همنشین بهار

نگذارید کسی به خواب رود

!Nessun dorma
اپرای «توراندوت» Turandot (توراندخت)

هر بار صدای پاواروتی را می‌شنوم بی‌اختیار به‌یاد توراندخت می‌افتم که داستان پُر رمز و رازش از گذشته‌های دور توجه مرا به خود جلب می‌نمود. چندین بار اپرای «توراندوت» Turandot (توراندخت) را دیده و شنیده‌ام. زیبایی، گیرایی و شکوه آن آدمی را به دیدار خویشتن می‌برَد. خالق آن موسیقی‌دان نامی جاکومو پوچینی Giacomo Puccini است.



همنشین بهار

هاريس الکسيو و تانگوی نِفلی

Nefeli's Tango) Το τανγκό της Νεφέλης)

نفلی Nefeli در باغ انگور بود که دو فرشته پارچه طلایی را که دور سرش بسته بود کش ‌رفتند، گلها هم عطر او را دزدیده و به خودشون زدند و (پرنده‌های) عشق به او خندیدند و بهش تیر زدند. اما زئوس خدای خدایان، به داد نفلی رسید و او را تبدیل به ابر نمود تا در آسمان پراکنده شود. نفلی ابر شد. ابر شد و گریست و باران بر زمین تشنه بارید