کلمه: خواندن دستنوشتههای یک زندانی سیاسی، به خودی خود کار جذابی است. اما اگر این دستنوشتهها زنده، تازه و ناظر به رخدادها و مسائل سیاسی و اجتماعی اخیر باشد، جذابیت آن دوچندان میشود. شاید عادت بسیاری از ما پیشتر این بود که چنین یادداشتهایی را بخشی از گذشته به حساب میآوردیم و به عنوان متن تاریخی مطالعه میکردیم. اما در یک سال و نیم اخیر و با ظهور جنبش سبز، در کنار دهها و صدها تغییری که در پیرامون ما ایجاد شده، شاهد تبدیل یادداشتهای زندانیان به متنهای سیاسی زنده و حامل اندیشهها و دیدگاههای غالبا تازه و پویا هستیم؛ همچنان که شاهد آشتی عشق و محبت با سیاست و تبدیل یادداشتهای شخصی- خانوادگی سیاستورزان به متنهای عاطفی- سیاسی (آنچه در ادبیات رسانههای سبز، «دلنوشته» نامیده میشود) هستیم و یا بخشی از متنها و ادبیات سیاسی فعال و بهروز، به یادداشتها و نامههای زندانیانی اختصاص پیدا کرده که دستگیری و حبس هم نتوانسته قلم و ذهن آنها را به بند بکشد.
آنچه در ادامه مشاهده میکنید، تصویر یادداشتهای ضیاء نبوی با دستخط خود اوست که در زندان کارون اهواز نگاشته شده و توسط فعالان گمنام جنبش سبز به بیرون راه یافته و برای انتشار به کلمه سپرده شده است. ضیاء نبوی در این دستنوشتهها که خود عنوان «تکهپارههای زندگی» را برای آنها انتخاب کرده، در بیست صفحه به مباحث مختلفی، از خاطرات شخصی تا روایت سرگرمیهای زندانیان در اوین و از تحلیلهای سیاسی تا دیدگاههای شخصی، پرداخته است.