ناصر رحیمخانی در ستایش دوستی،
به یاد مینا عاملی دوستی مذهبی است که نه عبادت دارد نه مجازات . دوستی اعتقادیست به خود و به دیگری. و این احترام هرکس برای خودش است که احترام دیگران به او را تعیین میکند. انسان نباید از دوستش چیزی بخواهد که ممکن است به این احترام خدشه وارد کند. انسان باید بیشتر در یاری و خدمت به دوست باشد تا تقاضا از او . دوستی حضور و همیاری آگاهانه است بی آن که پیروی یکی از دیگری در میان باشد یا انطباق این بر آن. به گفتهی سیسرون اگر برای عروج در مراتب عالی دوستی، هرگز نباید برای جایگزین کردن منابع خود محتاج کسی بود، در عین حال باید توجه خویشتن دارانه به دیگران و گوش دادن به دل نگرانی های خاموش را هم بلد بود.
همنشین بهارخاطرات خانه زندگان (۴۴)
ارزش و اهمیت پرسش بالاتر از پاسخ است همه ما در برابر سرگشتگی در زمان حال، سروقت گذشته میرویم و تلاش میکنیم از میان ظواهر به چیزی واقعی برسیم. انگار در جستوجوی علتِ این سرگشتگی هستیم و در پی «آنات وجود» و به قول ویرجینیا وولف به دنبال «لحظات بودن» Moments of Being خویشیم. چرا چنین است؟ چون بخشی از وجود رازآمیز هر کدام ما با خاطراتمان عجین شده، تنها باید آن خاطرات محبوس را از بندی که در واقع قسمتی از خود ماست آزاد کرد و صدایش را شنید. صدایی که با صدای روزانه ما یکی نیست.
همنشین بهارخاطرات خانه زندگان (۴۳)
آزاداندیشی جوهر اخلاق است دی ماه سال ۵۵ «جیمی کارتر» با شعار «حقوق بشر» در ایالات متحده به ریاست جمهوری رسید. این سیاست از مهمترین رهنمودهای کمسیون سهجانبه (کمسیونِ نخبگانِ آمریکا، اروپا و ژاپن) بود که از سال ۵۲ زمام امور را در دست داشت. بر اساس جمعبندی کمسیون سه جانبه، برژینسکی نظریه پرداز آن میگفت:
«اعتراض مردم تحت ستم در جوامعی مثل ایران شرایط انفجاری پدید آورده و تنها راه کنترل اوضاع، کوشش برای انداختن تحول از مسیر آشوب و هرج و مرج به مسیر انتقال منظم است.»
سیاست حقوق بشر کارتر ابزار پیشبُرد همین خط بود که میبایست در کشورهایی مثل ایران و نیکاراگوئه زمان سوموزا در دستور کار قرار گیرد
|