logo





جنبش کارگری ومروری براعتصابات واعتراضات کارگران درایران!

روزشمار اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ - ۲۰۱۰

جمعه ۱۸ تير ۱۳۸۹ - ۰۹ ژوييه ۲۰۱۰

امير جواهری لنگرودی

یادداشت :
در اردیبهشت سال ۸۹ با حوادث پر شماری در وضعیت کارگران ایران روبرو هستیم . دشواری امنیت شغلی کارگران ، تعطیلی کارخانجات و اخراج وبیکار سازی ،عدم دریافت به موقع حقوق ها، گرانی و فقر، بازهم از ورشکستگی صنعت نساجی و واردات بیرویه کالاها گزارش شده است. روزجهانی حوادث کاری و بروزسوانح حین کار و اعلامیه مشترکپیرامون این روز، فرارسیدن روز جهانی کارگر و همبستگی واتحاد عمل موفقیت آمیز کارگران بمناسبت این روز ،نقاط قوت و ضعف این حرکت ،پشتیبانی دانشجویان از اقدام کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر، دستگیری معلمان و حضور معلمان در صحنه رودررویی ها و اعدام یک معلم شناخته شده به همراه چهارتن دیگر، اعتصاب عمومی درکردستان بزرگ،دشواری وضعیت زنان ، وضعیت کودکان خیابانی ، آلودگی هوا وخشکی تالاب ها و نابودی رودخانه ها و دریاچه ها وايران جزو ۱۰ كشور تخريب‌كننده محيط زيست معرفی می گردد، شرکت های هرمی و زدوبند های سران رژیم دراین رابطه و افزایش بحران و فساد در سازمان های دولتی ، زندگی حاشیه نشینیان تهران و استان ها و مشلات زندگی آنان و غیره ... همه و همه از مسائل و مشکلات زندگی کارگران شهری و روستایی ایران بوده است .
در گزارشات این ماه آمده است که دراواخر اردیبهشت ماه امسال کارگران کارخانه تولید نوشابه ساسان ۶۵۰ کارگر با سابقه شرکت این واحد تولیدی اخراج شدند. اخراج کارگران با سابقه و آشنا با سنت های مبارزلت کارگری بدون تردید به جنبش اعتراضی زحمتکشان لطمه وارد می آورد.
آنچه در بیانیه مشترک تاریخ ۸ اردیبهشت (۲۸آوريل) روز جهانی همدردی با کارگران آسيب ديده در محيط کار را انتشار می یابد و امضاء ده تشکل را با خود دارد – عینا در روز شمار کارگری آمده است - به عمل مشترک فعالان و تشکل های شناخته شده کارگری درون کشور به مناسب این روز جهانی ، سطح همیاری ها را وسعت بخشید و آنرا با روز جهانی کارگر در ایران پیوند زد.
روزجهانی کارگر اول ماه مه (۱۱اردیبهشت)امسال ما شاید اتحاد عمل موفقیت آمیزی بین گروهبندیهای متشکل کارگری ۱۰ گانه درایران با نام های ۱-سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ۲- سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه ۳- اتحادیه آزاد کارگران ایران ۴- هیئت بازگشائی سندیکای فلز کار و مکانیک ۵- هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش ۶- انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه۷- کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری ۸- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ۹- انجمن دفاع از کارگران اخراجی و بیکار سقز ۱۰- شورای زنان، بودیم که به اتفاق یکدیگر ، پای قطعنامه مشترکی را امضاء گذاشتند. این فصل مشترک با بهره گیری از تجربه سال قبل ۸ ۸ اول ماه مه در پای اجتماع پارک لاله بود که هنوز پرونده فعالان اجتماع کننده و دستگیر شده در آن پارک درپیشخوان قضات شرع پائین و بالا می گردد. این تجارب در طی سال های اخیر مشحون از همسویی ها و همراهی های فعالان کارگری و تشکل های شناخته شده کارگری دربرابر رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی و نهاد های شبه کارگری آن نظیر ؛ خانه کارگر – شورای های اسلامی کار- حزب اسلامی کار و انجمن ها و بسیج کارگری است ، که علیرغم شکست و ورشکستگی سالیان هنوز از دخالت و کارشکنی در مختصات مبارزاتی کارگری و چرخش مطالبات آنان بر علیه کارگران در جهت منافع سرمایه داری حاکم قدمی فروگزار نمی کنند .
جدا از قطعنامه مشترک بیانیه های " "شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۸۹" نیز گام دیگری در راستای بر جستگی بخشیدن به خواست ها و مطالبات معوقه کارگران و تحکیم همبستگی طبقاتی آنان بوده است . میتوان گفت :بیانیه های "شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۸۹" خواست ها و نیز مفاهیمی را طرح کردند که اولاً جهت گیری سوسیالیستی روشنی داشتند ؛ ثانیاً موضع ضد دیکتاتوری دقیقی را بیان می کردند و ثالثاً نشان می دادند که نویسندگان این بیانیه ها از افق های محدود مسلط در میان غالب جریان های چپ فراتر رفته اند ، با تأکید بر هم هویتی طبقاتی با معلمان و امثال آنها ؛ طرح مسائل بازنشستگان ؛ تأکید برهمبستگی با جنبش های زنان و دانشجویان ؛ اعلام همبستگی با مهاجران افغانی را اعلام داشتند . نکته غائب "بیانیه شورا ..." طرح مسئله ملی و پیوند آن با منافع کارگران مناطق ملی ایران بوده است . فراموش نباید کرد که کارگران ملیت های ساکن کشور با هزاران رشته با همدیگر پیوند خورده و در تماسی دائمی هستند و هم سرنوشتی شان نیز این پیوندها را مستحکم تر می کند. این هم سرنوشتی بدان معناست که کارگران فارس و آذری و بلوچ و کرد و ترکمن و عرب؛ نه تنها توسط بورژوازی به طور عموم استثمار می شوند بلکه اکثر کارگران آذری با کرد توسط سرمایه داران آذری و کرد استثمار می شوند؛ یا کارگران و زحمتکشان بلوچ توسط خوانین و ملاکین بلوچ استثمار می شوند در مورد دیگر ملیت ها نیز وضع به همین منوال است. از این روست که کارگران ملیت های گوناگون کشور که توسط بوژوازی خودی استثمار می شوند احساس همبستگی بیشتری با کارگران دیگر ملیت ها خواهند داشت تا با بورژوازی خودی. از سوی دیگر به دنبال در هم ریختن مناسبات تولیدی در مناطق سکونت ملیت های تحت ستم و عدم جذب نیروهای رها شده برای بازار کار، بخش وسیعی از نیروی کار این مناطق برای یافتن کارهای فصلی و موقتی و یا دائم راهی شهرهای بزرگ صنعتی شده اند. از این رو در بسیاری از شهرهای کشور با تعداد وسیعی از کارگران آذری، کرد، بلوچ و .. روبرو هستیم که در کارهای کشاورزی، ساختمان سازی و یا در کارخانه ها و یا کارگاه ها مشغول به کارند. این نیروی گسترده کار، به دلیل خصلت کارش با کارگران دیگر مناطق در تماس دائمی قرار دارد و زمینه ی هم سرنوشتی و پیوندهای وسیع تر را فراهم آورده است. بادرنظر گرفتن همه این وجوه پر اهمیت و غیر قابل کتمان، جا ندادن این رابطه در "بیانیه شورا ...." کمبود چشمگیری بود که باید جبران گردد تا نا خواسته به ستیز و دشمنی با کارگران و زخمتکشان شهری و روستایی مناطق ملی نیانجامد و باعث بهره برداری نیروهای عظمت طلب نگردد .
از سویی اعلام اعتصاب غذای سراسری معلمان در ۱۲اردیبهشت که ازطرف "شورای هم آهنگی تشکل های صنفی معلمان" اعلام شد، اقدام شجاعانه ای بود که فضای مبارزاتی موجود را نشان می داد. هرچند حرکتی درپاسخ به این فراخوان صورت نگرفت ، ولی خودِ فراخوان نشان می داد که تشکل های معلمان تلاش دشوار سازمان یابی خود را پیش می برند و نیروی سازمان یافته بزرگی درحال شکل گیری است. انگار سران جمهوری اسلامی برای انتقام گیری ازسلسله اعتراضات کارگران و خاصه معلمان بود که در همین ماه دستگاه قضاییِ ایران ، با اعدام پنج زندانی سیاسی بارِ دیگر طبیعتِ غیر دمکراتیک و ضدِ خلقی خود را نشان داد. در نخستین ساعات روز ۱۹ اردیبهست ( ۹ ماه مه)، آموزگار شناخته شده و خوش آوازه کودکان خطه کردستان فرزاد کمانگر را در کنار شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان، در خفا و بدونِ آگاهیِ وکلا و خانوادۀ آنان، به دار آویخته شدند. این زندانیان در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ با اتهامِ به مخاطره انداختنِ امنیت کشور و دشمنی با خدا دستگیر شدند، و بی آنکه از حدِ اقلِ مراحلِ دادرسیِ عادلانه برخوردار شوند ، به اعدام محکوم شدند.

درارتباط با اعتراضات معلمان می توان این سخن را بیان داشت؛ دراین میان هرچند اعلام همبستگی های متعددی که ازطرف دانشجویان دربعضی شهرها با کارگران ومعلمان صورت گرفت ، ولی نتوانست نیروی مهمی را برای اقدام مستقیم گرد آورد، ولی فضای جدیدی را نشان می داد که مسلماً می تواند بستربسیارپرثمری برای ارتباطات میان جنبش های اجتماعی مختلف فراهم بیاورد.
می توان گفت ؛ مجموعه تلاش هایی که دراول ماه مه امسال صورت گرفت نشان داد؛ که جنبش ضد دیکتاتوری درایجاد امکانات سازمان یابی درمیان بخش های کلیدی فعالان کارگری ومعلمان وسایرجنبش های اجتماعی قطعاً مؤثر بوده است.
در اردبهشت ماه با اعدام جنایت بار چهار فعال کرد (فرزاد کمانگر را در کنار شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان )و یک تن از شیراز(مهدی اسلامیان )،مابا آغاز اعتصاب عمومی مردم در شهرهای کردستان روبرو هستیم . این اعتصاب درشهرهای سنندج، مریوان، بوکان، دیواندره، سقز، مهاباد، کامیاران، شهر دهگلان، اشنویه، سردشت، جوانرود،پاوه، بانه ، نوسود، اسلام آباد، شهر بيجار،ماكو،پيرانشهر ایلام، شیروان و چرداول نمود واقعی یافت و اعتصاب عمومی به طور فراگیر و منسجم گسترش یافت- روزشمار کارگری در این باب گزارش متعددی را از منابع گوناگون گرد آورده است - بطوری که کسبه آن سامان ازبازکردن مغازه هاواماکن کاری خویش، خودداری کرده اند.نیروهای حکومتی باایجاد ترس،رعب و وحشت خشونت آمیزدر این شهرها و با فشار به کسبه ،خواستند مجبورشان کنند مغازه های شان را باز کنند. همچنین هيئت کنترل بحران وزارت کشور رژيم برای پیگیری امور و بررسی شعاع عمل اعتصاب عمومی کردستان،وارد سنندج شد. حضور نیروهای سرکوبگر درتمامی شهرهای کردستان و کردنشین برجسته می نمود. تجربه این اعتصاب تا حدی سراسری وفلج کننده ، به مثابه شکلی ازنافرمانی وگزینش ضد خشونت از جانب مردم ، خشونت طلبان حاکمیت را به هراس انداخت وبرآن داشت که با موج دستگیری و ایجاد رعب در بین مردم ، از سرایت آن به دیگر نقاط استان ها و کل کشور با موج دستگیری ها و اعمال خشونت پایان ببخشند . تجربه اعتصاب عمومی کردستان در این ماه آموختنی و درس آموز می نماید.
امروز که با موج وسیع دستگیری ها روبرو هستیم ؛ بیگمان تجربه اتحاد عمل اول ماه مه ، تجربه تحرک وسیع معلمان سراسر کشور در برابر دستگیری همکاران خود و همچنین اعتصاب عمومی کردستان در برابر محکومیت اعدام ها می تواند به نوعی به اتحاد عمل گسترده جدیدی در درون کشور نسبت به موج دستگیری مهدی فرحی شاندیز- علیرضا اخوان – سعید ترابیان – رضا شهابی – بهنام ابراهیم زاده ، پدرام نصرالله هی ، و دشواری آنچه در زندگی زندان ماندن منصور اسالو و ابراهیم مددی و دیگر فعالان زن و دانشجویان دستگیر شده ، توسط زندانبانان نظام صورت می پذیرد، به حرکتی بزرگ وبا کیفیت از دل وحدت عمل و اراده و همسویی تشکل های کارگران با دیگر فعالان جنبش های اجتماعی بیانجامد .هیچ نیرویی به تنهایی نمی تواند رژیم را به عقب نشینی وا دارد. شرایط امروزبرای کارگران به مانند سه یاچهار سال پیش نبوده و نیست، امروز نمیشود در قبال پیشروی شمشیر از رو بسته حکومتگران، برفضای عمومی و درصحنه مانده پیشروان کارگری ، به تنهایی پیشروی را میسر ساخت . اساس این کار امروز بابرگشت به اعماق، سازمان یابی ازدرون، تحرک درخود محیط کار، محلات و اماکن کارگری و با تلفیق کار مخفی و علنی و همسویی و همراهی با دیگر فعالان جنبشهای اجتماعی و در دل جنبش ضد استبدادی واقعا موجود میسر می گردد. چرا که جمهوری اسلامی بعد ازاول ماه مه امسال به این سو جدا از اینکه به سرکوبی در قبال کارگران شدت بخشیده ، دیگر فعالین را نیز دستگیر و روانه زندان ها ساخته است . همچنان به اعدام ها ادامه می دهد. موج سرکوب ها تا به امروز نشان داد که سرکوبگران دستگاه جهنمی جمهوری اسلامی و ارباب ولایت برای جلوگیری از این همسوئی و همگامی و وحدت اراده مشترک تشکل ها و فعالان و توده کارگر با دیگر همگامان طبقاتی خوداست که با دستگیری فعالین کارگری، زنان، جوانان و دانشجویان و فعالین سیاسی ـ مدنی ملیت های تحت ستم، تلاش می ورزند تا مانع یک پارچه شدن جنبش ضداستبدادی و پیوند مستحکم آن با جنبش مطالباتی گردد. جا دارد که تشکل های واقعا موجود به این نیروی سرکوب نشان دهند که هیچگاه هم طبقه ی های خود و خانواده های دستگیر شده گان را فراموش نخواهند کرد .
اما آنچه که درخارج از کشور برگرده ماست ؛صد چندان قویتر و قدرتمند تر می بایست از تمامی شیوه های تا به امروز تجربه شده بهره گرفت و برای آزادی موج وسیع دستگیر شده گان اقدام کرد . برجسته کردن حوزه احتلافات بین فعالین کارگری درخارج و یا بین فعالان سازمان ها و احزاب و به انحصار خود در آوردن تحرکات هیچ سود و منفعتی را متوجه عقب نشینی رژیم نخواهد کرد بلکه رژیم را نسبت به پیشروی سرکوبگرانه نسبت به جان یکایک فعالان کارگران به دستگیری و زندان کشاندن وا می دارد.

نابودی جنگل ها و تالاب ها ، دریاچه ها ورودخانه ها به همراه آلودگی هوا و در نتیجه بالا رفتن میزان بیماری و مرگ به شکل سکته و سرطان را افزایش داده است. نابودی دریاچه ارومیه اعتراضات گسترده ای را در این ماه و در آستانه اول ماه مه با خود داشت . نابودی بخش های وسیعی از جنگل های بلوط در سلسله کوه های زاگرس که آخرین نمونه آن قطع درختان در جنگل های دنا بود، سبب تهدید سلامت ساکنان شهرهای آن منطقه را بوجود آورد. بطوری که خبرگزاری دولتی ایسنا، درتاریخ ۲۹ اردیبهشت ماه، به نقل از رییس سازمان هواشناسی گزارش داد: ”گرد و غبار افزایش می یابد و سلامت شهروندان دچار خسارت های جبران ناپذیر می شود... کانون اصلی بحران گرد و غبار در ۶ منطقه درکشورهای غربی ایران شناسایی شده که چهار کانون آن در عراق، سوریه و عربستان است... . ”

در اردیبهشت ماه جانشین فرمانده نیروی انتظامی سردار رادان، این چهره شناخته شده سرکوب گری ها دربازداشتگاه کهریزک از آغاز عملیات شناسایی و دستگیری سران و اعضای بیش از ۴۰۰ دفتر شرکت های هرمی خبرداد .وی اظهار داشت: ” امیدواریم با شناسایی و برخورد با این شرکتها از این پس هیچ کس به خود اجازه ندهد در جمهوری اسلامی با چنین روشهایی مطامع خود و بیگانگان را تامین کند.” وی فعالیت شرکت های هرمی را نوعی گروگان گیری، گروگان کِشی و باج خواهی نامید و افزود:”ماحصل فعالیت این شرکتها خروج میلیاردها تومان از جمهوری اسلامی ایران است که امیدواریم با اطلاعاتی که مردم از سراسر کشور از این شرکتها اعلام می کنند دیگر شاهد فعالیت قارچ گونه آنها نباشیم ”(خبرگزاری مهر، ۳۰ اردیبهشت). فساد در بین دستگاه دولت ، مجلسیان و روحانیت آنچنان بالا گرفته که جنبه هایی از آن رد روز شمار کارگری و تاثیر مخرب و ویرانگر آن در زندگی کارگران بازتاب یافته است .

پدیده دردناک حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ کشور به یک معضل عمده اجتماعی بدل شده است. مطابق آخرین آمار رسمی رژیم جمهوری اسلامی ایران ، جمعیت حاشیه نشین شهرهای بزرگ چون تهران، مشهد، اصفهان و تبریز به نزدیک۸ میلیون نفر رسیده است. خبرگزاری دولتی مهردر تاریخ ۱۵ اردیبهشت ماه گزارش داد:“معاون دبیرخانه ستاد ملی توانمند سازی و سامان دهی سکونت گاه های غیر رسمی کشور گفت، براساس برآوردهای انجام شده، هفت میلیون و ۵۰۰ هزار نفر درمناطق حاشیه ای شهرهای کشور ساکن هستند. وی ادامه داد حاشیه نشینی با مشکلات اجتماعی و اقتصادی بویژه مشکل اشتغال همراه است. ۹۱درصد سکونتگاه های غیر رسمی در محدوده شهرهای کشور واقع اند که ۸۵ درصد آنها قدمت بیش از ۱۵ سال دارند ...“. مراجعه به خود روزشمار اردیبهشت۱۳۸۹ ما را بیشتر به حجم اخبار ومصادیق واقعی حوادث کارگری مربوط به این ماه قرار می دهد.

دوستان عزیز خواننده
همانگونه که پیشتر آوردم ؛ دراین مجموعه آنچه به نظرتان می رسد، گردآمده ازمنابع گوناگون ازجمله : خبرگزاری های ایران (ایلنا – ایسنا – مهر– فارس، سایت آفتاب، کلمه، مردمک وسایت سفیر…) وتشکل ها،نهادها وسایت های مستقل مانند : (کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری،سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه ،کانون مدافعان حقوق کارگر، وبلاگ دانشجویان مدافع حقوق کارگر،کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری،وبلاگ کارگرفلزکار،خبرنامه امیرکبیر،خبرنامه مازندران،سایت ميدان زنان، ،کانون صنفی معلمان تهران،کردستان میدیا، ساوالان سسی، سحام نیوزوغیره) درداخل وهمینطورامکانات خبررسانی های خارج ازکشور( تارنمای چشم انداز کارگری- سایت روشنگری –اشتراک - پیام - وبلاگ کارگری راه کارگروغیره …) وخبرهای دریافتی به ایمیل آدرس هایم فراهم آمده و به نظرتان می رسد.
خوشحال می گردم که هر خبر و مطلب و نظر و اصلاح و انتقادات خود را براین مجموعه داشته باشید به همراه خبر های جدید کارگری به آدرس زیر ارسال دارید .
با تشکر و امتنان
Roozshomar_k@yahoo.com

متن کامل گزارش

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد