logo





معناي واقعي تغيير
در روابط آمريكا با ايران

يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۷ - ۰۹ نوامبر ۲۰۰۸

عیسی سحرخیز

saharkhiz.jpg
شاید رئیس جمهور منتخب مردم آمریكا آن روزها را به یاد نداشته باشد یا جزئیات و ریزه كاری های تلاش هایی را كه برای بهبود روابط تهران - واشنگتن صورت گرفت نداند، اما معاونش، جوزف بایدن در جایگاه یك عضو با نفوذ كنگره ی آمریكا كه به گونه ای مستقیم در این ماجرا دخیل بوده و از كنه مسائل آگاه ست، حتما باراك اوباما را در جریان تلاش های گذشته قرار خواهد تا این ماموریت ناتمام عاقبت به سرانجام رسد.
تلاش هایی كه گام اول آن عذرخواهی تاریخی مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریكا بابت دخالت آشكار كاخ سفید در امور داخلی ایران، به ویژه در جریان كودتای 28 مرداد 32 علیه دكتر محمد مصدق، بود. و گام بعد، نمایش حسن نیت های بیشتر از طریق محدود ساختن دامنه ی تحریم های اقتصادی و صدور فرمان آزادی ورود اقلام شاخص صادرات غیرنفتی ایران، چون فرش و خاویار و ... به بازارهای آمریكا.
تلاش ها و اشاره هایی كه به جز از جانب ساكنان كاخ سفید و هیات دولت آمریكا، در كنگره نیز شكل و شمایلی ویژه داشت. از جمله، جوزف بایدن به عنوان نماینده ی تفكر خواهان "تغییر" و حامی سیاست "تنش زدایی" در مجلس سنا به دنبال انجام مذاكره ی مستقیم نمایندگان ملت ایران و آمریكا بود و در تلاشی گسترده در پی دیدار و گفت و گو با همتایان ایرانی خود در هر نقطه ی ممكن در جهان و حتی حاضر یراق برای سفر به تهران.
آن دوران متاسفانه دوران فرصت سوزی ها، به ویژه از سوی ایران، بود. شاید درست تر و دقیق تر، دوران ناتوانی دولت و مجلس اصلاحات در پیشبرد برنامه های سیاست خارجی اش مبتنی بر تفكر "گفت و گوی تمدن ها" با هدف پیگیری خط مشی "تنش زدایی"، از جمله "كوتاه كردن دیوار بی اعتمادی ها میان ایران و آمریكا". دورانی كه نه تنها رئیس جمهور منتخب بیش از بیست و دو میلیون ایرانی واجد رای، به عبارتی بیش از دو سوم ایرانیان، علیرغم تمایل باطنی خود از انجام گفت و گو با همتای آمریكایی اش منع می شد، بلكه دستور از بالا هم مصرانه می رسید كه "نه سلام و علیك، نه گرفتن عكس یادگاری"! و چه سنگین بود بر سید محمد خاتمی تن دادن به فرمانی كه ما به ازای سیاسی آن از جمله "وجود سه نقطه ی سفید در یك عكس تاریخی یادگاری در مقر سازمان ملل بود. نقاط سفیدی كه یكی به نماینده ی ملت ایران تعلق گرفت و دو دیگر برعكس خاتمی به دشمنان آزادی و دموكراسی و حقوق بشر؛ به دو دیكتاتور معروف جهان، صدام حسین و رادوان كارادزیچ، دشمنان ملت ها و جنایتكاران جنگی!
آن دوران جایی برای بازی نمایندگان واقعی ملت ایران هم نبود. دورانی كه دیدار دیپلماتیك غیررسمی مهدی كروبی، رئیس مجلس وقت ایران، با نمایندگان كنگره ی آمریكا در موزه متروپلیتن نیویورك با هزار شعبده و ترفند انجام شد. دیداری كه در واقع بازی ای ناتمام و ابتر بود. بازی ای كه به محض قرار گرفتن اولین برگ روی میز، با رسیدن دستور از بالا در همان ابتدا قطع شد. نه تنها قطع، كه دستور اكید صادر این بود؛ "بگیرید و ببندید دهان موافقان عادی سازی روابط ایران و آمریكا را"! مجری نیز مشخص بود؛ قاضی مرتضوی. اقدام نیز روشن و مشخص؛ دستگیری و پرونده سازی برای اعضای دولت خاتمی، نمایندگان منتخب مردم در مجلس ششم و توقیف و تعطیلی روزنامه و مجلات پیگیر جا افتادن این سیاست.
آقای اوباما احتمالا این دوران و جزئیات آن را چندان به خاطر نمی آورد، اما اگر از آقای بایدن بپرسد او برایش شرح خواهد داد كه وقتی در پی گفت و گو با همتایان ایرانی خود بود و پیشنهاد "مذاكره در هر كجا" را مطرح می كرد اما تیرش پی در پی به سنگ می خورد، با این ایده نیز از درون ایران مواجه شد كه حال كه امكان سفر به تهران نیست و گفت و گوی رودروی نمایندگان ملت ها در دیگر نقاط جهان، بیائید این پیگ پنگ سیاسی را در "فضای رسانه ای و مجازی" آغاز و دنبال كنید. حتی به طنز "بای دن" همتراز "بای سلامی" خوانده شد. از جمله،"دوران" و "بنیان"، دو روزنامه ی اصلاح طلب مطرح آن دوران محوریت اشاعه ی این تفكر را به عهده داشتند. ماموریتی كه پس از توقیف و تعطیلی آنان بلافاصله به خلف صالح شان، روزنامه ی "آئینه جنوب" واگذار شد كه "محمد دادفر" نماینده ی مردم بوشهر در مجلس ششم مدیریت آن را به عهده داشت. اصلاح طلب شناخته شده ای كه پس از چندی سزای این اقدامش را دید، هم در هویت نماینده ی مجلس و هم در هویت یك مدیر مسئول شجاع؛ حكم سنگین زندان و توقیف سریع روزنامه!
آن دوران به سرعت گذشت. "بازها" فضا را بر "كبوترها" تنگ كردند و آشیانه ی آنان را لانه ی خود ساختند. روند "كاهش تحریم های اقتصادی" واژگون شد و به پیگیری خط مشی "تشدید تحریم های اقتصادی" انجامید. اگرچه پس از پایان دوران اصلاحات مجوز مذاكره از بالا رسید، اما فضا همچنان تیره و تار بود و تنور روابط سرد. به این دلیل هر خمیری كه احمدی نژاد به تنور سیاست خارجی با هدف برقراری روابط دیپلماتیك ایران و آمریكا چسباند، در دم فروافتاد و در میان شعله های آتش سوخت! به این دلیل، نه تنها یخ سرد روابط دو كشور باز نشد، بلكه نمایندگان كنگره، ساكنان كاخ سفید و اعضای دولت ، از جمله رئیس وزارت خزانه داری آمریكا در اقدام های متعدد چون دستور العمل دیروز - پنجشنبه 16 آبان 87 - در خصوص فعالیت های بانكی، دامنه و تنوع تحریم ها را تقویت كردند و به تشدید مجازات های مستقیم و غیرمستقیم علیه دولت و مردم ایران پرداختند.
اكنون اما نسیم "تغییر" وزیدن گرفته است و گویا كشتی بان را سیاستی دیگر آمده است. سیاستی كه باید مبتنی بر چرخش مشهود عقربه ی قطب نمای سیاست خارجی آمریكا به سمت و سوئی دیگر باشد، به ویژه در خصوص روابط با ایران.
آن زمان طرفداران "آزادی، دموكراسی و حقوق بشر" هر چه فریاد زدند و از طریق همكاران و همتایان خود پیغام فرستادند كه سیاست "تغییر رژیم" بی حاصل است، چاره كار در "پذیرش حكومت و تغییر رفتار" است؛ سیاست "گسترش تحریم ها و محدود كردن سرمایه گذاری ها و رفت و آمدهای غیرسیاسی" بی فایده است، چاره در "برداشتن تحریم ها، افزایش سرمایه گذاری ها و تشویق مبادلات اقتصادی و صدور ویزا برای اقشار مختلف مردم ایران" است؛ سیاست محوریت بخشیدن و عمده كردن برنامه "مهار برنامه انرژی هسته ای ایران" بی مورد است، چاره كار در توجه به "آزادی، دموكراسی و حق حاكمیت ملت ایران" است، گوش شنوایی نبود و این حرف ها از یك گوش كاخ سفید نشینان جنگ افروز وارد نشده به سرعت از گوش دیگر خارج می شد.
اما اكنون، اگر سیاست "تغییر" واقعی است و فراتر از شعارهای انتخاباتی. اگر تكیه بر سیاست "مذاكرات بی قید و شرط" فراتر از برنامه های تبلیغاتی رای آور است، دولت اوباما اكنون كه حزب دموكرات دست بالا و اكثریت آرا را در هر دو مجلس نمایندگان و سنای آمریكا در اختیار دارد، باید خط مشی سیاست خارجی خود را در نقطه ی صفر برنامه های نیمه تمام دولت كلینتون قرار دهد و وزیر خارجه ی جدید آمریكا، با هدایت و همفكری جوزف بایدن، كار نیمه تمام خانم آلبریت را به سرانجام رساند.
امروز، یا دست كم اكنون كه دولت احمدی نژاد بر سر كار است و با گرفتن چراغ سبز عبور از موانع حریصانه برنامه ی عادی سازی روابط تهران و واشنگتن را دنبال می كند، باید زیربنای برقراری روابط دیپلماتیك و بازكردن كنسولگری را نهاد. اكنون كه نه تنها رئیس جمهور ایران كه تا دیروز در محافل بین المللی با صدای بلند اعلام می كرد "اجازه نمی دهند اوباما رئیس جمهور آمریكا شود"، در اقدامی بی سابقه چون افرادی متمدن پیروزی همتای آمریكایی اش را تبریك می گوید، بلكه آیت الله دری نجف آبادی دادستان كل كشور نیز خواستار نشان داده شدن "حسن نیت آمریكا نسبت به مردم ایران" از سوی باراك اوباما است، وقت آغاز چنین سیاست و دیپلماسی فعالی است.
درست است كه طرف های مذاكره ی دیروز آقای بایدن، مشوقان بهبود روابط ایران و آمریكا، اكنون در حاشیه اند و جایگاهی در دولت و مجلس ندارند، اما آنان نیز چون قاطبه ی مردم ایران، برایشان مهم نیست كه امتیاز برقراری روابط دیپلماتیك و بهبود مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ، ورزشی و... دو كشور، به حساب چه كسی نوشته شود. آنان چون این كار را منطبق بر "منافع ملی ایران" و "مصالح بلندمدت ملت" می بینند از "باز شدن گره كور روابط " به دست هر كسی استقبال می كنند و جایگزین شدن "مشی لغو تحریم ها" به جای "سیاست تشدید تحریم ها" را گامی مثبت در جهت برداشتن دیوار بلند بی اعتمادی میان دولت ها و ملت های دو كشور می دانند.
آن چه مسلم است اگر دوره دوره ی "تغییر" باشد و شعارهای انتخاباتی از روز 20 ژانویه كه ساكنان كاخ سفید عوض می شوند، به گوشه ی صندوق خانه ها فرستاده نشود، سیاست گذشته ی دولت آمریكا مبتنی بر توجه ی ویژه به لابی های خاص اپوزیسیون، حامیان و عاملان جریان های شاه دوست و سلطنت طلب یا مجاهدین خلق و همدستان صدام، نیز باید تغییر كند و جای خود را به تمركز بخشیدن به سمت خواسته ی اكثریت ملت ایران بدهد.
در ضمن، باید به این نكته توجه شود كه همانگونه كه مردم آمریكا خواستار "تغییر" بودند و آرزوی "تحول" و حرف دل خود را در پای صندوق های رای به نمایش گذاشتند، در ایران نیز مردم چیزی جز "تغییر" و "تحول" واقعی نمی خواهند. مسلما آن ها نیز كارزار انتخاباتی و صندوق های رای را جلوه گاه اصلی بیان این خواسته می دانند. آمال و آرزوهایی كه پیامدش می تواند انتخاب یك رئیس جمهوری اصلاح طلب باشد و تحول خواه. رئیس جمهوری در شان و تراز باراك اوباما كه بتواند امكان هم سخنی راحت تر"كبوترها" را فراهم آورد و برای مدتی "بازها" را در لانه زمین گیر كند.

عیسی سحرخیز
Aftab_iran@yahoo.com
جمعه 17/8/1387


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد