omid.irani88@yahoo.com
بالاخره بعد از سی سال ، مردم برای بیان اعتراضات و در خواست مطالبات خود ، رهبری ساختند تا در کنار آن با قدرت ، اتحاد و انسجام بیشتر مطالبات مسکوت مانده و انکار شده را مطرح کنند ولی این بار مثل انقلاب 57 نه حاضر است سازمان های مخفی زیر زمینی و چریکی تشکیل دهد و نه در اغتشاشات کور شرکت نماید بلکه این دفعه می خواهد با کمترین هزینه و با شرکت اکثریت ناراضیان ، نظام سیاسی کشور را که معضل اصلی فعلی کشور ماست ، تغییر دهد .
امروزه دو جناح اصلی رودر روی هم قرار گرفته است :
جناح اول ، حاکمیت و نیروهائی که از نظر اقتصادی ، شغلی و معیشتی ( سپاهیان ، بسیجییان و جمعی از سایر حقوق بگیران ) زندگی مادی خود را وابسته به حاکمیت می دانند و حاکمیت نیز از این وابستگی سوء استفاده کرده و حیات آنها را منوط به تداوم حاکمیت خود قلمداد مینماید . و بالاخره جمعی از مردم عادی هستند که در اثر تبلیغات مکرر رژیم ، آنها تصور می کنند که تنها مدافع جدی دین و مذهب ، حاکمیت فعلی است که در صورت سقوط آن اثری از اسلام نخواهد ماند در نتیجه سعی دارند از چنین حکومتی حمایت کنند ( البته در اثر سخت گیریهای بیهوده ، فساد مالی ، بی کفایتی و دروغ گوئی های عوامل رژیم ، غیر از افراد متعصب افراطی و ناآگاه ؛ دیگر کسی حاکمیت فعلی را نه تنها مفید به اسلام و مسلمین نمی دانند بلکه احساس می کنند حاکمیت حاضر آبروی اسلام را برده و مسلمین را نیز در دنیا سرافکنده کرده است . در نتیجه روز بروز از حاکمیت نا امید می شوند . )
جناح دوم ، طیف های متنوعی هستند که در مخالفت با رژیم مشترکند .
در ، سی سال گذشته اقوام ، ملیت ها و سازمان های انقلابی بصورت مبارزۀ مسلحانه و ترور با حاکمیت مبارزه کردند ولی هیچکدام کار ساز نشد و رژیم با قدرت تمام آنها را سرکوب کرد و برای مدتی صداها خاموش شدند. ولی در جریان اخیر یعنی در جنبش عدم خشونت ، رژیم جدی بخود لرزید و فهمید این بار مردم تاکتیکی که انتخاب کرده اند پایدار است و همه گیر و با آن با هیچ ابزاری نمی توان مقابله کرد .
بحث اصلی ما تاکتیک عدم خشونت است : غرض و هدف ازروش عدم خشونت آنست که اکثریت مخالفین بتوانند اعتراض خود را مطرح و مطالبات شان را بیان کنند و در مقابل ، رژیم نیز نتواند به آنها ضربه بزند .
تجربه ای که از اعتراضات عدم خشونت بعد از انتخابات 1388 داریم این است که مردم سعی کردند اعتراضات خود را بطور مسالمت آمیز و مدنی ابراز کنند ولی رژیم فهمید که اگر قرار باشد تظاهرات بدون خشونت بر گزار شود ، مخالفین ساکت نیز که تعدادشان خیلی خیلی بیشتر از ناراضیان فعال هستند به آنها خواهند پیوست که در این صورت مقابله با نیروی عظیم تودۀ مردم امکان پذیر نخواهد شد ، پس رژیم عمدا با خشونت و ددمنشی با تظاهر کنندگان بر خورد کرد تا اینکه مخالفین ساکت فکر ملحق شدن به تظاهر کنندگان را از سر بیرون کنند و تظاهرکنندگان محتاط و مسالمت جوتر کنار بکشند تا حکومت ، نیروهای مبارز باقیمانده را براحتی قلع و قمع کند ووحشت را در جامعه حاکم کند تا برای چند صباحی دیگر به زور واستبداد ادامه دهد .
پس چه بایدکرد :
لازم است گروهی از معتمدین ، متفکرین ، صاحبنظران و پیشروان برجستۀ مردم، شورای رهبری تشکیل دهند تا بر اساس خواست مردم وبا توجه به وضع موجود ، شورای رهبری، رهنمود های مناسب ومؤثری را چنان طراحی کند که حداکثر مردم بدون نگرانی در برنامه ها شرکت کنند و رژیم نیز نتواند به آنها آسیبی برساند . چون وقتی گروه های پراکنده بطور خود جوش واحساساتی وبدون برنامه ریزی، تظاهراتی براه می اندازند ، حاکمیت براحتی به آنها حمله کرده وآنها را پراکنده ، مجروح وتعدادی را نیز دستگیرمی کند که نتیجۀ مبارزه می شود تشدید وحشت ، شکست و نا امیدی .
وقتی مردم مطمئن شدند که در این جنبش بزرگ مدنی، براحتی شرکت میکنند واز گزند مأمورین نیز در امان می مانند ، رفته رفته بر تعدادشرکت کنندگان افزوده خواهد شد و قدرت و صلابت واقعی مردم نمایان خواهد شد .
رژیم سعی دارد تعدادمخالفین را خیلی کم و موافقین خود را به عنوان اکثریت جامعه نشان دهد بطوریکه وقتی یکی از مسئولین بلند پایۀ کشور به شهری سفر می کند با هر شگردی تلاش میکنند تعداد استقبال کنندگان بیشتر باشد و این کوشش بخاطر آنست که به مردم نشان دهند که موافقین رژیم چقدر زیاد است ( با اینکه روز بروز تعداد آنها هم کاهش می یابد ) تا مخالفین بر تعداد و قدرت خود شک و تردید کرده و وحشت کنند ، حتی نظام سعی دارد از مراسم مذهبی مردم نیز به نفع خود بهره گیرد ، مردمی که در نمازهای جمعه ، عید قربان و عید فطر حضور می یابند ، حاکمیت وانمود می کند که همۀ شرکت کنندگان ، رژیم را تأیید میکنند . همچنین افرادی که جهت حمایت از مردم فلسطین و یا سایر جریانات مردمی در تظاهرات حاضر می شوند همۀ آنها را رژیم به نفع خود مصادره می کند .
پس باید تعداد وپتانسیل مخالفین رژیم معلوم شده وخود نمائی کند، چون حاکمیت سعی دارد مثل گذشته اجازه ندهد تا مخالفین جرأت ابراز وجود کنند .
کوتاه سخن اینکه ، حالا چه شگردها و تاکتیک ها ئی بکار بریم تا اکثریت براحتی بتوانند در برنامه ها شرکت کنند و رژیم نیزاز چنگ اندازی به مردم نا توان شود .
البته بطوری که قبلا گفته شد شورای رهبری با عقل و تدبیر جمعی ، نسبت به شرایط ، مناسب ترین پیشنهادها و رهنمودها را ارائه خواهد داد ولی بعنوان مثال در اینجا به دو روش ساده و قابل اجرا اشاره می شود :
- ابتدا شورای رهبری یکی ازمشکلات جامعه را که دامنگیر اکثریت مردم است مطرح می کند و از مردم می خواهدکه بصورت زیر نسبت به آن اعتراض نمایند :
خاموشی چراغ ها حد اکثر به مدت پنج دقیقه
طبق اطلاعیۀ شورای رهبری جمعه مورخ .........از ساعت ده شب تا ساعت ده و پنج دقیقه کلیۀ چراغ های خانه ها ، مغازه ها و وسائط نقلیه خاموش شود ( شاید دو دقیقه هم کافی باشد ، بستگی به تصمیم رهبری دارد ) البته چون جمعه ساعت ده شب اکثر مغازه ها تعطیل است صاحبان مغازه ها نیز با مشکل روبرونخواهند شد . در مورد وسائط نقلیه چون در اثر خاموشی شاید میدان دید راننده کافی نباشد ( البته چراغهای خیابان ها و معابر روشن خواهد بود ) بهتر است وسائط نقلیه را در مدت زمان خاموشی با حفظ آرامش کامل و بدون بوق زدن، درجا متوقف کند که در اینصورت ماشین های عقبی نیز ناچارا متوقف خواهند شد . در ضمن چند دقیقه توقف ، اعتراض را پر رنگ تر نیز نشان خواهد داد . البته در صورتیکه مأموری دستور حرکت بدهد بدون هیچ مقاومتی ماشین های جلوئی براهشان ادامه می دهند بطوریکه تا وسایل نقلیۀ جلوئی بخواهند جابجا شوندمدت زمان خاموشی خاتمه یافته و چراغ ها روشن شده و مردم به حرکت عادی خود ادامه میدهند . پس به همین سادگی یک اعتراض مدنی با موفقیت و بدون درد سر انجام گرفته است .
این تجربه را می توان بر اساس تصمیم رهبری در زمان های دیگر نیز تجدید کرد.
گذر از میدان اصلی شهر
در این روش باز طبق در خواست شورای رهبری : روز پنجشنبه مورخ ..........هر کس به تنهائی یا همراه دوست یا فامیل ، زمان را طوری طراحی کند که بین ساعت 6 تا 7 بعد از ظهراز میدان اصلی شهر فقط با آرامش عبور کرده و براهش ادامه دهد (شاید ساعت 6 تا 7 عصر روز پنجشنبه زمان مناسبی باشد چون وقت تعطیلی ادارات ، مدارس ، دانشگاه ها و حتی زمان تعطیلی بعضی شغل های آزاد نیز می باشد . البته ساعت 6 تا 7 را نسبت به فصول می توان تغییر داد ) . البته میدان یا مرکز شهر در هر محلی متفاوت می باشد ممکن است در یک شهر ، چهار راهی مشهور یا پارکی ویااطراف بازار که مردم در مراسم مختلف در آنجا جمع می شوند ، در نظر گرفت . البته گذر از معابر کاملا عادی و بدون هیچگونه شعار ، پلاکارد ، رنگ یا نماد خاص خواهد بود تا هیچکس انگشت نما نشود و شرکت در راهپیمائی برای همگان میسر گردد . اصولا هیچ مأموری مزاحم ادامۀ حرکت شما نخواهد شد ولی در صورت ممانعت ، بدون هیچگونه مقاومت واعتراضی ، چشم گفته و از حوضۀ استحفاظی او خارج شده و از مسیر دیگری براه خود ادامه دهید .
احتیاط های لازم
1 – در مسیر و مقصد راهپیمائی ، جمعیت انبوهی را مشاهده خواهید کرد که غرور آفرین و هیجان انگیز است ولی سعی کنید آرامش و متانت خویش را کاملا حفظ کنید . از تحرک بی جا و شعار دادن کاملا بپرهیزید . جمعیت زیاد بویژه در میدان اصلی شهر ( در شهر های بزرگ در صورت نیاز چند محل بعنوان مرکزیت می توان معرفی کرد ) باعث کم شدن حرکت وحتی سبب توقف راه پیمائی خواهد شد ولی سعی کنید بدون هول دادن وسروصدای اضافی وبا آرامش کامل براه خود ادامه دهید ، سعی نکنید در میدان باقی بمانید بگذارید مراسم طبق برنامه خاتمه یابد وبه طولانی شدن زمان تظاهرات اصرار نورزید .
2 – با عکسبرداری و فیلمبرداری باعث نگرانی دیگران نشوید ، این کار را به خبرنگاران ، گزارشگران و عکاسان حرفه ای که در محل حضورخواهند داشت واگذار کنید
3 – بر اساس اصول اعتراضات مدنی وعدم خشونت ، هیچ اموال عمومی (دولتی ) و خصوصی ( اموال شهروندان ) مطلقا نباید آسیب ببیند. چون تخریب اموال نه تنها غیر منطقی و غیر اصولی است بلکه بهانه دست رژیم می دهد تا بلا فاصله به خشونت متوصل شود و در جامعه وحشت ایجاد کند تا مردم از جنبش کنار بکشند . پس پیشاپیش باید شورای رهبری اعلام نماید که در اعتراض مدنی، تظاهر کنندگان هیچ مشکلی ایجاد نخواهند کرد و بروز هر نوع مزاحمت و تخریب از جانب حکومت، جهت ایجاد رعب و وحشت می باشد و شهر وندان ضمن حفظ هوشیاری کامل ، در صورت بروز حادثه ای با جان و دل به حل مشکل کمک خواهند کرد.
بزرگواری در جنبش عدم خشونت
در مبارزات ، جناح حاکم و نیروهای رسمیش از اینکه اگر نظام تغییر یابد آنها شغل خود را از دست خواهند داد و خانوادۀ آنها با مشکل معیشتی روبروخواهند شد و در نظام جدید با آنها بدرفتاری خواهد شد ، بنا براین تلاش می کنند از رژیم موجود بطور جدی حمایت کنند بطوریکه در رژیم گذشته دیدیم که مأمورین ساواک مقاومت بیشتری از خود نشان میدادنند برای اینکه می دانستند در صورت تغییر رژیم ، آنها خیلی متضرر خواهند شد .
پس باید جنبش عدم خشونت مکرر اعلام کند که تغییر نظام برای آزادی و عدالت اجتماعی و انسانیت انسان است ، پس بعد از تغییر نظام ، تمام مردم اعم از افراد عادی جامعه ، نظامییان ، سپاهییان ، بسیجییان ، تمام اقشار حکومتی و غیر حکومتی جزو مردم این کشور هستند و حتی مسئولین ردۀ اول نظام نیز که بعلت جاه طلبی ، منافع شخصی و یا اعتقادات، در مسند کار بودند نیز آزاد خواهند بود و مثل سایر مردم به زندگی عادی خود ادامه خواهند داد . این یعنی فرهنگ عدم خشونت .
چنین سیاستی نه تنها امید آزادی را در دل مردم زنده می کند بلکه همۀ مأمورین ( که برادران و فرزندان ما هستند با پول ما مسلح کرده اند تا برادران و خواهران خود را که می خواهند زندگی آزاد و سر بلند و کشوری آباد و پیشرفته داشته باشند ، سرکوب کنند تا تمامیت خواهان مرتجع بتوانند مردم را در اسارت خود نگهدارند و کشور را در دنیا منزوی کنند .) برای خدمت به ملت و آبادی میهن در مقابله با مردم از خود بیشتر اغماض نشان خواهند داد و در شرایط مساعد حتی از مردم حمایت خواهند کرد .
در نهایت ، در تداوم مبارزات جنبش عدم خشونت ، نظام سیاسی کشور بدون خون ریزی ، تشنج و متمدنانه تغییر می یابد ، بطوریکه قبلا گفته شد روش عدم خشونت در کشور به یک فرهنگ پایدار تبدیل میشود . شکنجه ها ، ترورها و اعدام ها برای همیشه تعطیل می گردد. مردم به آرزوی تاریخی خود که همان حکومت مردم سالاری است موفق می شوند و دیگر اجازه نمی دهند سرنوشت میهن و مردم بطور انحصاری در اختیار فردی یا گروهی خاص قبضه شود تا برای رهائی از آن مبارزات از سرگرفته شود . بلکه امید است در یک کشور پایدار و مترقی همۀ هم میهنان در کنار هم سعادتمند زندگی کنند .