logo





فروهر ها و سایر قربانیان را فراموش نمی کنیم

چهار شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۷ - ۱۹ نوامبر ۲۰۰۸

پرویز داورپناه

davarpanah.jpg
اول آذر مصادف است با دهمین سالگرد قتل داریوش و پروانه فروهر، آغازگر پروژهای در ایران که با عنوان «قتلهای زنجیرهای» شناخته شد. این پروژه، با قتل محمد مختاری، محمد جعفر پوینده، مجید شریف و پیروز دوانی، صورت کامل تری به خود گرفت و سایهای از ناامنی، در فضای سیاسی و فرهنگی ایران حاکم ساخت.
نظام جمهوری اسلامی هر ساله از برگذاری مراسم یادبود قتل زنده یادها پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری، مجید شریف، محمد جعفر پوینده و پیروز دوانی جلوگیری می کند. و در حقیقت هر بار دست به اقرار این واقعیت می زند که مسئولان پیشین و کنونی همه یکجا در آن قتل ها دست داشته اند.
یکم آذر ١٣٧٧، ساعت ٥ بعدازظهر خبر کشته شدن داریوش و پروانه فروهر همچون بمبی در محافل خبری ایران و جهان به صدا درآمد. آن دو، با هم، در یک ساختمان و به شیوهای مشابه با ١٥ و ٢٤ ضربه چاقو به قتل رسیدند.
و این درحالی بود که دهههایی پیشتر، "محمد مصدق" در توصیف آنها گفته بود:«خداوند نجار نیست ولی خوب در و تخته را به هم جور کرده» و مرگشان نیز در قتلگاه خانه اشان به چنین صورتی، از سوی برخی ناظران بیشتر به یک قصابی شبیه خوانده شد تا یک قتل ساده.
چند روز بعد، درآن سال محمد مختاری و محمد جعفر پوینده نویسندگان عضو كانون نویسندگان ایران نیز به قتل رسیدند. پس از آنكه این قتلها افشا و گفته شد كه بخشی از نیروهای خودسر در وزارت اطلاعات این اعمال را انجام دادهاند پرونده مرگ مجید شریف و پیروز دوانی نیز در كنار پرونده قتلهای زنجیرهای آذر ماه ١٣٧٧ قرار گرفت.
پس از قتل فجيع داريوش و پروانه فروهر تعدادي دستگير شدند و يک محاکمه فرمايشي نيز ترتيب داده شد. اما نه تنها حقايق در آن دادگاه روشن نگرديد بلکه ابهام ها نيز افزايش یافت و نشان داد که آمرين و عاملين آنها در هرم هاي قدرت قرار دارند. سپس خانواده هاي قربانيان مورد تهديد و انواع فشار ها قرار گرفتند. و همچنين وکيل خانواده هاي قتل هاي زنجيره اي آقاي ناصر زرافشان به دليل پيگيري حقوقي اين پرونده دستگير و روانه زندان شد.
از اين واقعه مي توان نتيجه گرفت که دستور دهندگان در جايگاهي قرار دارند که تا به امروز به طور سيستماتيک و مستمر حقوق مردم ايران را نقض مي نمايند.
داریوش فروهر که در زمان مرگ هفتاد سال داشت به سال ١٣٠٧ در اصفهان به دنیا آمد. او از ١٥ سالگی، زندگی سیاسی خود رادر دبیرستان ایرانشهر تهران شروع کرد. در سال ۱۳۲۷ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد.سپس به مکتب پان ایرانیسم پیوست.
در سال ۱۳۲۸ به اتفاق دو تن از موسسین مکتب پان ایرانسیم حزب نبرد ایران را تاسیس و سپس در یکم آبان ماه سال ۱۳۳۰ به اتفاق سایر افراد مکتب پان ایرانیسم حزب ملت ایران را تاسیس نمود. داریوش فروهر در جریان مبارزات دانشجویی به زندان افتاد. در دوران فعالیت سیاسی، در زمان شاه بیش از ده بار بازداشت و زندانی شد. تجربه ١٥ سال زندگی در زندان، او را سمبلی از مبارزه ساخت تا آنجا که برخی دوستان وی، زندان را خانه دوم او نامیدند.
داریوش فروهر در سن ٢٣ سالگی به دبیری حزب ملت ایران انتخاب شد و به واسطه فعالیتهای سیاسیاش پس از کودتای ٢٨ مرداد، برای دستگیری زنده و یا تحویل مردهاش جایزه تعیین شد.
در سال ١٣٣٨ نیز درحالی که در زندان به سرمی برد ارتشبد هدایت که گویی حامل پیامی از سوی شاه بود، به او توصیه کرد تا برای همیشه از ایران برود. فروهر اما در پاسخ به او گفت: «زندان رابه آزادی دور از وطن ترجیح میدهم.»
در سال ١٣٣٩ و با تشکیل جبهه ملی دوم، داریوش فروهر اگرچه در زندان بود اما به عضویت در شورای مرکزی این جبهه انتخاب شد. او در آستانه انقلاب نیز با حضور درصف مقدم تظاهرات و راه پیماییهای اعتراضی، اراده خود را برای تغییر نظام سلطنتی در ایران به نمایش گذاشت.
فروهر در نهم آبان ١٣٥٧از مردم خواست تا دستور حکومت نظامی را بشکنند. بدین ترتیب بود که صف عظیمی از مردم درحالی که شاخههای گل به دست داشتند، فاصله بازار تا خانه آیتالله طالقانی را پیاده پیمودند. داریوش فروهر در همان راهپیمایی طی سخنانی اعلام کرد که «نظام آینده ایران باید با همه پرسی تعیین شود». او اما پس از این به زندان رفت و بعد از آزادی در آبان ماه ١٣٥٧ به عنوان سخنگوی جبهه ملی ایران انتخاب شد.
داریوش فروهر در ٢٤ بهمن ١٣٥٧ درکابینه دولت موقت مهدی بازرگان شرکت کرد و به عنوان "وزیرکار" در دولت موقت مشغول به کار شد. او حقوقی بابت شغل وزارت دریافت نکرد و با استعفای دولت موقت نیز از فعالیتهای اجرایی فاصله گرفت.
داریوش فروهر همزمان با آغاز پاییز سال ٦٠ به زندان رفت و پنج ماه زندان را نیز در کارنامه سیاسی پس از انقلاب خود به جای گذاشت. بنا به گفته دوستان و همراهان فروهر، این بازداشت پنج ماهه با کاهش ١٥ کیلویی وزن وی همراه بود.
پروانه اسکندری ، همسر داریوش فروهر، در خانواده ای پرورش یافته بود که همگی عاشق ایران بوده و هستند. پروانه فعالیتهای سیاسی خود را از دبیرستان شروع کرد و به عضویت حزب ملت ایران درآمد.

پروانه پس از کودتای بیست و هشت مرداد در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. او در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۸ بازداشت و در ۱۶ آذر ۱۳۳۹ با سخنرانی خود در دانشگاه تهران، سکوت هشت ساله دانشگاه را شکست و در بهمن ماه به دنبال سخنرانی دیگری در اعتراض به عدم آزادی بازداشت شد.
در اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ پروانه با داریوش فروهر دبیر حزب ملت ایران و هم پیمان حزبی اش ازداوج کرد. پروانه طی دوره های پیاپی زندانی شدن همسرش با تحمل شرایط سخت و نابسامان زندگی با داشتن دو فرزند، پرستو و آرش، با رویی گشاده با استبداد مبارزه می کرد.
و سرانجام چنانکه گفته شد، این دو مبارز، داریوش و پروانه فروهر در شب یکم آذر ۱۳۷۷ بوسیله گروهی از ماموران، در منزل مسکونی خود به فجیع ترین وضعی به شهادت رسیدند.
ما در تمام سال های حیات حکومت جمهوری اسلامی، هیچ سالی را بدون سرکوب و مرگ سپری نکرده ایم. اما قتل های سیاسی در سال ۱۳۷۷ ابعاد خشونت در قتل فروهر ها و ربودن و کشتن محمد مختاری و محمد جعفر پوینده نشان دهنده شیوه جدید ی از یورش سازمان یافته به نویسندگان و فعالان سیاسی و اجتماعی بود.
اکنون پس از گذشت ده سال، همچنان دستگاه قضایی حاکم برایران و کل رژیم، مانع اصلی گشوده شدن گره این پرونده و دستیابی مردم ایران به حقیقت است. مسئولان نظام با تمام قوا می کوشند تا نگذارند تلاش خانواده قربانیان قتل های زنجیره ای و وکلایآن ها و نیروهای ترقیخواه میهن مان به نتیجه رسد. و گمان می کنند با از بین بردن پرونده قتل های زنجیره ای و جلوگیری از مراسم سالگرد قتل آنان قادر خواهند بود تا ابد از فاش شدن واقعیات و روبرو شدن با عدالت مصون بمانند. این خیالی است بس بیهوده و جاهلانه!
پرونده قتل های زنجیره ای روزی که استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی در ایران استقرار یافت. برای قضاوت به پیشگاه ملت ایران که قاضی و هیأت منصفه ی رسیدگی به این پرونده ها می باشد، ارجاع خواهد شد.
دکتر پرویز داورپناه ـ ۲۹ آبان ۱٣٨۷ - ۱۹ نوامبر ۲۰۰٨



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد