هنر درگرماگرم انقلاب
1359 – 1357
سینما و تلویزیون
نویسنده : مجید جعفری لاهیجانی
ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و معارف
چاپ نخست : 1388 – تهران
این کتاب پرمحتوا دردو جلد بسیار زیبا و قطع بزرگ (A3) در 823 صفحه به چاپ رسیده است. کاری بسیار جالب و کم نظیر که دربرگیرندۀ فیلم های ساخته شده در سال های نخست انقلاب ایران است . اما مصاحبه با هنرمندان و صاحبنظران تا اواسط دهه اخیر ادامه دارد.
فهرست مطالب کتاب شامل 13 صفحه است وهمین نشان از پرباری اثر دارد. پیشگفتار بلند که حاوی پیدایش نخستین فکرتدوین کتاب، برای جمع آوری اسناد و دنبال کردن یک یک مسئولان را شرح میدهد، صبر وتحمل و حوصله و عزم و ارادۀ قوی و مهمتر عشق و علاقۀ نویسنده؛ به کاری که ایمان دارد را توضیح میدهد. در همین پیشگفتار سیاهه بلندی از اشخاص نام برده شده از هنرمندان و مسئولان سازمانی گرفته تا فروشگاههایی که دراین رابطه بوده اند بعنوان مثال از دفتری وبایگانی گرفته تا هنری؛ که واقعا باید دست مریزاد گفت به آقای مجید جعفری که با چه دقت و متانت دراین امر خطیر گام برداشته است .
درهمین جستحوها ومصاحبه با اشخاص مینویسد: "مصاحبه من با او [حجت الله سیفی] 3 سال طول کشید! هرباراواسناد تازه ای را پیدا میکرد و دراختیارم میگذاشت و یا اینکه من ازمنابعی دیگر اسنادی را مییافتم.»
و پس از مقدمه کوتاهی فصل اول کتاب، که درپیشانی اش «رادیو تلویزیون ملی درمواجهه با انقلاب» ثبت و ضبط شده است شروع میشود. در نحسنین برگ های این برگ تصویر پادشاه فقید ایران محمدرضاشاه پهلوی همراه با شهبانو فرح که عازم مشهد مقدس هستند دیده میشوند. با عکس هایی دیگر از رخدادهای دوران. هرتصویر با شرحی که در زیرش آمده، خواننده را درجریان مسائل گذشته قرار میدهد. درواقع پیداست که نویسنده، با فکر بسیار سنحیده، یک کار علمی را به جامعۀ فرهنگی – هنری ایران ارائه داده است که از هر جهت قابل تقدیر است و میباید که به این کار بزرگ ایشان ارج نهاد.
گفتگو با هنرمندان و فیلمبرداران و گویندگان و سایر مسئولان هنری و فنی، خواننده را با انبانی از اطلاعات مفید سیراب میکند. مصاحبه با سران انقلاب که توسط گزارشگران نام آور وحرفه ای انجام گرفته از خواندنی ترین بخش مطالب این اثر است که باید به دقت خواند و از مفاهیم ِ مستندش سود برد. هریک توشه ای دارند پربار از حوادث آن دوران پرشور و پرامید. گفتن دارد که مسئول تدوین درنهایت بی نظری و آرامش وجدان ، با چشم بازهردوروی سکه را دیده است؛ درزمانه ای که معیارها و ارزش های اخلاقی بهم ریخته است .
«یکسال پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی ازسینماهای مشهور تهران متآثر از فضای تازه با عناوین جدید نامگذاری شدند؛ نامهای خارجی ونامهایی که مستقیم یا غیرمستقیم یادآورخاندان سلطنتی وارزشهای آن بودند حذف شدند ونام های ایرانی و درمواردی نامهای انقلابی جایگزین نامهای سابق شدند.» ص 791
این روایت نیز گوشه هایی از شور وعلاقۀ مردم آن روزگاران را در وفاداری به انقلاب یادآورمیشود:
«شامگاه دوشنبه 21 بهمن 1358، اعلام شده بود که مردم به یاد روزهای انقلاب رأس ساعت خاصی پشت بامها الله اکبر بگویند. مدیر سینما پولیدور (که حالا سینما پولیساریونامیده میشود) به تماشاگران پیشنهاد کرد با متوقف کردن نمایش فیلم همگی به مدت بیست دقیقه برای شرکت درمراسم به پشت بام بروند. 1500 نفر از تماشاگران که مشغول دیدن فیلم روزهای پرافتخار بودند به همراه مدیر سینما دسته جمعی روی پشت بام رفتند والله اکبر و شعارهای انقلابی سردادند سپس به سالن باز گشتند و ادامۀ فیلم از سر گرفته شد!» همان
این کتاب درواقع گزارش انقلاب ایران است همراه با تصویر. و گویای وقابع روز آن روزهای شورانگیز.
از دوران نخست وزیری بختیار، با شروع اعتصاب کارکنان تلویزیون وراه اندازی فرستنده درمحل اقامت امام دنبال میشود.
من درآینده نزدیکی با بررسی مبسوط این اثر نفیس هنری، دراین باره ش بیشتر سخن خواهم گفت .
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد