logo





آفتابگردان

و دو شعر دیگر

چهار شنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۸ سپتامبر ۲۰۱۰

احمد لنگرودی (فردایی)

آفتابگردان

دیروز
نمناک گشته کاهگل ها،
کوهستانها!
غبارها را بر سرم می ریخت
امروز؟
بوی ماهی می دهد
و در دستانم
چند ستاره مرجانی گذاشته است
فردا را
نمی دانم!!

احمدلنگرودی(فردایی)09-26-11


صخره


کنار ساحل دریا بود
به بلور صخره، آب دل
دریا
آب حیات را می خواست
ماهی ها
با صخره می گریستند!

احمد لنگرودی(فردایی)09-22-12



کلاه ها


همه چیز به سادگی یکی دوده برفی از آسمان نازل شد
لولید و
باز تکثیر شد
و در گسترش برفهای زمینی
زمین درنفوذ موجهای کلاه های برفی تسخیر شد!
بهمن بهار را روبید!
آسمان با تعجب به برفهانگریست!
دریا معنایش را از دست داد
ابر در زمان رنگ باخت
باران در سرزمین های اشغالی
واژه ای فراموش گشته
زمستان تنها فصل سال شد
و آنکس که در کولاک مرد
باغبان بود.............
احمد لنگرودی(فردایی)09-29-12

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد