چه فردایی؟

چه فردایی؟
چه فردایی
برای پروانه؟
چه فردایی
برای کبوتر؟
چه فردایی برای همین کوچه؟
چه ضمانتی
که خورشید را نکشند در پگاه؟
و دیوار نکنند آسمان را
برای ندیدن روز؟

گناه پروانه چیست
که می گویند
!شکفتن گل ممنوع
گناه کبوتر چیست
که بر بام هر خانه
در اهتزاز است پرچم سیاه؟
و این کوچهء بیمار
گناهش چیست
که با صدای اذان
غش می کند در آغوش شامگاه؟


جهان را من ساخته ام
من که نجات هستی را
در یکی شدن میدانم
من که میدانم
رفتن بسوی دیگری
بافتن زندگی ست
من که یک عمر فریاد زده ام
برویم آنجا
که نگاه را در چشمها میکارند
و دنبال کنیم آنرا
!تا افق زلف یار
من این جهان را ساخته ام
نه تو
!تو ای دشمن همسویی
من با همسویی ساخته ام جهان را
!!تو با یکسویی ویرانش میکنی

2005 11 28
شهاب طاهرزاده