ناصر اصغری

دلسوزاندن مقامات رژیم اسلامی برای کارگران

انسان در سیستمی که باید تمام قوتش را بفروشد تا لقمه نانی برای زنده ماندن و تجدید قوا به دست بیاورد در واقع زندگی نمی‌کند، بلکه برای ثروت‌اندوزی صاحبان سرمایه فقط زنده است! زیر چکمه‌های سرکوبگران رژیم اسلامی، مسئله حتی دهشتناک‌تر هم شده است. کارگر را به گرسنگی می‌کشند، سرکوب می‌کنند و برایش ادا و اطوار هم می‌آیند. روزنامه "دنیای اقتصاد" در یک خبر گزارشی تحت عنوان "کارگران «قرارداد سفید» امضا نکنند" به نقل از محمد اصابتی، که مدیرکل بازرسی وزارت کار رژیم اسلامی هم هست نوشته است: "عدم تعادل در عرضه و تقاضای بازار کار منجر به وجود پدیده‌ قراردادهای سفید امضا شده است و کارگران مجبور به این امر می‌شوند اما دچار تخلف خواهند شد." در بخش دیگری می‌گوید: "علاوه بر آنکه بازرسان ضابطان دادگستری هم هستند، این بازرسان با امضای وزیر امکان ورود شبانه‌روزی به کارگاه‌های کشور را دارند و در صورت وقوع تخلف گزارشات لازم را به مراجع قضایی اعلام خواهند کرد که مبنای تصمیم‌گیری است."



alireza-saghafi.jpg
علیرضا ثقفی

آیا برجام به سرانجام میرسد؟

درک شرائط پس از برجام برای کارگران و زحمتکشان ضروری است.

اشکال اصلی در آن است که دولتمردان در راه اندازی اقتصاد تنها به منافع حقیر و پور سانتهای خود می اندیشند و در این مورد هیچ جایگاهی برای کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم قائل نیستند. این امری است که سرمایه داران عقب مانده نمی فهمند . اما سرمایه داران دور اندیش به آن فکر میکنند. این امری است که فعالان کارگری و اجتماعی باید بیش از همه به آن توجه کنند. هر چند که ما سرمایه داری و نظام آن را میشناسیم. دل بر تضادهای داخلی آن نمیبندیم. زیرا که هر گاه در برابر کارگران و زحمتکشان قرار بگیرند متحدانه از نظام بهره کشی خود دفاع میکنند . اما درک تضادهای درونی آن برای برنامه و عمل جنبش کارگری و اجتماعی ضروری است.



ناصر اصغری

گزارشی از وورکشاپ "ایجاد همبستگی بین‌المللی کارگری:

فرصت ها و موانع - تجربه ایران" در کنفرانس سالانه لیبراستارت





محسن حکیمی

«شب زنده داران»، شکل نوین جنبش ضدسرمایه داری طبقه ی کارگر

جنبش «شب زنده داران» هرگونه مرکزیت و دموکراسیِ مبتنی بر اکثریت آرا را به طور کامل رد می کند، حال آن که سازمان یابی سراسری و شوراییِ جنبش به هر حال در گرو نوعی مرکزیت است، البته نه به شکل اقتدارگرایانه و سلسله مراتبیِ «سانترالیسم دموکراتیکِ» احزاب مارکسیستی (این شکل از سازمان یابی به طور قطع و یقین به تاریخ سپرده شده است). از سوی دیگر، با آن که تصمیم گیری به شیوه ی بحث تا حد اقناعِ آحاد شرکت کنندگان در جنبش بدون شک شیوه ای به مراتب دموکراتیک تر از تصمیم گیری بر اساس رأی اکثریت است، اما گاه برای تحقق اهداف جنبش چاره ای جز تصمیم گیری بر اساس اکثریت آرا نیست.