تا باشد
...غارغارکلاغ باشد
درخت چنار باشد و
باد خنک پاییزی
و تفکری در ژرفنای خوشترین خاطرات
تا باشد
کوچه ای بن بست باشد
پر از پرواز رنگها
هدیهء پروانه ای در بازگشت از سفر خویش
تا باشد
تک تک ساعت باشد و
عکس مادر بزرگ برروی طاقچه
تو باشی و
مهربانی ی بی آلایش دیدگانت
تا باشد
یک قوری ی پر از چای بر روی سماور باشد و
هشت کتاب سپهری و
تار دل انگیز شهناز
و یک دعوتنامهء عروسی برای پنج شنبه شب برروی میز
تا باشد
شانهء تو باشد
به زیر سر پر آرزوی من
موهای تو باشد
برروی چشمهای نیازمند من
دستهای تو باشد
دردستهای مددخواه من
تا باشد
سخن از آینده باشد
سخن از نام فرزندانمان
سخن از خانهء کوچکمان باشد
که پنجره اش به روی یک درخت گیلاس باز می شود
...تا باشد
!آه
لحظه های خوش را صدا کن
تا از این ادینهء دلمرده زود بگذریم
پاییز 1998
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد