logo





افشای مرکز “قلابی”ایرانشناسی

جمعه ۳ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۲۳ آپريل ۲۰۱۰

آرش عزیزی

Arash-Azizi-1.jpg
اعتراض استادان به مرکز وابسته به جمهوری اسلامی به نشریات کانادا کشید
شهروند:
محله ویلودیل احتمالا یکی از ایرانی‌نشین‌ترین محلات دنیا بیرون ایران است. در خیابان یانگ از تقاطع شپرد که می‌روی بالا، تا استیلز و بعد از ‌آن، درصد فارسی زبان‌ها مدام بیشتر می‌شود. برای همین تعجبی نیست که مراکز مربوط به ایرانیان و فارسی‌زبانانِ تورنتو بیشتر در همان حوالی باشند. ایرانیان تورنتو این مراکز را می‌شناسند و معمولا به آن‌ها مراجعه می‌کنند.
پس باید تعجب کرد که یکی از مراکز ایرانی‌زبانی که در همان نزدیکی‌‌ها واقع شده بین افراد بسیاری شناخته‌شده نیست(یا حداقل تا همین هفته‌ی قبل، نبود). تعجب وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم این‌جا اسمی به پرملاطی”مرکز مطالعات ایران‌شناسی” دارد.
مدت‌ها است که بسیاری در مورد این انجمن، که در شماره ۲۹۰ خیابان شپرد غربی واقع شده و وب‌سایت آن (Iranology.ca) است، ابراز شک و تردید می‌کنند و بالاخره هفته‌ی قبل نامه‌ی سرگشاده‌ی جمعی از استادان ایرانی دانشگاه‌های شهر ماجرای این مرکز را به بستر اصلی نشریات کانادا کشاند. مجله‌ی مک‌لینز و روزنامه‌های تورنتو استار و نشنال پست در مورد این مرکز نوشتند.
نامه‌ی مذکور که هفته‌ی قبل در شهروند نیز منتشر شد به این نهاد اعتراض می‌کند و می‌گوید “کارکنان این مرکز منظما با دانشجویان ایرانی تماس برقرار می‌کنند و وعده پرداخت هزینه‌های ایجاد کلاس فارسی و برنامه‌های فرهنگی را می‌دهند.”
استادان مذکور در نامه‌ی خود اضافه کرده‌اند:”ما که به تحقیق و تدریس در زمینه‌های مختلف ایران‌شناسی اشتغال داریم به طور جدی نگران اهداف و برنامه‌های این مرکز هستیم و خواستار آن هستیم که این مرکز ماموریت واقعی خود را آشکار کرده و نام پایه‌گذاران این مرکز را هماهنگونه که در ثبت وزارت صنایع ذکر شده در سایت خود اعلام نمایند… و از همه مهمتر منابع مالی داخل و خارج از کانادا را به طور آشکار اعلام دارد.”
دکتر سعید رهنما، استاد دانشگاه سیاسی دانشگاه یورک، از جمله امضاکنندگان نامه‌ی مذکور است. او در مصاحبه با شهروند می‌گوید:”این مرکز مدتی بود در اینجا وجود داشت و هنوز هم دارد. در واقع اسمی که برای خودش گذاشته بود برای همه ما تعجب‌آمیز بود، چون این کلمه‌ی”ایرا‌ن‌شناسی”حالت خیلی آکادمیکی به آن می‌دهد و اسم پرطمطراقی است.”
دکتر رهنما در مصاحبه با رسانه‌ها این مرکز را قلابی خوانده و همین تیتر نشریاتی مثل تورنتو استار و وب‌سایت دانشگاه یورک شده است.
دکتر رهنما می‌افزاید:”وب‌سایت این‌ها پر بود از چیزهای دروغین که بیننده را به این فکر می‌انداخت که شاید این واقعاً یک مرکز علمی جدی است و اسم چند نفر مثل سهیل پارسا و دکتر رضا براهنی را هم بی هیچ حسابی گذاشته بودند. این‌ها فکر می‌کنند که از این کارهایی که در ایران می‌کنند در کشوری دموکراتیک هم می‌شود کرد… حتی یک بار در (ساختمان)اویزی (دانشگاه تورنتو) آگهی کردند و جوری بود که از آگهی‌اش آدم فکر می‌کرد این‌ها با دانشگاه تورنتو هم توافق کردند.”
نام”پایه‌گذارانی”که نامه‌ی مذکور به آن‌ها اشاره می‌کند هفته‌ی قبل در گزارش تورنتو استار و سایر نشریات فاش شد. به گزارش استار، مدارک این مرکز در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۸ ثبت شده است و یکی از سه مدیر آن، فاضل لاریجانی، وابسته فرهنگی وقت سفارت ایران در اتاوا بوده است. ایشان کسی نیست جز برادر علی و صادق لاریجانی، که به ترتیب روسای قوای مقننه و قضاییه در جمهوری اسلامی هستند.
به غیر از لاریجانی نام دو نفر دیگر نیز به عنوان پایه‌گذاران ثبت شده است. یکی علی مختاری، وکیل مهاجرت مقیم مونترال و دیگری آرمان طبری‌پور که به گفته مختاری در مصاحبه با تورنتو استار همسر لاریجانی است. مختاری در مصاحبه با استار اضافه کرده است:”من فقط روی کاغذ مدیر بودم. شخصیت اصلی آقای لاریجانی بود که من حدود سال ۲۰۰۰ در ایران با او آشنا شدم.”
مختاری در مصاحبه با استار اضافه می‌کند:”این مرکز پروژه فرهنگی ایرانی بود که هیچوقت صورت نگرفت. اگر هنوز دارند کار می‌کنند، سوءاستفاده از آن اسم است.”
در مورد مسئله مالی نیز مریم دوستی، مدیر مرکز، در مصاحبه با استار اعتراف کرده که از سفارت ایران کمک مالی می‌گیرند. او گفته:”ما پول‌هایی از سفارت می‌گیریم، اما هیچ کس نمی‌تواند فعالیت‌های ما را کنترل کند.” استار فاش کرده که دفتر این مرکز در خیابان شپرد با قیمت ۸۲۷ هزار دلار پول نقد خریده شده و این مبلغ توسط شرکتی پرداخت شده که فاضل لاریجانی از مدیران آن بوده است.

سوءاستفاده از نام شخصیت‌ها

وب‌سایت انجمن مذکور (Iranology.ca) که مدتی پس از انتشار خبر در روزنامه‌ها تعطیل شده بود ،اما دوباره شروع به کار کرده است به دانشگاه‌های مهم کانادا لینک داده بود و نام بعضی از شخصیت‌های ایرانی و ایران‌شناس معروف را در وب‌سایت خود آورده بود بدون این‌که تماسی با این افراد گرفته باشد.
سهیل پارسا، کارگردان تئاتر شهیر ایرانی ـکانادایی، جزو این دسته افراد بود که نام او در وب‌سایت آمده بود. پارسا مدتی پیش به این مرکز ایمیل زده بود و خواستار حذف نام و چهره‌ی خود شده بود. او در مصاحبه با مک‌لینز از این ایمیل صحبت کرده و هرگونه ارتباط با آن‌ مرکز را رد کرده است.
آقای پارسا در مصاحبه با شهروند گفت:”به نظر من خیلی مشخص و خیلی روشن است که همانطور که مطبوعات کانادایی دارند این را به راحتی مطرح می‌کنند، این است که این آدم‌های بی‌شرم جمهوری اسلامی آمده بودند اینجا و می‌خواستند از اسم چند نفر و اسم دانشگاه‌هایی همچون کنکوردیا و مک‌گیل سوءاستفاده کنند… فکر می‌کنم مطبوعات کانادایی پوشش خیلی خوبی به این قضیه دادند.” آقای پارسا اضافه می‌کند:”من وقتی از این جریان باخبر شدم فورا ایمیل زدم و گفتم که من شما را نمی‌شناسم و همین الان عکسم را بردارید و آن‌ها هم برداشتند.”
دیگر شخصیتی که از نامش در وب‌سایت این مرکز سوءاستفاده شده بود، دکتر رضا براهنی، نویسنده و شاعر نامدار مقیم ریچموند هیل است. آقای براهنی در مصاحبه با شهروند گفت:”این‌ها اسم من و سهیل پارسا را آورده بودند بدون این‌که هرگز با ما تماس بگیرند… این‌ها مرا از دانشگاه تهران اخراج کردند و زندانی شدم و در”هیت لیست”‌شان قرار گرفتم و حالا عکسم را سفارتخانه‌شان چاپ می‌کند… اگر این‌ها فکر می‌کنند من از خودشان هستم چرا مرا زندان بردند و خانواده‌ام را در وحشت نگاه داشتند؟” براهنی اضافه کرد:”من معتقدم که جمهوری اسلامی بهتر است اول برود سانسور را از بین ببرد و بگذارد کتاب‌ها آزادانه چاپ بشود تا این‌که به این فکر بیافتد که در خارج از ایران هم جاهایی هست که می‌شود دست درازی و نفوذ کرد.”
مجله ی مک لینز پس از چاپ مقاله ای به قلم مایکل پترو با عنوان “چه کسی گرداننده ی پنهان مرکز مطالعات ایرانی است؟” که در آن یکی از سه مدیر مرکز را فاضل لاریجانی معرفی کرده بود، از قول مهدی شاهرخی یکی از کارکنان این مرکز نوشته که آنها هنوز از سفارت ایران پول دریافت می کنند. همین نویسنده در مقاله ای دیگر اشاره به ایمیل دکتر مهدی تورج، یکی از دانشگاهیانی که نامش در این سایت منعکس است، کرده و نوشته: دکتر مهدی تورج در میان سه دانشگاهی دیگر که نام و عکسشان در وب سایت مرکز ایرانشناسی آمده قرار دارد ولی او اظهار داشته قویاً مخالف رژِیم فاشیستی و دیکتاتوری(جمهوری اسلامی) ایران است و از هرگونه تلاش افشاگرانه در این خصوص حمایت می کند. دکتر تورج در ایمیل خود مراتب ناراحتی اش را از این سوءاستفاده ی آنها ابراز داشته و گفته که طی نامه ای از آنها می خواهد که اسمش را از وب سایتشان حذف کنند.
ریچارد فولتز، استاد دانشگاه کنکوردیا، نیز در مصاحبه با مک‌لینز هرگونه ارتباطی با این مرکز را رد کرده است در حالی که عکس و اطلاعات او همچنان در زمان نوشته شدن این مقاله (سه‌شنبه بعدازظهر ۲۰ اپریل) روی وب‌سایت بود.

«درهای باز» شهرداری تورنتو برای «مرکز ایران‌شناسی»

یکی از مواردی که باعث می‌شد بعضی‌ها در نگاه اول تصور به معتبر بودن این مرکز بکنند شرکت آن در برنامه‌ی «درهای باز» شهرداری تورنتو بود. در این برنامه که هر ساله توسط شهرداری برگزار می‌شود، اماکن مختلف فرهنگی، هنری درهای خود را ظرف دو روز به روی مردم باز می‌کنند تا همه به دیدار آن‌ها بروند. شرکت این مرکز در برنامه‌ی «درهای باز» سال ۲۰۰۹ باعث شده خبری با عنوان «تقدیر شهردار تورنتو از مرکز مطالعات ایران‌شناسی» در وب‌سایت آن درج شود (جالب است که در عنوان این خبر، واژه‌ی انگلیسی شهردار با املای غلط به صورت Mayer درج شده!).
زیر این عنوان کپی لوح تقدیری از شهرداری با امضای شهردار تورنتو، دیوید میلر، آمده است که می‌گوید: «به پاس مشارکت برجسته شما به دهمین دوره مراسم سالیانه درهای باز تورنتو… از تعهد شما به این بزرگداشت معماری که نقش مهمی در حیات و موفقیت تورنتو دارد». این لوح در تاریخ ۲۳ و ۲۴ می ۲۰۰۹ به امضای میلر رسیده است.
شین جرارد، از مسئولان ارتباطات شهرداری تورنتو، در این مورد در مصاحبه با شهروند گفت: «من با خانم جین فرنچ که سال قبل مسئول برنامه‌ریزی «درهای باز» بود صحبت کردم و او گفت که سازمان مذکور سال قبل با آن‌ها تماس گرفته و تقاضای شرکت در برنامه را داشته… دو علت در پذیرش آن نقش داشته اول این‌که هدف ما این است که تنوع فرهنگی داشته باشیم و دوم این‌که شرکت‌کنندگان زیادی از منطقه‌ی نورت یورک نداشتیم». آقای جرارد به ما توضیح داد که مرکز معروف خود را به عنوان «نماینده جامعه ایرانی» جا زده‌ و شهرداری تورنتو از ماهیت واقعی آن خبر نداشته است.
جرارد اضافه کرد این نهاد برای برنامه‌ی امسال درهای باز (۲۰۱۰) که به زودی برگزار می‌شود ثبت نام نکرده است و «به این علت که سال قبل هم استقبال چندانی از آن‌ها نشد ما هم با‌ آن‌ها تماس نگرفتیم».
آقای جرارد که مطلب مجله‌ی مک‌لینز در مورد این نهاد جعلی را خوانده بود گفت: «این مطالب و این احساسات جامعه‌ی ایرانی راجع به این نهاد عامل بازدارنده‌ی بزرگی برای هرگونه پذیرش آن‌ها در آینده است».

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد