logo





در باره مسئله ملی - قومی

مصاحبه کننده کیانوش توکلی (ایران گلوبال)

سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۰۹ نوامبر ۲۰۱۰

مسعود فتحی

۱ – به نظر شما، آیا در ایران مشکل تبعیض ملی - فرهنگی وجود دارد؟ و یا به عبارتی دیگر، آیا ما مشکلی به نام مسئله ملی - قومی و اتنیکی - فرهنگی در ایران داریم؟ اگر آری چگونه و اگر خیر چرا؟
- بله« تبعیض ملی – فرهنگی» هم مثل بسیاری تبعیضات دیگر جزئی از واقعیت های تلخ جامعه ماست. در کشور ما، در طول تاریخ صد سال گذشته متاسفانه نوعی از درک از «ملت – دولت» حاکم بوده است که تلاش نموده تنوعات فرهنگی، مذهبی و قومی یا ملی را نه به عنوان نقطه قوت کشور، بلکه خطر تلقی کند و تلاش در حذف آن ها بکند تا ملتی یک دست بسازد. در دوران حکومت پهلوی زبان و فرهنگ و هویت های متفاوت از هویت رسمی مورد تبعیض بودند. در دوران جمهوری اسلامی تبعیض خشن مذهبی هم به آن افزوده شده است. همه این تبعیض ها در مجموع خود مسائل مربوط به مذاهب، اقوام و ملیت ها در کشور را از حوزه اصلی خود خارج نموده و به یک مساله سیاسی تبدیل کرده است.

۲ - آیا در صورت حاکم شدن، یک حکومت دمکراتیک در ایران فردا و برقراری حقوق شهروندی در کشور؛ مشکلات اتینکی - ملی ما قابل حل هستند؟ اگر پاسختان منفی است، چرا؟

با استقرار یک حکومت دمکراتیک و تامین حقوق شهروندی، بستر مناسب برای حل مشکلات مورد سوال ایجاد می شود، ولی به هیچ وجه نمی شود گفت که صرف ایجاد چنین حکومتی داروی حل همه این مشکلات است. باید توجه داشت که معضلاتی که در طول زمان به وجود آمده اند، در یک چشم به هم زدن قابل حل نیستند. حل آنها قبل از همه به تدبیر و نیز زمان نیازمند است. گذار از یک نظام مبتنی بر تبعیض به یک نظام متکی بر حقوق فردی و نیز جمعی، خود یک چالش بزرگ برای بنیان یک جامعه دمکراتیک است. پایه های این گذار از همین امروز باید گذاشته شود. باید فرهنگ دیگری را جایگزین فرهنگ تبعیض و حذف نمود. جامعه دمکراتیک بر بنیان شناسائی حقوق همدیگر و مدارا با دیگری –مخالف- مستقر می شود، از جمله، ترویج کینه علیه یکدیگر فقط زمینه ای برای استمرار جامعه تبعیض آلود است.

۳- آیا تقسیمات کشوری بر اساس اقوام و مناطق اتنیکی و همچنین تدریس زبان مادری در مدارس کشور، می‌تواند قدمی در جهت حل مشکلات ملی - قومی در ایران باشد؟

تقسیمات کشوری بر اساس مناطق، ملی، اتنیکی و یا قومی خالص ممکن نیست. اما روشن است که در کدام مناطق کدام گروه اتنیکی متمرکز است. باید توجه داشت که در عین حال، در مناطقی هم که یک نوع ادغام و درهم آمیزی از گروه های مختلف صورت گرفته است، تدابیری اتخاذ شود که آموزش زبان مادری برای اقلیت های اتنیکی ممکن باشد. یا در شهرهائی مثل تهران که از همه ملیت ها و یا اقوام در آن ساکن هستند، امکان ایجاد مدارس ویژه و آموزش به زبان مادری، تاسیس انجمن ها و مراکز فرهنگی ویژه میسر باشد.

۴- نظرتان در باره جریانات هویت طلبی آذربایجان و جنبش کردان ، بلوچ ها ، عرب ها ، ترکمن ها چیست؟

- شکل گیری جریانات و احزاب با برنامه های متفاوت یک پیشرفت است. تنوع برخورد به یک معضل سیاسی اجتماعی و فرهنگی می تواند برخورد به ابعاد متفاوت آن را دقیق تر کند. از همین رو شکل گیری جریانات مختلف در پیگیری مطالبات ملیت ها و اقوام را باید به فال نیک گرفت. لازمه دمکراسی وجود احزاب سیاسی است. هم چنین، برای حل مشکل ملیت ها و اقوام در ایران وجود احزاب مورد اعتماد مردم از پیش شرط های پیدا کردن یک راه حل دمکراتیک است. تشکیل احزاب و جریانات سیاسی یک حق بلاتردید است و باید به این حق پایبند ماند، اما طبیعی است که ملاک رابطه با احزاب و گروهبندی های سیاسی برنامه و عملکرد آن هاست.

۵ - به نظر شما چه رابطه‌ای می تواند میان جنبش سبز و جنبش های اتنیکی در سراسر ایران به وجود آید؟

- جنبش سبز در اساس یک جنبش مطالباتی شهروندی است. از این رو همه جنبش های مطالباتی جایگاه خاص خود را در آن دارند. از جمله جنبش های حق طلبانه ملیت ها و اقوام ایران. ایجاد تفارق و یا تقابل بین جنبش سبز و جنبش ملی و قومی در ایران، بیش از آن که ریشه در ماهیت این رابطه داشته باشد، بیشتر محصول ذهنیت ها و داوری هاست. احساس من این است که نوعی کج فهمی از رابطه جنبش های ملی و یا قومی با جنبش سبز وجود دارد که در جای خود می شود به طور مشخص به آن پرداخت. من جنبش های ضد تبعیض را یکی از سرچشمه های قدرت جنبش سبز می دانم. باید توجه داشت که جنبش سبز اگر چه از درون یک مبارزه انتخاباتی سر برآورده، اما در جریان اعتراضات به کودتا در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به یک جنبش ملی در مفهوم سراسری آن تبدیل شده است. در این جنبش نیروهائی هم دخیل هستند که انتخابات را تحریم کرده بودند، اما در دفاع از حق کسانی که رای داده بودند و علیه تقلب در آرایشان به خیابان آمدند، تردیدی به خود نشان ندادند. در ادامه جنبش سبز این روحیه تبدیل به یک روحیه جمعی در دفاع از بازداشت شدگان، شکنجه و اعدام شدگان و... هم گشت. جنبش سبز بنا به ماهیت مطالباتی خود می تواند درخواست های حق طلبانه و هویت طلبانه جنبش ملیت ها و اقوام را به یک خواست همگانی فرارویانده، برای تحقق آن ها بسترسازی نماید.

۶ - نظر شما در باره سیستم فدرال چیست؟ آیا سیستم فدرال تضمینی برای تمامیت ارضی ایران فرد است و یا منجر به تجزیه کشور خواهد شد؟

- فدرالیسم یکی از اشکال تشکیل حکومت در جهان است. فدرالیسم هم مثل هر پدیدیه دیگری در جهان انواع و اقسام دارد که متناسب با تاریخ و موقعیت هر کشوری تعیین عملی شده است. در ایران هم نمی توان در طرح فدرالیسم، به این تاریخ و پیشینه توجه نداشت. اگر در جائی این شکل از تشکیل قدرت دولتی ترجیح داده شده است، دلائل خود را داشته است. باید دید در ایران با توجه به کدام داده ها این نوع از سازماندهی دولت – ملت پیشنهاد می شود. من مخالفتی با طرح این ایده در فرآیند دمکراتیزه کردن دولت در ایران ندارم. ولی فکر نمی کنم فدرالیسم داروی همه مشکلات و یا اساسا مناسب ترین شکل باشد. این قبیل طرح ها باید در یک فرآیند تصمیم گیری به بحث و ارزیابی گذاشته شوند. معتقدم هر طرحی برای آینده ایران از ساختار موجود باید آغاز شود. باید دید مشکل کجاست؟ مشکل دولت مرکزی در ایران این است که فدرال نیست؟ قطعا چنین نیست. مشکل اصلی آن جاست که حقوق مردم در هیچ عرصه ای به رسمیت شناخته نمی شود از جمله در مناطق مختلف. در قوانین ایران طی صد سال گذشته، بر حقوق مردم مناطق در برخی عرصه ها تاکید شده است، اما در همین موارد مشخص هم قانون رعایت نشده است. نه قانون مشروطیت در مورد مجالس ایالتی و ولایتی به مرحله اجرا در آمده است و نه مثلا آموزش به زبان مادری در قانون اساسی جمهوری اسلامی عملی شده است. رابطه دولت مرکزی با مناطق همواره از بالا تعیین شده است. اگر سپردن اداره امور مناطق به دست منتخبین مردم هر منطقه، تعیین حقوق اختیارات دولت مرکزی و مقامات منطقه ای، آموزش زبان های رایج در مدارس و تدریس آن ها در دانشگاه ها عملی شود، می تواند بسیاری از مشکلات فعلی را منتفی سازد. از این رو مقدم بر دعوا بر سر این که فدرالیسم تضمین تمامیت ارضی یا عامل تجزیه است، باید دید که می خواهیم با این فدرالیسم به کدام مشکل پاسخ بدهیم. من فکر می کنم، اگر در محتوا به توافق برسیم در شکل قطعا می توانیم آسان تر و بدون پیشداوری ها و اتهامات متقابل، به نتیجه برسیم.


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:


دکتر گلمراد مرادی
2010-12-04 12:12:09
قبل از هر چیز درود فراوان بر کیانوش توکلی که این ابتکار خوب را بخرج داده اند و مصاحبه هائی با شخصیتهای نامی و صاحب نظر، چه موافق و چه مخالف حل مسئله ملی در کشورمان، ترتیب داده است. دوم آرزو دارم نظیر این موافقان و دمکراتهای کشورمان از جمله آقا فتحی عزیز فراوانتر شوند که جامعه چند ملیتی یا چند قومی ما به آنها نیاز مبرم دارد. به نظر من درک آزادی و دمکراسی و پذیرش حقوق دیگران نه کم و نه زیاد قبل از همه درمیان قشر روشنفکر جامعه، همه مسایل را حل خواهد کرد. موفق و پیروز باشید.

اقوام
بیژن
2010-11-21 16:41:46
بسیار آموزنده بود. مرزهای اقوام و زبانها در طول تاریخ مشترک، کمرنگتر شده اند. نمونه فروپاشی یوگسلاوی در دهه 90 با مرزهای اره ای و نه صاف قابل غور است. برای نمونه در آذربا یجان زبانهای تاتی، تالشی، وغیره وجود دارند. حق این اقلیتهای زبانی نیز در حیطه قوم اکثریت را باید در نظر داشت. دیگر اینکه تبعیض قومی رکنی مهم در سرمایه داری بویژه دولتی آن می باشد. بورژوازی به یک دست کردن زبان در حیطه بازار بدون رحم می پردازد. بورژوازی در آمریکا 2500 قوم و زبان سرخ پوستان را محو کرد. نکته دوم خشونت مذهبی هم به اقوام است و هم به مذاهب دیگر- از جمله سنییها، دراویش، بهاییها، شک گرایان، ملحدان..

راه گشا
محسن مقصودی
2010-11-21 10:19:19
بادرود به آقای فتحی، ضمن تائید نظرات بیان شده، بنظرم این دیدگاه راهگشای تعیین خط مشی مبارزات پیش رو است که به روشنی هنوز تدوین نگردیده است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد