logo





اودوباره برمی گردد

يکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷ - ۰۵ اکتبر ۲۰۰۸

مهناز هدایتی

mahnaz-hedayati-s.jpg
چه شوقی دارد فردایی که من آرزویش را دارم
و دوباره کودک خواهم شد
و در بستر تخیلی که جانم را به وجد آورده است
خاطرات کودکانه ام
دوباره جان می گیرد

وقتی در بستر اندیشه
مادر زمانه شیرم می دهد
کودکانه می دوم
ودو فریاد ناخوداگاه بر جانم می نشیند
اودوباره بر می گردد
ومن دوباره کودک خواهم شد

زندگی بدون گذشته معنایی ندارد

من به گذشته ام دخیل بسته ام
که سخت محتاج آن روزهایم
که درآن خوشبختی از آسمانش می بارید
و در فضای آبی اش یک قوی سپید
نور نور می زد و چهره ی نورانی اَش
بت آرزوهای من بود

چه خوشبخت بودم آن روزها
وقتی به میهمانی آن روزها می رفتم

همه خوشبخت بودند
وبا من در این ایمان متبلور شریک بودند
وناگاه ابری تیره آسمان را به عزای قوی سپیدش نشاند

دوباره کودک خواهم شد
به مغز لطیف عاشقانه ام قسم می خورم
که او برمی گردد
وآسمان رقص سرخ پوش ترین احساس عاشقانه را خواهد دید
احساسی که کور شد و تا یک قدمی مرگ پیش رفت
تا دوباره برگردد
به جان مادرم من آن روزها را می بینم
من آن روزها را می بینم

او دوباره برمی گردد
و من دوباره کودک خواهم شد




google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

علاقه
وحید
2011-09-22 18:40:14
سلاممهناز جان شعر هایت را با دل و جان خواندم واژ ه های زیبایی که داشت لذت بردم ...من هم حتما از اشعارم برای ارسال میکنم ممنون

از تهران
افشین ب اصفهانی
2008-10-24 13:08:14
خواننده همیشه گی اشعارتان هستم برای شما خانم مهناز هدایتی خوشحالی و سلامتی ارزو می کنم هرجا که هستید موفق باشید . دوستدار اشعار شما

Rossie Perm Bolsheviskaia 167-82
Izzatizade Karim
2008-10-09 03:10:34
Mahnaz chanom shoma chili ziba minovisid sherhaie shoma be adam dgan midahad va nava va omid miafarinad baz ham bego va be lezate zendagi biamuz

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد