برای استاد

«نمی توانم به صدای محمدباقر گوش دهم؛ توان شنیدن آن را ندارم...»
این را مادری میگفت كه گویا گوش دادن به صدای فرزندش كه در آن زمان قریب به دو دهه رخت غربت بر تن كرده بود و در سرزمین مه و باران سكنی گزیده ؛ نزهت شرفمند ، مادری كه كردستان به واسطه صدای پر سوز و گرم فرزندش كه مردم كه به نام مظهر میشناسندش و او به نام باقر چرا كه در سجلش اینگونه ثبت شده است؛ به خود میبالد. از همان اوان نوجوانی شیفته صدایی شدم كه به زلالی آب و به لطافت حریر بود؛ آری، صدایی نبود جز صدای مظهر. از اینرو به حكم نوجوانی و عشقی كه به صدای او داشته، هرهفته روانه خانه مادرش كه خدا بیامرزاد میشدم و پای ذكر خاطرات وی از مظهر مینشستم.
هر وقت از او می گفت؛ اشك در چشمانش حلقه میزد و با آه و حسرت از گذشته میگفت؛ از اینكه به مظهر بیمهری كردند و وی به ناچار راهی دیار غربت شد.
بی شك مظهر خالقی ستارهای تابناك در آسمان موسیقی كردی است كه دگر مادر گیتی چون او فرزند نزاید. نحبهكشی و بیارج بودن نخبگان در جامعه كردی دردی است به درازای تاریخ كه، گویا طنز تاریخ است كه وقتی آنها از میان ما رفتند واحسرتا سردهیم و در فراقشان افسانهها بسراییم. خوانندگان زیادی در ساحت موسیقی كردی درخشیدهاند؛ اما بهطور قاطع باید گفت كه مظهر خالقی از جنس دیگری است؛ یادگیری ردیفهای آواز در اوان نوجوانی زیر نظر استادان بنام آن دوران و تحصیلات آكادمیك، از وی چهرهای دیگر ساخته است.
حساسیت و احساس مسوولیت وی در قبال موسیقی كردی نیز جای تامل بیشتر دارد؛ با نگاه هنری توام با علم به موسیقی كردی از بارزترین خصیصه های این هنرمند ملی است. مظهر خالقی نه در جویای نام بوده و نه مقام، بلكه این نام و مقام در جویای وی بوده است و توانایی خدادادی وی كه به علم نیز پیراسته شده است؛ وی را شایسته نامی درخور توجه نموده است.
خدمات صادقانه و به دور از ریای وی در دوران ریاستش در رادیو و تلویزیون كرماشان گواه این ادعاست! ارج نهادن به هنرمندان آن دوران چون: حسن زیرك، علی مردان، ناصر رزازی و... وكار شبانهروزی توام با احساس تعهد در جهت اعتلای موسیقی كردی؛ از بارزترین و درخشانترین صفحات تاریخ رادیو و تلویزیون كردی بوده است.
شخصیت آرام، متین و باحجب و حیای وی نیز به شخصیت هنری وی جلوهای دیگر بخشیده است؛ كسانی كه با وی حشر و نشری داشتهاند به درستی گفتهاند كه: «مظهر خدای نجابت و متانت است.» گوهری كه اكنون در دنیای هنر كنونی نایاب است. بیشك نقش و تاثیر مظهر خالقی بر موسیقی كردی بر هیچكس پوشیده نیست؛ سبك خاص و بدیع وی در خواندن را كمتركسی توانسته؛ در حال حاضر با وجود امكانات پیشرفته صدا؛ حتی تقلید نماید.
پرهیز از تقلید و سبكی نو در عرصه موسیقی از دیگر تمایزات مظهر و دیگر هنرمندان میباشد؛ چرا كه ابتذال و تقلید و مصرفیگری نزد مظهر بیگانهاند! این تولید، خلاقیت و اعتلای به هنر است كه با مظهر قریباند.
این چند سطر از آن جهت نگاشته شد كه هم كوچكترین ادای دینی باشد به این هنرمند فرهیخته و خوشالحان و هم مرهمی بر هجران وی از میهن؛ امید كه هجران وی به وصل رسد!