logo





معضل نخست وزیری در عراق

شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۶ اکتبر ۲۰۱۰

احمد مزارعی

شهروند : سرانجام پس از گذشت 208 روز از پایان دوره نخست وزیری مالکی، ائتلاف ملی عراق مجدداً او را نامزد نخست وزیری کرد و به نظر می رسد همانطور که مالکی خود گفته بود کسی بهتر از او برای این پست وجود ندارد. در طی این دوره طولانی، علاوی علیرغم داشتن نود و یک کرسی و مسافرت های متعدد به بسیاری کشورهای عربی و آمدن جو بایدن به عراق در سه نوبت و اعلام حمایت از او، نتوانست پارلمان را دعوت به نشست کند تا نخست وزیری خود را به کرسی بنشاند، زیرا علاوی از ضعف های کلی خود با خبر بود. در چنین شرایطی هیچکس بهتر از مالکی نبود و به همین دلیل وارد میدان شد.
در کشور عراق دولتمرد شدن و دخالت در امر سیاست به پیش زمینه ها و شرایطی نیاز دارد که بدون آن نمی توان وارد این میدان شد وگر بشوی نتیجه بخش نخواهد بود.
مالکی چند ویژگی و پیش زمینه را برای نخست وزیری دارد، آنها کدامند؟



مالکی وابسته به یکی از قبایل قدیمی و معروف عراق است، ناسیونالیست است و در این زمینه امتحان خود را پس داده و شخصی است مذهبی. صدام علیرغم همه ی خونریزی هایش همیشه به داشتن این صفت ها به طور جدی تظاهر می کرد.
مالکی در سالهای هشتاد به علت مخالفت با دیکتاتوری صدام مجبور به فرار به ایران شد. وقتی در ایران با دخالت های بیجای مقامات وقت در امور داخلی “حزب الدعوه” روبرو شد، در مخالفت با این موضوع ایران را ترک کرد و به سوریه رفت. در سوریه نیز استقلال خود را حفظ نموده و در طول دوره ی تبعید با هیچ کدام از سازمانهای اطلاعاتی غربی تماس نگرفت. پس از سقوط صدام تحت عنوان عضو حزب الدعوه به عراق آمد و علیرغم همکاری هایی که با مجلس اعلی و صدریها داشت، اما تسلیم نظارت آنان نشد و در برابر تندروی های مذهبی هر دو در امور داخلی عراق به سختی مقاومت کرد. دو جریان مجلس اعلی و مقتدا صدر در نظر داشتند به پیروی از رهبری ولایت فقیه بساطی مشابه ایران بپا کنند، بویژه گروه مقتدا صدر در بصره به ضرب و شتم دانشجویان دختر و پسر در بصره پرداخت و مجلس اعلی و سازمان نظامی آن لشکر بدر به دخالت در جزئیات زندگی مردم پرداختند. حزب الدعوه به رهبری مالکی شدیداً با آنها درگیر شد به طوریکه مجبور شد جنگی تمام عیار در چند شهر علیه صدری ها به راه اندازد که چند صد نفر کشته شدند. از آن پس نیز مالکی سیاست آزادی های عمومی را دنبال کرد. بدون شک اگر مقاومت های جدی مالکی نبود، عراق نیز امروز بدتر از ایران بود. در عراق امروز حجاب و بی حجابی اختیاری است. تمام اماکن تفریحی دوره ی ماقبل صدام به کار پرداخته اند. زنان عراقی انواع تشکلات خود را دارند. حزب کمونیست عراق نه فقط در کربلا و نجف دفتر دارد، بلکه این حزب برنامه ای تحت عنوان “خیمه کمونیستی” در دست اجرا دارد، به این شکل که در شهرهای مختلف خیمه هائی بر پا می کنند و به مداوای مردم، دادن دارو و کمک به حل مشکلات مردم، می پردازند. مطبوعات آزادی کامل دارند. مالکی و اطرافیان دست اندر کار به خوبی می دانند که نباید بر مردم اعمال دیکتاتوری کنند. عمده شخصیت هایی که در اداره دولت به کمک مالکی شتافته اند، بعثی های سابق اند. دولت مالکی در چند نوبت به مذاکره با بعثی های اخراج شده پرداخت. بسیاری از آنان با خرج و امکان دولت به عراق بازگشتند و قرار براین شد تا حقوق آنها و یا حقوق بسیاری از اخراج شده ها را بپردازند. در عراق امروز ده ها تلویزیون بدون سانسور به کار مشغول است. تنها تلویزیون “فرات” متعلق به حکیم که بیشتر جنبه مذهبی داشته و بعضی از مجریانش حجاب دارند، بقیه در عملکرد خود کاملاً آزادند. می توان گفت در عراق به نوعی دین از دولت جداست. سیستانی بزرگترین مرجع تقلید در امور سیاسی دخالت نمی کند. دولتمردان مجبور نیستند همانند ایران هر روز و هر ساعت به خدمت مکارم شیرازی ها، مصباح یزدی ها و سایر روحانیون قرون وسطائی حضور یافته و فتوای ظلم و ستم و سرکوب و بگیر و ببند دریافت کنند. بر عکس ایران که روحانیت حکم زندان و سرکوب و اعدام و سنگسار در حق زنان و مردان ایرانی می دهد، هفته پیش امام جمعه نجف آیت الله قپانچی، جنایات و شکنجه هائی که در یکی از زندان های عراق در حق تعدادی از زندانیان انجام گرفته برشمرد و مصراً از دولت خواست که اعمال ضد اخلاقی و ضد انسانی را در زندان ها متوقف و مرتکبان را به مردم معرفی و آنان را محاکمه کنند. در ادامه جنب و جوشی برای بررسی وضعیت زندان ها با شرکت فعالان حقوق بشر آغاز شد.


ایاد علاوی

مطالب فوق بخشی از عملکردهای مالکی است و در عین حال مالکی از پشتیبانی بسیاری شخصیت ها، سازمان ها و احزاب مترقی عراقی برخوردار است و ادعایش مبنی بر اینکه او بهترین است از این جهت است.
آنچه که گفتنش در این جا ضروری است، اینکه همه آنچه که گفته شد به این معنی نیست که همه ی مشکلات کشور عراق از میان رفته، بلکه در عراق مشکلات بسیاری از نظر امنیتی، اقتصادی، سیاسی، منطقه ای و بین المللی وجود دارد، اما با در نظر گرفتن شرایط فعلی عراق و عوارض و عواقب جنگ و تخریب کشور، اوضاع عراق در جهت خوبی حرکت می کند و امیدهای فراوانی برای سازندگی عراق به وجود آمده است.
اما علاوی رقیب مالکی، کیست و تا چه حد شانس نخست وزیر شدن دارد؟
بنا به مقاله ای که در مورد زندگینامه علاوی در سایت صوت کردستانsutkurdistan.net متعلق به آزاداندیشان کرد توسط یکی از نویسندگان این سایت، نوشته شده بود، دلایلی آورده و از کردها خواسته بود که به علاوی نزدیک نشوند. وی توضیح داده بود که: “علاوی در اصل از اهالی خرم آباد لرستان، جد پدری وی در دوره ملک فیصل به عراق آمده به خدمت وی در می آید و شناسنامه عراقی می گیرد. علاوی خود در دوره ی دانشجوئی عضو گروه ضربت وابسته به حزب بعث بوده، و به دستگیری، مضروب کردن و به قتل رساندن دانشجویان مخالف دست زده است. در اروپا نیز همین رسالت را داشته و پس از اختلاف با همکاران بعثی مورد خشم و غضب آنان قرار می گیرد، وی سپس ابتدا به دستگاه اطلاعات انگلیس و سپس آمریکا پناه می برد، و سپس توسط آنان به عراق می آید….”
علاوی در دوره نخست وزیری خود نتوانست نقش مثبتی داشته باشد. همگان بر صفحه تلویزیون ها و مطبوعات شاهد بودند که وی در مکانی نزدیکی نخست وزیری چهار نفر را که به عنوان “تروریست” دستگیر کرده و چشمانشان بسته بود، با هفت تیر شخصی خود به قتل رسانید تا از آنها زهرچشم بگیرد. باید گفت که در آن دوره و بعد آن مردم عراق کسانی که با نیروهای آمریکائی مبارزه می کردند مورد احترام و تقدیر قرار می دادند.
با در نظر گرفتن مجموعه مسائل فوق و اوضاع کنونی عراق و منطقه و برای این مرحله از تاریخ عراق، آقای مالکی از مقبولیت بیشتری برای نخست وزیر شدن برخوردار است. او با قدرت عمل کرده و به بسیاری از هرج و مرج ها پایان داده است. او وابسته به یک قبیله قدیمی و معتبر عراق است، نه آمریکا و نه ایران مالکی را نمایندگان سیاست خود نمی دانند، اما هیچکدام گزینه ای بهتر از وی ندارند. همانطور که شاهد بودیم مالکی بیش از شش ماه بدون مجلس به کار خود ادامه داد و همه ی دستگاه های حکومتی با وی همکاری می کردند، انفجارها عمدتاً از طرف جریانات بنیادگرا وابسته به عربستان انجام می گیرد و چند روز پیش وزیر کشور عراق آقای جواد بولانی در مصاحبه ای اظهار داشت که هم اکنون ما یکصد نفر تروریست اهل عربستان در زندان داریم و قرار است آنان را از طریق مرز به دولت عربستان تحویل دهیم.
بنا به دلایل فوق آمریکا و ایران بهتر دیدند از نخست وزیری مالکی حمایت کنند.
دلایل موفقیت آمریکا برای نخست وزیری مالکی این است که این کشور خواستار وجود دولت قدرتمند و با اعتباری است تا بتواند با وی از پایگاه محکمی وارد مذاکره شود. با وجود هرج و مرج و دولتی ناتوان، امریکا نمی تواند مصالح دراز مدت خود را در عراق تأمین کند. آمریکا کوشش فراوانی برای به قدرت رسیدن علاوی به کار برد، اما نتیجه نداد. عربستان و امارات متحده عربی نیز بودجه های عظیمی در اختیار وی قرار دادند، اما جامعه عراق تسلیم شرایط آنان نشد. در مورد ایران باید گفت که شخص مورد نظر ایران عادل عبدالمهدی کاندید نخست وزیری از طرف مجلس اعلی بود و آقای حکیم شرط خود را برای همکاری با کردها، حمایت آنان از عبدالمهدی قرار داده بود. سایر افراد مورد نظر ایران به ترتیب شهرستانی وزیر نفت عراق، چلبی و جعفری بودند که هر سه بسیار ضعیف بودند و تنها عبدالمهدی دارای سابقه ای مبارزاتی بود که به راحتی از میدان بدر شد.
به همین دلیل ایران مقتدا صدر را واداشت تا با چهل کرسی خود به کمک مالکی بشتابد. کردها نیز نسبتاً از خواست ایران پیروی می کنند زیرا کردها در برابر دو تهدید ناسیونالیست های عراقی و فشارهای دولت ترکیه به ایران قرار دارند. اکنون حکیم با نخست وزیری مالکی مخالفت کرده ولی به نظر نمیرسد وی بتواند از چهارچوب چنبره های مذهبیون و ایران خارج شود.
اما دلیل عمده ی ایران برای دفاع از نخست وزیری مالکی وجود تهدیدهائی است که در عراق بر ضد ایران وجود دارد. صالح مطلق که وابسته به تشکیلاتی توافق عراق و در کمپ علاوی قرار دارد خواستار الحاق خوزستان به عراق و جزایر سه گانه به امارات متحده عربی است. هم اکنون گروه وهابیون اهوازی که از طرف عربستان حمایت می شوند در عراق و ایران فعالیت دارند. چندی پیش آقای جمال محمد تقی آکادمیسین عراقی طی مقاله ای در سایت albadeeliraq.com نوشت که انگلیسی ها از روز اول ورود خود به عراق به آموزش اعضاء جبهه خلق عرب اهواز ahwaz.com و رزمنده های نظامی و امنیتی پرداختند و اکنون آنان در منطقه بصره و امارات متحده عربی فعال بوده و امکانات گسترده رسانه ای و مالی در اختیار دارند و نقش دولت آینده شان شامل دزفول، شوشتر و بخشی از بختیاری تا نزدیکی های شیراز می گردد.
بنا به مجموعه دلایل فوق ایران نمی توانست نسبت به بی دولتی در عراق و آینده ای نامعلوم، بی تفاوت باشد. اینکه در آینده و پس از استقرار و امنیت نسبی در عراق، ملت عراق نسبت به نیروهای اشغالگر آمریکا، رابطه با ایران و سایر کشورهای منطقه چه روشی اتخاذ کنند، بحث دیگری است.

پنجم اکتبر 2010

* احمد مزارعی، نویسنده و مترجم و همکار شهروند، بیشتر در زمینه ی ترجمه ی مقالات درباره ی خاورمیانه و ایران بویژه از روزنامه ها و سایت های عرب زبان فعالیت دارد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد