی آیا در ایران نهادی وجود دارد که مستقل و بدون وابستگی مذهبی و با آگاهی حرفه ای به این وظیفه عمل کند؟
هواپیمائی تجاری بعد از صد سال تجربیات تلخ و شیرین، با وضع قوانینی پیچیده، تمامی کارکنانش را ملزم می کند که برای به روز شدن با فنون امروزی، آموزشهای سالیانه، و در مورد خلبان ها، آموزش ها و آزمایش های ششماهه سختی را بگذرانند. اجرای این روشها مستلزم مدیریتی آگاه و حرفه ای است. ولی در ایران مدیریت نهادها و بنگاه های اقتصادی بر اساس موازین دینی تعیین می شود نه حرفه ای.
هنوز تعداد زیادی از هواپیماهای جمهوری اسلامی در لیستی هستند که ورودشان به فضای اروپا به علت ناایمنی آنها، ممنوع اعلام شده چون در حین پرواز در فضای اروپا، در صورت سانحه، جان ساکنان اروپائی را به خطر می اندازند. لیست هواپیماهای هواپیمائی جمهوری اسلامی (هواپیمائی ملی سابق) در تارنماها موجود است. علت اصلی این ممنوعیت، به دلیل عدم رعایت قوانین ایمنی از طرف مدیریت این شرکت است. هواپیماهای بوئینگ 727، از جمله هواپیمائی که در ارومیه دچار سانحه شد در این لیست است.
من دو مرحله سی ساله را مقایسه می کنم، سی سال قبل و سی سال بعد انقلاب، از سال 1950 تا سال 1980 میلادی، هواپیمائی ملی ایران 12 سانحه داشته و 43 نفر جانشان را از دست داده اند. از سال 1980 که جمهوری اسلامی به ایران حمله کرده، تا سال 2010، همین شرکت که نامش را به هواپیمائی جمهوری اسلامی تغییر داد، در همان زمان سی ساله، 29 سانحه داشته و 545 نفر جانشان را از دست داده اند. و اگر ایران ایرتور را که بخشی از همین شرکت است، به آن اضافه کنیم سوانح هوائی آن 34 حادثه است که تقریبا سه برابر شده و میزان کشتار 823 نفر که بیش از 20 برابر شده. جمهوری اسلامی به نظر می آید که از زمین و هوا به ایران حمله کرده تا هموطنان ما را به قتل برساند.
آمار سوانح هوائی در ایران از سال غلبه جمهوری اسلامی به ایران دلخراش و ننگ آور است. دلخراش به علت کشتار هموطنان ما و ننگ آور به خاطر نزول سطح دانش پروازی در ایران کنونی.
از ابتدای سال 1979 میلادی که سال ظهور خمینی و آغاز حکومت خلفای جمهوری اسلامی است، صنعت هواپیمائی ایران، 72 سانحه اعلام شده داشته و 1829 نفر جانشان را از دست داده اند1. این ارقام در مقایسه با ارقام حوادث هواپیمائی بین المللی، غیر قابل توجیه است و کشور ما را در راس کشورهائی قرار می دهد که نشان میدهد در واقع، ایمنی پرواز در آن اهمیتی ندارد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد