|
جمشید آل حجت از میان ما رفت سالهایی که جمشید در کنفدراسیون فعال بود از دشوارترین دوران مبارزاتی کنفدراسیون به شمار میرفت. گسترش دامنه اختناق و سرکوب مخالفان نظام و تشکیل دادگاههای فرمایشی و کشتار بیوقفه انقلابیون کار روزمره حکومت ایران بود که از اپوزیسیون کار و مبارزهای شبانهروزی طلب مینمود. برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله ساهنشاهی در مهر ماه ۱۳۵۰ در ایران، موج عظیمی از مبارزه و اعتصابات گسترده دانشجوئی را در خارج از کشور به راه انداخت. واحد دانشجوئی هامبورگ یکی از فعالترین واحدهای کنفدراسیونی بود که جمشید نیز در آن فعالیتها نقش مهمی داشت.
جمشید به فداکاری، صمیمیت و پشتکار شهرت داشت. او که همیشه لبخندی بر لبانش بود با دست کشیدن به سبیلهای پر پشتش اغلب کارهای سخت واحد کنفدراسیون هامبورگ را به دوش میکشید و بدین سبب از محبوبیت ویژهای برخوردار بود.
با یاد علیرضا رضایی (قُلی) علیرضا که بنا به تجربهاش، کمترین تردیدی در مورد ماهیت جمهوری اسلامی نداشت، با سخنرانیهای پرشور و رهنمودهای مناسب، تدریجاً فضای جلسات را رادیکالتر کرده و بر خلاف حزب که هنوز از رژیم حمایت میکرد، چه در آن جلسات و یا در مجله "کارگران ایران" نشریه هیئت مؤسس (که ۱۳ شماره از آن منتشر شد) و یا در جلسات شعبههایش (که در عرض یک سال موفق به ایجاد ۱۲ شعبه در شهرستانها شد)، علناً علیه رژیم و در دفاع از خواستهای کارگران موضعگیری میکرد و عملاً هیئت مؤسس به اولین واحدی در حزب تشکیل شد که رسماً تغییر موضع داده و به مبارزه علیه رژیم برخاست که آن را باید عمدتاً حاصل مبارزات و تلاشهای علیرضا و سایر دبیران کنفدراسیون در حزب دانست.
بعد از سرکوب و حملات رژیم به دفاتر هیئت مؤسس و دستگیری اعضاء و اعدام چند تن از مسئولین آن در تهران و شهرستانها و تعطیلی آن دفاتر، علیرضا ناگزیر مخفی شد و سرانجام سال ۱۳۶۵ از ایران خارج شد و به آلمان رفت.
|