باراک اوباما، رئیس جمهوری منتخب آمریکا بارها از احترام و علاقۀ خاص خود نسبت به آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهوری این کشور سخن رانده است. از همین روست که نشریات و مفسران سیاسی با دقت زیادی شباهت های موجود میان آن دو را برشمرده اند. جالب این جاست که مقایسۀ رویدادهای تاریخی سال 1860 با حوادث ماههای اخیر و در دوران کارزار ریاست جمهوری، وجوه تشابه بسیاری را میان آن دو آشکار ساخته است.
از جمله هفتۀ گذشته، روزنامۀ واشنگتن پست در مقاله ای به قلم فیلیپ راکر نوشت که چهل و چهارمین رئیس جمهوری یعنی باراک اوباما به آبراهام لینکلن شباهت دارد و از وی نیز الهام می گیرد. به عقیدۀ راکر، لینکلن مانند اوباما در دوران کودکی رابطۀ چندانی با پدرش نداشته است، در خانوادۀ متوسطی بزرگ شده، به خواندن کتب تاریخی و هم چنین حفظ کردن قطعاتی از آثار شکسپیر، نویسندۀ شهیر انگلیسی علاقۀ زیادی نشان می داده است. او نیز تحصیلاتش را در رشتۀ "حقوق" تکمیل کرد و در ایالت ایلینیوز مستقر شد و از همان جا به مقام نمایندگی پارلمان رسید.
گرچه از تجربۀ سیاسی زیادی برخوردار نبود ولی در کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شرکت کرد و در انتخابات مقدماتی بر نامزد برجستۀ حزب جمهوریخواه، سناتور ویلیام اچ. سوآرد، از نیویورک پیروز شد. آبراهام لینکلن سخنرانی زبردست و تیزهوش بود و توانست به سرعت در میان مردم جای بگیرد و به قول نویسندۀ این مطلب "از تاریکی بیرون جهد"، نامزد حزب شود و به ریاست جمهوری آمریکا برسد. سناتور سوآرد، بازندۀ انتخابات مقدماتی به نیویورک بازگشت ولی چندی نگذشت که در راستای سیاست نوینی که لینکلن به اجراء گذاشته بود َبه عنوان وزیر امورخارجۀ دولت جدید به کار در کابینه مشغول شد!
آبراهام لینکلن هم چنین دو تن دیگراز رقبای پیشین خود را به همکاری فراخواند، سالمون پی. چیس، فرماندار اوهایو وزارت دارائی را به عهده گرفت و ادوین ام .استانتون، در ابتدا به عنوان دادستان کل و سپس به وزارت جنگ برگزیده شد. ادوارد باتس، یکی از شخصیت های سیاسی وقت واز جمله افرادی که عدم تجربۀ لینکن را مورد انتقاد قرار داده بود به جانشینی استانتون انتخاب شد.
فیلیپ راکر از قول دوریس کیرن گودوین، مورخ و نویسندۀ کتابی درسال 2005 دربارۀ لینکلن به نام "گروهی از رقبا" نقل کرده است که هم زمان با آغاز جنگ داخلی در ایالات متحده، آبراهام لینکلن مجموعه ای از "غیرمعمول ترین شخصیت ها" را گردهم آورد و "خود آگاهی و نبوغ سیاسی خویش را به اثبات رساند".
گودوین در کتابش شرح داده است که لینکلن از خطری که کشورش را تهدید می کرد، آگاه بود و از همین رو به گفتۀ خود "بهترین و لایق ترین" افراد را به کمک طلبید. خانم گودوین افزوده است که در ابتدا این ترس وجود داشت که لینکلن تحت تأثیر و یا نفوذ سناتور سوآرد، وزیر امور خارجه اش قرار بگیرد ولی بر خلاف انتظار، سوآرد، نزدیکترین دوست رئیس جمهوری شد و در تاریخ مقامی را به دست آورد به مراتب ارزنده تر از آنچه وی می توانست به عنوان سناتوری از نیویورک کسب کند.
از آن زمان به بعد، تجربیات آبراهام لینکلن سرمشق بسیاری از شخصیتهائی شد که به کاخ سفید راه یافته بودند. حال آنکه به نظر می رسد باراک اوباما پیش از ورود به کاخ سفید او را مربی معنوی خویش می دانست.
بیست و یک ماه قبل، وی نامزدی خود برای انتخابات ریاست جمهوری را از همان مکانی اعلام کرد که یک قرن و نیم پیش لینکلن سخنرانی معروفش تحت عنوان "خانۀ پراکنده شده" را ایراد کرده بود. با پیروی از روش شانزدهمین رئیس جمهوری، رقیب پیشین خود سناتور نیویورک، هیلاری کلینتون را به وزارت امور خارجه دعوت کرد و بسیاری از مقامات "قدیمی" و مجرب در ارتش و در سیاست را به همکاری فراخوانده است.
در گفتگوئی با یکی از کانالهای تلویزیونی، رئیس جمهوری منتخب، "خرد و فروتنی" لینکلن در ادارۀ کشور را مورد تجلیل قرار داد و توصیه های او را بسیار مفید توصیف کرد. هفته نامۀ نیوزویک به تاریخ 24 نوامبر نیز در مقاله ای ضمن مقایسۀ این دو شخصیت با یکدیگر نوشته است که اوباما مانند لینکلن پس از سپری کردن دوران دشواری به واشنگتن گام نهاده و دنیا را با درایت می نگرد و در راه گردهمآئی مردم برای مبارزه با بحران، تلاش دارد. مانند شانزدهمین رئیس جمهوری سخنران ماهری است، هوشمند است و هنرمندانه در تنظیم وقت خویش دقت می کند.
نویسندگان این مقاله لینکلن و اوباما را سیاستمداران متجددی خوانده اند.
از همان لحظات نخستین پیروزیش بر نامزد جمهوریخواه و علیرغم شمار بالای آرائی که او را از رقیب جدا می کرد، باراک اوباما از همکاری میان دو حزب سخن راند. هم چنان که "وحدت میان همۀ امریکائی ها" یکی از شعارهای اصلی اش به شمار می رفت، بلافاصله با سناتور جان مک کین، نامزد ناکام حزب جمهوریخواه و رقیب پیشین دیدار کرد.
نیوزویک افزوده است که به توصیۀ اوباما، سناتور جو لیبرمن، دموکرات سابق ولی یکی از نزدیک ترین مشاوران جان مک کین، در مقام خویش در سنا به عنوان رئیس کمیتۀ "امنیت میهن" ابقاء شد. در این مقاله به نقل ازن زدیکان اوباما آمده است که او در دوران گذار، مفاهیم کتاب "گروهی از رقبا" را هنرمندانه به اجرا در می آورد. رئیس جمهوری آینده معتقد است که بدون لطمه رساندن به "دموکرات ها" یا قبول سازشی، می توان "جمهوریخواه ها" را به میدان کشاند.
روزنامۀ نیویورک تایمز، شنبه، بیست و نهم نوامبر هم گزینش ژنرال چهارستاره و بازنشسته، جیمز ال. جونز در مقام مشاورامنیت ملی را تحلیل کرده است. ژنرال جونز به عنوان فردی میانه رو شناخته شده است، گرچه جمهوریخواه و از طرفداران جان مک کین به شمار می رفت. حضور وی در میان مسئولان دیگری مانند رابرت گیتس، وزیر کنونی دفاع که در مقام خود باقی می ماند، یا سناتور هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجۀ اوباما، نشان دهندۀ سیاست میانه روی رئیس جمهوری آینده است. به نوشتۀ هلن کوپر، از همان ابتدای کار، باراک اوباما در تلاش است در امور نظامی گامی به جلو بردارد و در اجرای طرح هائی از جمله خروج نیروها از عراق اقدام کند. ژنرال جونز همچنین واسطۀ مناسبی میان رئیس جمهوری و رابرت گیتس و رئیس جمهوری و هیلاری کلینتون خواهد بود.
دوشنبه، اول دسامبر، باراک اوباما همکاران مسئول امنیت ملی را اعلام خواهد کرد. احتمال دارد علاوه بر آنها، دریا سالار بازنشسته، دنیس سی. بلر نیز به عنوان رئیس اطلاعات ملی معرفی شود.
نیویورک تایمز تذکر داده است که نکتۀ جالب در اینجاست که هیچیک از این افراد، گذشتۀ مشترک یا نزدیکی خاصی با رئیس جمهوری منتخب نداشته اند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد