logo





ارزیابی از جنبش اعتراضی و آزادیخواهانۀ مردم ایران (جنبش سبز)، اهداف مرحله ای، برخی ارزش ها و روش های ما

نوشته زیر با همکاری و در گفتگوهائی با فرزانه عظیمی، مسعود فتحی، رضا اکرمی، پرویز نویدی و محمد اعظمی تنظیم شده است..

سه شنبه ۱۵ تير ۱۳۸۹ - ۰۶ ژوييه ۲۰۱۰

نادر عصاره

هدف مرحله ای ما استقرار دمکراسی، تامین آزادی ها و حقوق شهروندی و ایجاد امنیت، صلح و رفاه اجتماعی در ایران است. اعمال حق حاکمیت ملت و زمینی و پاسخگو کردن قدرت به شهروندان، هدف مقدم و آماج ملی ماست. بسیج همۀ نیروها و جنبش های مدنی برای تغییر وضعیت کنونی سرلوحۀ کار ماست. شرط موفقیت گذار به دمکراسی، حضور همۀ نیروهای ذینفع در آن است. آماج ملی با بسیج فراگیر ملی به دست خواهد آمد
اشاره : برای پاسخ به برخی پرسش های سیاسی کنونی و برای فراهم ساختن یک استراتژی روشن، از چندی پیش گفتگوهائی را به شکل فردی و جمعی با چند تن از رفقایم، فرزانه عظیمی، مسعود فتحی، رضا اکرمی، پرویز نویدی و محمد اعظمی، سازمان دادم. یکی از نتایج این گفتگوها، مطلبی است که در اینجا ملاحظه می کنید. این سند در اساس مورد تائید شش نفر ماست. در تهیه این سند به مراجعه به جمع محدود نامبرده بسنده شد تا امکان جمعبندی ساده تر گردد. اما این محدودیت، مانع بهره مندی سند مورد پذیرش جمع ما از نقدها و نظرات بیشتری شده است. اکنون خوشوقتم که این سند را در جریان مباحث تدارک کنگره نهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران منتشر می کنم. از یاران و دوستان و تمامی علاقمندان به جنبش سیاسی تقاضا داریم که ما را از نقد و نظر خود برخودار نمایند تا این سند پس از اصلاح و تکمیل، در معرض تصمیم گیری در کنگره نهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، قرار گیرد. امیدوارم بتواند در بهنگام کردن سازمان ما در شرایط بر آمد جنبش همگانی و اعتراضی مردم ایران، موثر افتد.
نادر عصاره
هفتم تیرماه ۱۳۸۹
بیست و هشتم ژوئن ۲۰۱۰

۱- جنبش اعتراضی و ازادیخواهانۀ مردم ایران

۱.۱ – جنبش اعتراضی اخیر
که به عنوان جنبش سبز شناخته می شود، یک جنبش گسترده از نیروهای مخالف استبداد در کشور است.این جنبش، که در جریان انتخابات شکل گرفت و با مقاومت در برابر کودتا گسترش یافت، جنبشی است مسالمت آمیز، مطالباتی و حق طلبانه؛ با روش های متمدنانۀ خود بلوغ سیاسی مردم ایران را به نمایش گذاشته است و با استفاده از همه ابزارهای مدرن جهان امروز در اعلام وجود و انتشار پیام خود، تحسین جهانیان را برانگیخته است و نشان داده است که در ایران علیرغم حکومت ترور و سرکوب خشن و ضد انسانی، مردمی زندگی می کنند، که در صفوف میلیونی و متمدنانه از حقوق ابتدائی خود دفاع می کنند و با مسالمت و متانتی کم نظیر، خواستار پایان دادن به حکومت زور و سرکوب هستند. این جنبش نتیجه و ادامۀ جنبش های پیش از خود، در دوران سی سالۀ حیات جمهوری اسلامی است؛ بازتاب مقابله میان جامعه مدنی و قدرت دولتی بر سر حقوق شهروندی، مدنی، سیاسی و اجتماعی است. پیش درآمد آن، جنبش مطالبه محوری و حضور جنبش های اجتماعی در صحنۀ جامعه، به خصوص در دو دهۀ اخیر است.

۱.۲ – نیروی محرکه جنبش،
نیروهای مدرن جامعه، جوانان، زنان، کارگران، صنعتگران، کارمندان، معلمان، دانشگاهیان،... هستند. نیروهای فعال آن اقشار میانی شهری هستند. در این جنبش، فعالان جنبش های اجتماعی به خصوص زنان و جوانان، نهادهای مدنی، احزاب و جریانات سیاسی معترض درون و بیرون نظام جمهوری اسلامی، نقش سازمانگرانۀ برجسته ای ایفا می کنند. تا کنون آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در برابر استبداد حاکم ایستادگی نموده اند. ایستادگی و مقاومت این دو، نقش بارزی در گسترش و دامنه این جنبش داشته است.

۱.۳ –گرایشات درون جنبش:
در این جنبش نیروهای معتقد به جمهوری اسلامی و نیز مخالف جمهوری اسلامی حضور دارند و در برخورد به نظام موجود، دو موضع متفاوت دارند. بخشی خواهان اصلاح آن و اجرای بی تنازل قانون اساسی هستند و بخشی دیگر، قانون اساسی کنونی را سر منشا تمامی تبعیضات موجود و سند رسمیت ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه می دانند و خواستار تغییر آن هستند.

۱.۴ – چالش ها، نقاط ضعف و دشواری های جنبش:
جنبش کنونی در تهران و شهرستان های بزرگ متمرکز و متکی به حضور پر رنگ اقشار میانی شهری است. هنوز بخش مهمی از مردم کشور در این جنبش فعال نیستند. ضعف حضور و همراهی بخشی از جنبش های اجتماعی، حذف شدگان در طول ۳۰ سال حکومت پر از تبعیض جمهوری اسلامی؛ نیروهائی که به دلیل جنسیت، هویت سیاسی یا مذهب، عقیده، ملیت و قومیت متفاوت مورد تبعیض قرار گرفته اند، از جمله دشواری های کنونی آن است. نیرو ها و احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، کارگران و کارکنانی که از حق تشکل، اعتراض و اعتصاب در طول سی سال گذشته محروم بوده اند، فعالان جنبش زنان، جنبش های هویت طلب ملی و قومی که همواره هدف مقدم سرکوب حکومت بوده اند، هنوز کاملا به این جنبش نپیوسته اند. و بالاخره هنوز شهرهای کوچک و حاشیه در این جنبش غایب اند.
خلاء گفتمان دموکراتیک، و پافشاری بر نگاه ایدئولوژیک و مذهبی، ادامۀ تلفیق دین با حکومت در بیانیه ها و گفتار های بخش مهمی از نیروهای معتقد به جمهوری اسلامی در جنبش سبز، از ضعف های دیگر جنبش کنونی است.

۱.۵ – جایگاه جنبش چپ در جنبش کنونی:
جنبش چپ در عین تاکید بر اختلافات خود با نیروهای دیگر در درون جنبش کنونی، به ویژه مدافعان حفظ نظام موجود، باید:
• با حضور فعال خود جنبش آزادیخواهانه را تقویت کند؛
• مواضع مغایر با آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی در جنبش را مورد نقد قرار دهد؛
• در عین همگامی، گفتمان انتقادی در میان نیروهای جنبش را پاس دارد؛
• جدائی دین از دولت، برابرحقوقی همه شهروندان فارغ از جنسیت، مذهب و ملیت و قومیت آنان، رعایت بی کم و کاست بیانیه جهانی حقوق بشر، ابطال مفاد مغایر با این منشور درتمامی قوانین را خواستار شود؛
• گفتمان دمکراتیک را ترویج کند، برای ارائۀ برنامۀ اثباتی تلاش کند و صاحب نظران و کارشناسان در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را، جهت ارائه طرح ها و گفتمان های ضرور برای یک تحول دموکراتیک، تشویق نماید.

۲ اهداف مرحله ای ما

۱.۲ – هدف مرحله ای ما
استقرار دمکراسی، تامین آزادی ها و حقوق شهروندی و ایجاد امنیت، صلح و رفاه اجتماعی در ایران است. اعمال حق حاکمیت ملت و زمینی و پاسخگو کردن قدرت به شهروندان، هدف مقدم و آماج ملی ماست. بسیج همۀ نیروها و جنبش های مدنی برای تغییر وضعیت کنونی سرلوحۀ کار ماست. شرط موفقیت گذار به دمکراسی، حضور همۀ نیروهای ذینفع در آن است. آماج ملی با بسیج فراگیر ملی به دست خواهد آمد.
انتخابات آزاد به عنوان یک خواست مشروع و ملی در راس برنامه عمل ما قرار دارد و شعار محوری ماست. مخاطب این شعار عقلانیت همه آحاد ملت، دعوت به پذیرش قضاوت رای مردم در تعیین سرنوشت جامعه است. لازمۀ برگزاری انتخابات آزاد تامین پیش شرط های آن، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها، آزادی عقیده و بیان و آزادی فعالیت احزاب مخالف نظام موجود و ابطال تمامی قوانین تبعیض آميز در این زمینه است.
ما برای استقرار یک جمهوری در ایران مبارزه می کنیم که در آن همه نیروها از حق حضور و فعالیت آزادانه برای به دست گرفتن سکان قدرت سیاسی برخوردارند. پلورالیسم سیاسی حاکم است. اصل، به رسمیت شناختن حقوق همه در رقابت و مشارکت سیاسی است. تنها مرجع قضاوت در مورد کارنامۀ نیروهای سیاسی، رای شهروندان کشور است. ابطال قانون اساسی جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با یک قانون اساسی منبعث از اصول و موازین دموکراتیک و منطبق با بیانیه جهانی حقوق بشر و ضمائم آن، با تکیه به آراء مردم، هدف ماست.
۲.۲ –اهداف جنبش های اجتماعی:
آماج هر کدام از جنبش های اجتماعی جزء جدائی ناپذیری از برنامه سیاسی ما برای ایران دموکراتیک است. آزادی های فردی و شهروندی مطالبه مشترک تمامی آحاد ملت ایران است. خواسته های کارگران و زحمتکشان در شرایط حاد بحران اقتصادی حاکم بر کشورمان، مطالبات و مبارزات برای آزادی پوشش و آزادی انتخاب شغل و برخورداری از موقعیت برابر با مردان در همه امور، مطالبات ملیت ها و اقوام، خواسته های فرهنگی، مذهبی، جنسی، طبقاتی و ... اجزاء لاینفک برنامه عمل ما و موضوع مبارزات روزمره مردم هستند. ایجاد جامعه مدنی محصول گسترش جنبش های اجتماعی و قدرتمندی آن ها است. ایجاد تشکل ها و نهادهای مدافع گروه های مختلف اجتماعی، محاصره مدنی استبداد را ممکن می سازد و می تواند با سازمان دادن کنترل از پائین، استمرار و پایداری تحولات دمکراتیک را تضمین کند.

۳- ملت، ملیت ها

ملت
ایران را مجموعۀ شهروندان کشور فارغ از نژاد و تبار، مذهب و ملیت، تشکیل می دهند که از حقوق برابر برخوردارند و به عنوان شهروند در تعیین سرنوشت آن سهیم اند. ملت ایران، مرجع مشروعیت هر حکومتی است. ظرف دموکراتیکی است که افراد و آحاد مختلف در آن از آزادی و حقوق برابر برخوردارند و شرایط رشد و شکوفائی جامعه از طریق راه حل های مورد وفاق عمومی که نهایتا با آراء آن ها بیان می شوند، تحقق می یابد.
ملیت ها و قومیت های متعددی در کشور ما حضور دارند، اما هم در رژیم گذشته و هم در دوران جمهوری اسلامی زبان ها و فرهنگ ها و هویت های متفاوت از هویت رسمی، همواره مورد تبعیض بوده اند. در دوران جمهوری اسلامی تبعیض خشن مذهبی هم بر آن ها افزوده شده است. رفع همۀ این تبعیض ها، تامین حقوق دموکراتیک ملیت های متنوع کشور و ایجاد شرائط لازم برای رشد آزادانۀ فرهنگ و هویت آن ها از الزامات استقرار و تثبیت دمکراسی در ایران است.

خواست ما :
• سپردن اداره امور مناطق مختلف ایران، به منتخبان محلی، از جمله در شکل فدراتیو، و محدود نمودن اختیارات دولت مرکزی به امور کشوری، هم چون سیاست خارجی، دفاعی، آموزش و پرورش عمومی و بودجه و برنامه ریزی کلان اقتصادی و همۀ اموری که مربوط به کل کشور می شود.
• استفاده از زبان فارسی به عنوان زبان مشترک مردم ایران و آموزش زبان مادری در مناطق ملی، با توجه به اکثریت جمعیت هر منطقه و تدریس زبان های موجود در ایران در دانشگاه ها.

۴ - ارزش ها و روش های ما

۴.۱-دموکراسی، حقوق بشر، سوسیالیسم یا عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست ارزش های ماندگار بشریت و راهنمای فعالیت ما هستند.
تحقق اصول جهانشمول حقوق بشر، تامین آزادی بدون قید و شرط عقیده و بیان و آزادی تشکل، بستر اجتماعی تحقق دمکراسی و مشارکت عموم مردم در تعیین سرنوشت کشور از طریق انتخاب آزادانه راه و روش زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی خویش است.
دمکراسی احترام به رای افراد و آحاد ملت، گردن نهادن به قضاوت آراء شهروندان کشور و پذیرش نتیجه انتخاب آنان است. مخالفت با استبداد الزاما به معنی دمکرات بودن هیچ نیروئی نیست. دموکراسی با طرح شعارهای فراخور مطالبه روز بنیاد نمی گیرد. لازمۀ ایجاد یک نظام دمکراتیک، پذیرش و احترام به قواعد دمکراسی و پایبندی به ارزش ها و فرهنگ دمکراتیک، در جریان مبارزات از همین امروز است.
حقوق بشر عیر قابل تفکیک، جهانشمول و وقفه ناپذیر اند. اقلیت و اکثریت پذیر نیستند.
عدالت اجتماعی خواست اساسی کارگران و دیگر زحمتکشان ایران است. ما برای ایجاد فرصت های برابر برای همۀ افراد و آحاد مردم و تامین حداقل های ضرور برای رفاه و آسایش فرد از سوی جامعه، تلاش می کنیم.
حفظ محیط زیست، جلوگیری از تخریب جنگل ها، آلودگی رودخانه ها، خشکیدن دریاچه ها، و استفاده بهینه و مسئولانه از منابع طبیعی کشور و به طور کلی حفظ و صیانت از حیات و سیاره ما، لازمه یک توسعه پایدار است.

۴.۲- روش ما:
مشارکت در مبارزات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گروه های مختلف مردم برای تامین حقوق و آزادی های خویش و تلاش برای ایجاد شرائط جابجائی مسالمت آمیز قدرت دولتی از طریق رای مردم است.
تقویت جامعه مدنی، ایجاد و گسترش نهادهای مدنی، تقویت خودحکومتی مردم در سطوح مختلف، به رسمیت شناختن استقلال موسسات و نهادهای صنفی، علمی، پژوهشی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی از دولت و محدود نمودن حوزه قدرت دولتی در چارچوب قانون، چشم انداز ما در گذار به دمکراسی و استحکام آن است. اشاعه فرهنگ و انديشۀ دمکراتیک، احترام به حق غیر و طرد فرهنگ حذف مخالف، ارتقاء روحيۀ مدارا، اعتماد و همبستگی ميان مردم، مهم ترین عرصه های مورد علاقه و توجه ماست.

۴.۳- روش ما در گذار از استبداد به دمکراسی
کاربست اشکال مسالمت آمیز مبارزه، مقاومت مدنی، تظاهرات خیابانی، اعتصاب، تحریم نهادها، مراسم و مناسبت های حکومتی است. ما متمدنانه ترین شیوۀ حل اختلاف سیاسی را مراجعه به آراء عمومی، قضاوت صندوق های رأی و پذیرش نتایج حاصل از آن می دانیم. هر گاه حکومت در برابر خواسته های حق طلبانه مردم با خشونت دولتی سرکوب را ادامه دهد ما قیام علیه جباریت را حق طبیعی مردم می دانیم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد