logo





جنبش سبز و مسئله ملیتهای داخل ایران

یمیناری در باره جنبشهای اخیر ایران و جای کردها در این جنبش، نقش زنان، دیگر نیروهای سیاسیی و شخصیتهای فعال کردستان ایران در روز ششم مارس 2010 در شهر کلن آلمان فدرال

دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۸ مارس ۲۰۱۰

دکتر گلمراد مرادی

dr-moradi.jpg
هموطنان عزیز و حضار محترم،

بحث کوتاه امروز ما بر سر جنبش سبز و مسئله ملیتهای ایران است. در میان برخی محافل، قصدا یا نا خود آگاه و بدون درنظر گرفتن شرایط اقلیمی و امکانات، تبلیغ می شود که ملیتهای "اقلیت" ایران و بویژه ملت کرد کمتر در جنبش سبز شرکت می کنند! که بنظر من این درست نیست و احتمالا بقصد کم رنگ نشان دادن نقش کردها علیه رژیم کنونی است.
اجازه دهید قبل از بیان هر مطلب دیگر، نکاتی چند درباره وضع اسفبار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران که منجر به تحولات اخیر، بنام جنبش سبز در این کشور شده است، بنمایم. در واقع جنبش سبز ادامه جنبش 30 ساله مردم و شدت بخشیدن به آن نتیجه عصیان و اعتراض توده های جان برلب رسیده است که دیگر نمی خواهند بیش از این فریب "اسلام ناب محمدی" را بخورند. جمهوری اسلامی نه فقط با زور، آزادی را ازمردم سلب کرده است، بلکه در همه زمینه های ذکر شده فوق کشوررا به لبه پرتگاه مخوفی کشانده است و توده های پاک دل را از اسلام و حکومت اسلامی متنفر نموده است. فرق فاحش طبقاتی به حد انفجار آمیزی رسیده است. در حالی که یک فرد هوادار رژیم و پاسدار با سواد در حد دیپلم در هر دقیقه 294 هزار تومان به اصطلاح در آمد دارد، میلیونها انسان با سواد بالا تر و کوشش بیشتر، اگر فقط از رژیم ناراضی باشند یا بی تفاوت به آن و در بالاترین نوعش انتقاد نمایند، باید زیر خط فقر زندگی کنند.
بنا به آماری که اخیرا در همه رسانه های رژیم نیز درج شده و برخی از قلم به دستان اپوزیسیون نیز به آن استناد کرده اند، حدود 47 میلیون ایرانی از همه ملیتها زیر خط فقر می زیند. یعنی در آمد هرنفر (حدود 30 میلیون ایرانی) کمتر از 2600 تومان در روز است و حدود 17 میلیون دیگر کمتر از 4300 تومان روزانه به دست می آورند. این ارقامی است که مرکز آمار دولت بیرون داده است. پس از نظر اقتصادی قاشق رژیم به ته دیگ رسیده است و کشور در این زمینه در تورم غرق و در حال سقوط است. از نظر اجتماعی و فرهنگی ایران بهیچ وجه دیگر قابل زیست نیست. محدودیتها به آن اندازه رسیده است که مردم حتا غیر سیاسی و با مشاغل بالا و در آمد کافی تحمل فشارهای مأموران رژیم را ندارند و فامیل و مملکت را بجای گذاشته و فرار می کنند. از نظر سیاسی که دیگر هیچ. به یقین تاریخ ایران استبدادی خشن تر از حکومت جمهوری اسلامی را به خود ندیده است. در اصل اینها می توانند باعث تقویت جنبش 30 ساله ایران که امروز به جنبش سبز معروف شده، باشند. در واقع شدت بخشیدن به جنبش ملتهای ایران همانا تقلبهای اسلامی و میلیتاریزه کردن کشور توسط مهره های پاسدار است. سیاوش اویسی یک هموطن در مقدمه مقاله ای درباره اوضاع ایران و جنبش سبز، پرسشهای زیررا مطرح کرده است که بنظر من باید به آنها توجه داشت. او می گوید:
1- "چه زمینه هاو الزاماتی باعث قدرتگیری میلیتاریست ها (جناح احمدی نژاد که گویند درقتل دکتر قاسملو هم دست داشته) گردید؟خط سرخ داخل پرانتز از نگارنده است.
2- چرا جناح احمدی نژاد مصر به کسب و سپس حفظ قدرت سیاسی به هر قیمتی بوده است؟
3- چرا و با چه هدف اولیه ای جنبش (منظور جنبش سبز است) آغاز شد؟
4- چرا هدایت جنبش به دست نخبگان نظام جمهوری اسلامی (موسوی و کروبی ) است؟
5- ایران در آینده ای فراتر از نظام جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود؟"
پاسخ به این پرسشها را می گذاریم برای بحث عمومی و به بقیه مطالب می پردازیم، زیرا وقت کم است. البته اندیشیدن درباره این پرسشها ضروری باید باشد و پاسخهای منطقی برای آنها یافت شود. در واقع همانطوری که ذکرش رفت، شدت بخشیدن به ادامه جنبش 30 ساله، نتیجه و عکس العمل آنهمه جنایت و خراب کاری های جمهوری اسلامی در مدت حاکمیت اش است که چه ظلمهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به ملتهای ایران و بویژه به زنان ما که نیمی از جامعه چند ملیتی ایران را تشکیل می دهند، نموده است. بهمین دلیل مردم در آن جو خفقان دائم به دنبال بهانه بوده و می گردند که نا رضایتی و اعتراضات خودرا علیه این رژیم به نمایش بگذارند. در هرصورت شدت بخشیدن به جنبش مردمی که اکنون بنام جنبش سبز معروف شده و بنظر من بدون رهبر عمل می کند، آخرین شانس برای جناح میلیتاریستی بود که از دست داد. مردم دیگر با دیدن برخی از رهبران سابق جمهوری اسلامی و اکنون در اپوزیسیون که حقانیت این جنبش را تأیید می کنند و به دنبال آن روان اند، دیگر از این رژیم سلب اعتماد کرده و ترسشان ریخته است.
مردمان عادی ملتهای ایران درجریان آخرین وقایع واعتراضات، بهتر لمس کردند که این یک رژیم قرون وسطائی، توتالیتیر و مستبد در ایران است و به هیچ پرینسیپ انسانی پای بند نیست و ابتدائی ترین حقوق انسانهای ملیتهای ایران را زیر پا می گذارد و صددرصد براین باور است که یک حکومت مرکزی به شیوه اسلامی و آنهم اسلام شیعه اثتا عشری باید حاکم باشد و بر همه ثروت مملکت تسلط داشته که بتواند با آن بیشتر برای اسلام تبلیغ نماید. اینها با چنین تصوری، هر کسی یا هر ملتی که حقوق خودرا بخواهد با شدت و با بی رحمی تمام سرکوب می کنند. اینان با اسلحه ولایت فقیه یعنی حکومت خدا بر روی زمین وارد میدان شده اند و کسی هم حق هیچ اعتراضی علیه این حکومت خدا را ندارد! پس آنها مجازاند بنا به چنین شعاری دست بهرجنایتی بزنند ومخالفان را بسادگی محارب با خدا قلم داد کرده و بکشند.
اینها هیچ ملتی را غیر از ملت حاکم به رسمیت نمی شناسند و هیچ مذهب و دینی را غیر از شیعه اثنی عشری، مسلمان و با خدا نمی دانند و حتا تحمل مسلمانان سنتی نیز برایشان سخت است و بدلایل گوناگون آنها را اذیت و آزار می دهند. بنظر آنها کسی مسلمان است که شیعه باشد و به ولایت فقیه پای بند. یعنی همان حاکمیت خدا بر روی زمین که بوسیله ولایت فقیه و نایب امام زمان اداراه شود.
با چنین تئوری ئی باید برای ما روشن باشد که ملتهای شیعه مخالف رژیم و غیر شیعه در ایران امروز جائی ندارند. بهمین دلیل خیلی از تحلیل گران سیاسی در جهان نیز براین باور اند که جمهوری اسلامی باید بر داشته شود و جایش را به یک سیستم دمکراتیک بدهد. اما آقای احمدی نژاد و دیگر رهبران حکومت شیعه در ایران می خواهند به زور هم شده ولایت فقیه را در این کشور به مردم تحمیل کرده و بقبولانند که این درواقع همان حاکمیت اکثریت براقلیت آقای دکتر داریوش همایون است. این حضرات اگربا تهدید به تولید بمب اتمی هم بوده، می خواهند خودرا نجات دهند و به جهانیان تحمیل کنند.
سران جمهوری اسلامی شاخه افراطی و میلیتاریستی خامنه ای- مصباح یزدی- احمدی نژاد به این نتیجه رسیده اند که جهان متمدن هرگز باحاکمیت کنونی آنها آشتی نخواهد کرد و فکر می کنند که اگر آنها به رفرمهائی هم دست بزنند؛ مثلا بفرض اگر حقوق ملیتها در ایران را به رسمیت بشناسند و مسئله دمکراسی نیز به شیوه ای پیاده شود، نمی توان ایران را از تجزیه و شقه شقه شدن نجات داد. بسی تلخ، اما خیلی جالب است که شاخه افراطی سلطنت طلبان نیز با این تز جمهوری اسلامی تقریبا موافق وهم پا هستند. پس رژیم کنونی بااین استدلالها بر حفظ ولایت فقیه پا می فشارد و می خواهد حکومت مرکزی را قدرتمند کند و بهر قیمتی سر پا نگهدارد. آنها براین باور اند: آن زمان است که می توان ایران متحد را حفظ کرد و از تجزیه کشور جلو گیری نمود! بهر حال این نظریه ی شاخه میلیتاریست ها است.
احتمال پرسیده شود که موقعیت کنونی و تحولات اخیر ایران را چگونه می توان ارزیابی نمود؟ بنظر من همانطور که در پیش اشاره شد این جنبشهای اخیر در نتیجه فشارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هستند که رژیم اسلامی مستقیم و بیش از حد بر مردم وارد آورده و می آورد. مردمان ملتهای ایران دیگر به تنگ آمده اند و حتا جان خودرا برای آزادی و آزاد بودن ریسک می کنند. در تاریخ نوین ایران هیچ سابقه نداشته است که این همه مغز از مملکت فرار کند و یا اگر در داخل بنا بر اعتقاداتشان مانده و مبارزه کرده اند، زیر شکنجه کشته شوند. دوما با وصف تلفات بی اندازه و به عقب رفتن کشور، شدت بخشیدن به حرکت قاطع مردم به ما امید می دهد که ملتهای ایران تا اندازه ای بیدار شده اند و این مردمان (بویژه زنان و دختران قهرمان) ما دیگر آن مردمان 30 و چند سال پیش نیستند، بلکه بسیار آگاه تر اند و مصمم تر. پس اگر نیروهای پیشرو جامعه بویژه آنهائی که از زیر تیغ جنایتکاران در رفته اند، بیشتر به آینده بیاندیشند و گامهائی درراه اتحاد بر دارند و از نیروهای داخل، متحدا پشتیبانی کنند، امیدی هست که این جنبشها عاقبتی به سود اکثر ملتهای مختلف ایران داشته باشد.
ما می دانیم در خلال 30 سال گذشته اعتراضات و نارضایتی های مردم زیاد دیده می شده، اما اعتراضات و تحولات اخیر با گذشته فرق فاحشی دارد، چرا؟ اگر زیاد اغراق نگفته باشیم، رژیم در 30 سال گذشته توان خودرا بصورت مقطعی و منطقه ای برای نابودی نیروهای چپ و دیگر مخالفین خویش پیش از همه بسیج نیروهای نظامی علیه ملت قهرمان کرد، بکار می گرفت. با استثناهائی ملت کرد تنها نیروی مقاوم در برابر جمهوری اسلامی بود و بیشتر تظاهرات و جنبشهای ضد رژیم در یک شهر یا دو شهر بودند و رژیم آنهارا زود سرکوب می کرد. تنها در مناطق کردستان و بلوچستان و تا حدودی آذربایجان تداوم داشت. در واقع فرق این جنبش اخیر با گذشته در آن است که اعتراضات مردم دیگر موضعی و مقطعی و محلی نیستند، بلکه به جنبش سراسری تبدیل شده. در 30 سال گذشته رژیم حالت حمله بر مخالفان خودرا داشت و آنها را قلع و قم می کرد. اما اکنون به دلیل کثافتکاریها، یعنی دزدیها و رشوه خواریها و تقلب مدارک دانشگاهی در میان وزیران و وکیلان وفادار به رژیم و تقلب آشکار در انتخابات ریاست جمهوری که صدای خودی هارا نیز در آورده است، دیگر آبروئی برای اسلامشان نگذاشته و ترس مردم شکسته است و مردمان ملتهای ایران حتا آن وفاداران به اسلام و رژیم در برابر اینها می ایستند و دیگر وقعی به تقدساتشان نمی گذارند. یعنی رژیم مجبور شده، در بعضی زمینه های رسانه ای، حالت دفاعی بخود بگیرد و در زمینه نظامی به سرکوبهای مخالفانش شدت بخشد. برای اینکه دهان جهان آزاد را ببندد، نیروهای لباس شخصی اش جنایت می کنند، در و پنجره وسایل نقلیه و خانه های مردم را می شکنند و بانکهارا آتش می زنند و آنها را به گردن تظاهر کنندگان می گذارند که برای سرکوب دلایل موجه داشته باشند. همین خود اسلام را برای جوانان زیر سئوال برده است. چون آنها اعتقاد داشتند که در اسلام نیرنگ و دروغ و حقه بازی حرام باید باشد، اما برای اینها نیست و سراپایشان به تقلب و حقه بازی و تزویر آراسته است.
احتمالا پرسیده شود: آیا دراین تحولات اخیر و رقابت بین خودیها که برخی از شخصیتهای اپوزیسیون اسلامی به دیگر ملتها وعده رعایت حقوق آنها و بهبودی وضع می دهند، تا چه اندازه درست است و تحقق پذیر؟ آنطور که اشاره شد، برخی از این خودیهای سابق به دنبال جنبش مردمی روانند و از آنجا که سران این رژیم تا پوست و استخوان فریبکار و نیرنگباز اند و بجز به قدرت بهیچ چیز دیگری نمی اندیشند، لذا طبیعی است که گروهی رقیب گروه دیگر شده و می شوند. این رقابت بین سران مسلمان سابقه 1400 ساله دارد. از همان زمان پیامبر این رقابت دیده می شد و هر گروهی ضعیف تر بود، برای جمع آوری نیرو مجبور بود قول و قرارهائی بدهد. آقای کروبی و سید حسین موسوی نیز استثنا نیستند. این حضرات به درستی می دانند که ملت کرد در ایران به یک وزنه بسیار نیرومند و تقریبا آگاه تر به حقوق خویش، تبدیل شده است. بخشی از کردستان از یوغ یک جنایتکار تاریخ رها شده است و حریم کردستان فدرال در عراق به یک پشتیبان و دلگرمی برای دیگر بخشهای کردستان تبدیل شده است. خوب این سیاست مداران اسلامی هم خرفت نیستند و می دانند که کردها بر روی حق مسلم خویش پافشاری خواهند کرد و اگر به آنها گوشه چشمی نشان داده شود، برای نیروی پر توان آنها می توان حساب باز کرد. اینست که از طرف این آقایان قولهائی داده می شود. اما واقعیت امر چیست؟ اینها فقط می خواهند شیره سر مردم کرد و دیگر ملیتهای غیرحاکم بمالند. اینها در زمانی که در رأس کار بودند (یعنی نخست وزیر و رئیس مجلس) کوچکترین اقدامی نکردند که توجهی به حقوق همه ملتهای ایران بشود. پس انسان نباید کلاه وعده های سر خرمن بسرش برود. بدون شک اگر اینها هم به قدرت برسند، نه اینکه هیچ کاری در پیشبرد حقوق ملتها انجام نمی دهند، بلکه احتمالا بجلو گیری ازاین پیشبرد نیز دامن بزنند. همین کار را در هر فرصت کرده و می کنند. برای مثال جوانانی را بجرم عضویت در یک حزب کردی محکوم به اعد ام می کنند. اخیرا یک آذربایجانی را بجرم اینکه اعلامیه ای به زبان مادری خود پخش کرده است دستگیر نموده و او اکنون حدود سه هفته است که در اعتصاب غذا بسر می برد. نا گفته پیدا است با تمام این توصیف، باید ازهرضعف رژیم برای بکرسی نشاندن حقوق حقه خویش استفاده کرد.
باز هم پرسیده می شود، آیا ملتهای سر زمین ایران همه و بویژه ملت کرد در جنبش کنونی با دل و جان سهیم اند؟ و اگر نه چه دلایلی می تواند داشته باشد؟ این کلاف پیچیده و درهمی است که نمی توان آن را سیاه وسفید نشان داد. اولا من همانگونه که درپیش گفتم، کم رنگ کردن شرکت ملیتها و بویژه ملت کرد در جنبش کنونی را قبول ندارم، زیرا جوانان کرد، اگر نگوئیم به اندازه جوانان خلق حاکم ولی به نسبت بسیار زیادی در جنبش سهیم بوده و هستند. فقط به لیست زندانیان و در انتظار اعدام بودن و کشته شدگان توسط مأموران جنایتکار رژیم، نگاهی بیافکنید، ملاحظه خواهید کرد که جوانان بیگناه خلق کرد به نسبت در جنبش حق طلبانه علیه ملاهای حاکم در صف مقدم هستند. گویا نظر گویندگان این باشد که خلق کرد بطور عام اسلحه به دست نگرفته که به عنوان پیشمرگه وارد کارزار شود. اما شرکت آنهادر جنبش مردمی غیر قابل انکار است.
حالا به فرض، این ادعای دلسرد بودن ملتهای غیر حاکم از جنبش تاحدی درست باشد که نیست و این خود دلالیل زیادی می توان برای آن آورد که من در اینجا به چند نمونه اشاره می کنم: اولا رژیم در خلال 30 سال گذشته به اندازه ای از جنبش ملتها و بویژ از نام ملت کرد وحشت داشته و دارد که سراسر مناطق غیرفارس ایران و کردستان را با نیروهای نظامی و پلیس اشغال کرده است و حق نفس کشیدن از حتا مردم عادی را گرفته است و کوچکترین حرکتی را زیر نظر دارد و از مخالفان و حتا شرکت کنندگان در تظاهرات می ترسد و بعضی از نخبگان آنها را بجرم عضویت در احزاب و پیش از همه احزاب کردی درهر فرصتی دستگیر و درکنار زندانی و شکنجه و تجاوز، محکوم به اعدام می کند. ما نمونه زیادی داریم که یا اعدام شده اند و یا در صف اعدامی ها قرار دارند. برخی از زنان قهرمان کرد به تجاوز بخود اعتراف کرده اند و لکه ننگ نا زدودنی را بر دامان این رژیم چسبانده اند. دوما مسئله دوری از مرکز، کافی نبودن و دسترسی نداشتن به تکنولوژی، نا آگاهی، ترس از جو اختناق و از دست دادن شغل و کار و غیره می توانند دخیل باشند. سوما مسئله انقلاب 1357 را خوب بیاد داریم که چگونه ملاهای ناسیونالیست قدرت را قبضه کردند و ابتدائی ترین حقوق ملیتها را زیر پا گذاشتند و نه اینکه ملت کرد، بلکه همه ملتهای ایران که بیشتر درمناطق عقب نگهداشته شده هستند، از هر انقلابی و هر جنبشی دلسرد کردند. علاوه بر همه اینها بخشی از اپوزیسیون هنوز هم بعد از 30 حاضر نشده اند این ابتدائی ترین حقوق ملتها را به رسمیت بشناسد. مثلا بگویند: درایران بغیراز ملت حاکم ملتهای دگری هم هستند. بنا بر این بسیاری از کردها حاضر نیستند جان خودرا ریسک کنند و یک دیکتاتور دیگری مانند شاه یا خامنه ای مجددا قدرت را به دست گیرند که به آنها حتا اجازه آموزش و فراگیری به زبان مادری داده نشود. این بار بنظر من باید کردها با شرط و شروط رعایت دمکراسی و حقوق برابر در هر حرکتی وارد عمل شوند و با کارت باز بازی کنند و به دام نیرنگها نیافتند.
این بخشی از وظایف مهم ما در قبال این تحولات اخیر در جامعه ایران چند ملیتی باید باشد. پر مسلم است و ما خوب می دانیم که هر چه جنبش قدرت بگیرد و تداوم داشته باشد، از عمر نا میمون جمهوری اسلامی بشدت می کاهد. این امید به روشنی دیده می شود و شکی در آن نیست که رژیم دیر یا زود رفتنی است. بهمین دلیل وظایف نیروهای کرد در کردستان و در خارج از وطن در مورد وقایع و تحولات ایران با رعایت آن شرایط، دو چندان شده و باید از هر فرصتی که رژیم را ضعیف تر می کند و احتمالا به سر نگونی آن می انجامد، استفاده نمایند و در مد نظر داشته باشند که حقوق ملی خلقهای ایران در رأس برنامه قرارگیرد. این وظایف نیروهای فعال و سیاسی کرد شرط اول است. دوم اینکه کوشش در اتحاد بین خود و آگاه کردن بیشتر هواداران و مردم کرد خواهد بود که این نکته بدون شک به نزدیکی هر چه بیشتر آنان برای اتحاد کمک خواهد کرد. سوم اینکه کوشش به ائتلاف بادیگر نیروهای اپوزیسیون از همه ملیتهای ایران و یافتن راهی برای بکرسی نشاندن شیوه دمکراتیک حکومت، بعد از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی. بنظر من باید ازکنگره ملیتها بیشتر حمایت کرد و آن را تقویت نمود و به راه و خواست همه ملتهای ایران کشاند. قبل از همه باید با منطق و استدلال نیروهای راست و تفرقه اندازرا به بقیه توده ها معرفی نمود و افشاء کرد و به آنها نشان داد که بدون رعایت حقوق انسانی همه افراد ملیتها ایران، سر دادن شعار دمکراسی بی معنی خواهد بود.
هایدلبرگ، آلمان فدرال 6 مارس 2010
دکتر گلمراد مرادی
Dr.GolmoradMoradi@t-online.de


جووڵانه‌وه‌ی سه‌وزوگه‌لانی ئێران

سیمیناریک له سه ر راپه رینه کانی ئه م دواییانه ی ئیران، جیگه ی کورد له و راپه رینه، نه قشی ژنان و هه لویستی هیزه سیاسی و که سایه تیه کانی روژهه لاتی کوردستان له شاری کلن ئآلمانی فیدرال له روژی 6 مارس 2010

هاوولاتیانی به‌ڕێز،
به‌شدارانی هێژا،
باسی ئه‌مڕۆی ئێمه‌ له‌سه‌ر جووڵانه‌وه‌ی سه‌وز و کێشه‌ی گه‌لانی ئێڕانه‌. له‌ هێندێک بۆنه‌ و کۆڕ و کۆبوونه‌وه‌ی تایبه‌تی دا به‌ ئانقه‌ست یان له‌ ڕووی بێ ئاگایی یه‌وه‌ و به‌ بێ له‌به‌رچاوگرتنی هۆکاره‌کانی ناوچه‌یی و ڕاده‌ و ڕێژه‌ی تواناکان، باس له‌وه‌ ده‌کرێ که‌ گه‌لانی "که‌مینه‌" ئێران و به‌تایبه‌ت گه‌لی کورد له‌ جووڵانه‌وه‌ی سه‌وزدا به‌شدار نییه‌ که‌ به‌ ڕای من ئه‌وه‌ دووره‌ له‌ڕاستی و ده‌چێ به‌ مه‌به‌ستی نزم نیشاندانی خه‌باتی گه‌لی کورد دژی ڕێژیمی ئێستای ئێران بێت.
له‌سه‌ره‌تاوه‌ حه‌زده‌که‌م ئاماژه‌یه‌ک به‌ بواریدا له‌باری ماڵی(ئآبوری)، کۆمه‌ڵایه تی، فه‌رهه‌نگی و سیاسی ئێران بکه‌م که‌ ئاکامه‌کانی ئه‌مڕۆ بۆته‌ سه‌رهه‌ڵ دانی جووڵانه‌وه‌یه‌ک به‌ناوی جووڵانه‌وه‌ی سه‌وز. له‌ڕاستیداجووڵانه‌وه‌ی سه‌وز درێژه‌ی خه‌بات و ڕاپه‌رینی 30ساڵه‌ی گه‌لانی ئێرانه‌ و ئه‌وه‌ی که‌ ئه‌مرۆش ده‌ یبینین، ڕق و تووڕه‌یی په‌نگ خواردووی خه‌ڵکه کانی ئێرانه‌ که‌ ئیتر نا خوازن زیاتر له‌وه‌ فریوی "ئیسلامی نابی محمدی" بی خوه ن. کۆماری ئیسلامی نه‌ ته‌نیا به‌ زۆرو زۆرداری گه‌لانی ئێران له‌ ئازادی بێ به‌ری کردوه‌، به‌ڵكوو له‌ هه‌ موو بواره‌کانی ژیاندا ئێرانیان به‌ره‌و هه‌ڵدێڕێکی ترسناک بردوه‌ و خه‌ڵکه کانی ئیران له‌ هه‌رچی ناوی دین و ئیسلامه‌ بێزار کردوه‌. جیاوازیی چینایه‌تی به‌ ئاستی ته‌قینه‌وه‌ گه‌یشتوه. له‌ کاتێکدا که‌سێکی لاینه‌گری رێژیم و به‌ ڕواڵه‌ت خوێنده‌واری له‌ ڕه‌ده‌ی دیپڵۆم دا له‌ هه‌ر خوله‌ کێکدا (ده قیقه) 294 هه‌زارتمه‌ن داهاتی هه‌یه‌، به‌ میلیۆن مرۆڤی به‌ توانا و خوێنده ‌وار، ئه گه ر فه قه ت له رژیم نارازی بن یان بی ته فاوه ت بن، له‌ ژێر خه‌تی فه‌قر و نه‌داری دا ده‌ژین. ‌

به‌ پێی ئامارێک که‌ له‌و دواییانه‌ دا له‌ ڕاگه‌یه‌نه‌کانی ڕێژیمدا بڵاو کرایه‌وه‌و له ‌لایه‌ن به‌شێک له‌ نووسه‌رانی ئۆپۆزیسیۆنیشه‌وه‌ وه‌ک سه‌رچاوه‌ ئاماژه‌ی پێ کراوه‌، نیشان ده دا، نێزیک به‌ 47 میلیۆن ئێرانی له‌ گه‌لانی ئێران له‌ژێر خه‌تی نه‌داری و فه قردا ده‌ژین . یانی داهاتی هه‌رکامیان (نێزیک 30 میلیۆن که‌س) که‌متر له‌ 2600 تمه‌ن له‌ ڕۆژدایه‌ و نێزیک به‌ 17 میلیۆنی تریش که‌متر له‌ 4300 تمه‌نه‌. ئه‌مانه‌ ئه‌و ئامارانه‌ن که‌ دام و ده‌زگاکانی ڕه‌سمی رێژیم داویانه‌ ده‌ره وه. له‌ راستیدا له‌ بواری ماڵیدا رێژیم که‌وتۆته‌ په‌له‌قاژه‌و ئێران له‌ (چالاوی ته وه روم ده خنکی) هه‌ڵاوساندا نقوم بووه‌. له‌ بواری کۆمه‌ڵایه‌تی و فه‌رهه‌نگی ئیتر ئێران به‌ هیچ شێوه‌یه‌ک جێگای ژیان نییه‌. ته‌گه‌ره‌ خستنه‌ سه‌ر ڕێگای هه‌وڵ و تێکۆشان له‌و بوارانه‌دا گه‌یشتۆته‌ جێگایه‌ک که‌ ته‌نانه‌ت که‌سانیک غه‌یرسیاسی وبه‌ که‌سب وداهاتی باش توانای خۆراگریان له‌ به‌رانبه‌ر فشار و زه‌بری رێژیم دا نه ماوه‌، و به‌م جۆره‌ واز له‌ که‌سوکار و وڵات دێنن و ڕێگای ده‌ر به‌ده‌ری ده‌گرنه‌ پێش. له‌ بواری سیاسی که‌ ئیتر بۆ باس کردن نابێ. بێ شک ئێران له‌ مێژووی خۆیدا دیکتاتۆریه‌تێکی له‌ حکومه‌تی ئیسلامی دڵ ڕه‌ق تر و بێ به‌زه‌ییانه‌تر به‌ خۆوه‌ نه‌دیوه‌. هه‌مووی ئه‌وانه‌ی که‌ باسمان کردن له‌ راستیدا ده‌توانن ببنه‌ هۆکارێک بۆ هه‌رچی به‌ره‌وپێش بردنی جه‌ریانێک که‌ ئه‌مڕۆ به‌ جه‌ریانی سه‌وز ناسراوه‌. سیاوه‌ش اویسی له‌ سه‌ره‌تای وتارێکدا له‌ بواری ڕووداوه‌کانی ئێران و جه‌ریانی سه‌وزدا چه‌ندین پرسیاری هێناوه‌ته‌ گۆر که‌ به‌ڕای من شیاوی لێ وردبوونه‌وه‌ ین. به‌ڕێزیان ده‌ڵێ:
1. ئه‌و هۆکاروبه‌ستێنانه‌ی که‌ بوونه‌ هۆی هاتنه‌ سه‌رکاری میلیتاریسته‌کان(ئه‌حمه‌دی نژاد که ده بیژن له قه تلی دکتور قاسملو ده ستی هه بووه) کامانه‌ بوون؟ خه تی سوور له ناو پرانتیز هین نووسه ره
2. بۆچی داروده‌سته‌ی ئه‌حمه‌دی نژاد خوازیاری هاتنه‌سه‌رکارومانه‌وه‌ له‌ ده‌سه‌ڵات به‌هه‌ر قیمه‌تێکه‌؟
3. بۆچی و به‌چ مه‌به‌ستێک ئه‌م جووڵانه‌وه‌(سه‌وز) سه‌ری هه‌ڵدا؟
4. بۆچی ڕێبه‌رایه‌تی ئه‌م جووڵانه‌وه‌ به‌ده‌ست مووسه‌وی و که‌رروبی وه‌ک دوو مۆره‌ی کۆماری ئیسلامییه ‌وه‌یه‌؟
5. ئێرانی دوای کۆماری ئیسلامی به‌ چ شێوه‌یه‌ک ده‌بێ؟
وڵامی ئه‌م پرسیارانه‌ دێڵینه‌وه‌ بۆ باس و دیالۆگی گشتی، به‌ڵام پێویسته‌ ئاوڕ له‌چه‌ند بابه‌تی تر بده‌ینه‌وه‌. دیاره‌ ئاوڕدانه‌وه‌ له‌و پرسیارانه‌ی‌ سه‌ره‌وه‌ ودۆزینه‌وه‌ی وڵامی شیاو پێویستی هه‌نووکه‌یی یه (زور گرنگه)‌. له‌ ڕاستیدا هه‌رئه‌و جۆره‌ که‌باس کرا، گوڕوتین (شدت دان) به‌ خه‌باتی 30 ساڵه‌ی دژی کۆماری ئیسلامی، ئاکام و ڕه‌نگ دانه‌وه‌ی ته‌واوی جینایه‌ت و کرده‌وه‌ دزێوه‌ کانی کۆماری ئیسلامی له‌ ماوه‌ی حاکمیه‌تیدا دژی گه‌لانی ئێران له‌ هه‌موو بواره‌کانی ماڵی،کۆمه‌ڵایه‌تی، فه‌رهه‌نگی و سیاسی یه‌ و به‌ تایبه‌ت دژی ژنان وه‌ک نیوه‌ی کۆمه‌ڵ له‌ ئێرانی فره‌نه‌ته‌وه‌یی دایه‌. به‌ هۆی ئه‌م کرده‌وانه یه‌ که‌ خه‌ڵکانی ئێران به‌رده‌وام هه‌وڵ ده‌ده‌ن که‌ زیاتر فشار بۆ رێژیم بێنن، به‌ره‌وپێش چوونی ئه‌م جووڵانه‌وه‌ که‌ به‌ سه‌وز ناوی ده‌رکردوه ‌و ئێستا به‌ بێ ڕێبه‌ریی ده‌چێته‌ پێش، ئاخرین شانس بۆ قۆڵی پاوانخوازی ریژیم بوو که‌ له‌ده‌ ستی دا. خه‌ڵکانی ئێران ئیتر به‌ دیتنی ڕێبه‌رانی ڕابردوی کۆماری ئیسلامی که‌ ئه‌مڕۆ له‌ دژبه‌ری ڕاوه‌ستاون وته‌ئیدی جه‌ریانی سه‌وز ده‌که‌ن، ئیتر بڕوایان به‌ ڕێژیم نه‌ماوه‌وترسیان لێی شکاوه‌. خه‌ڵکه کان له‌ جه‌ریانی ئه‌و ڕووداوانه‌ی دوایی دا باشتر بۆیان ده‌رکه‌وت که‌ ئه‌م ڕێژیمه‌ چه‌نده‌ دواکه‌وتوو و دیکتاتۆره‌ و ڕێز له‌ هیچ یاسا و ڕێ سایه‌کی ئینسانی ناگرێ وسه‌ره‌تایی ترین مافی گه‌لانی ئێران پێ شێل ده‌کات و پێ له‌سه‌ر حکومه‌تێکی مه‌رکه‌زگه‌را و بونیادگه‌رای شیعه‌ مه‌زهه‌بی داده‌گرێ و پێی وایه،‌ ده‌بێ به‌سه‌رهه‌موو سه‌روه‌ت وسامانی ئێراندا حاکم بێ که‌ بتوانێ به‌ ئامانجه‌ ئیسلامیه‌کانی جێی مه‌به ستی خۆی بگات. له‌و حاڵه‌ته‌دا هه‌ر که‌س و هه‌ر گه‌لێک که‌ داوای سه‌ره ‌تایی ترین مافی خۆی بکات له‌گه‌ڵ دژکرده‌وه‌ی بێڕه‌حمانه‌ی ئه‌وان به‌ره‌و ڕوو ده‌بێ. ئه‌م تاقمه‌ به‌ چه‌کی وه‌لایه‌ت فه‌قێه واته‌ وه‌ک نوێنه‌ری بێ ئه‌ملاو ئه‌و لای خوا هاتوونه‌ته‌ مه‌یدان و پێیان وایه‌ که‌ هه‌رکه‌س دژایه‌تی ئه وان بکات، ئه‌وه‌ دژایه‌تی خوا ده‌کات و ده‌بێ له‌ناو ببردرێ. ئه‌وانه‌ غه‌یری گه‌لی حاکم هیچ گه‌لێکی تر له‌ ئێرانی فره‌نه‌ته‌وه‌ییدا به‌ ڕه‌سمی ناناسن و غه‌یر له موسوڵمانی شیعه‌ نه‌بێ که‌س به‌ موسولمان و لایه‌نگری خوا نازانن و ته‌نا نه‌ت تاقه‌تی سوننی مه‌زهه‌به ‌کانیشیان نیه‌و به‌هۆکاری جۆراوجۆر تووشی ئازارو ئه‌زیه‌تیان ده‌که‌ن. به‌ لای ئه‌وانه‌وه‌ که‌سێک موسوڵمانه‌ که‌ شیعه‌ بێت و بڕوای به‌ وه‌لی فه‌قێه هه‌بێ . به‌ له‌ به‌ر چاو گرتنی ئه‌و شتانه‌ی که‌ باسمان کرد، ئیتر به‌ باشی ده‌رده‌که‌وێ که‌ کۆماری ئیسلامی به هیچ هویه ک جێگای له‌ناو دنیای ئه‌مڕۆدا نیه‌. به‌ڵام قۆڵی ئه‌حمه‌دی نژاد و به‌شێک له‌ ڕێبه‌رانی تری کۆماری ئیسلامی خوازیاری ئه‌وه‌ن که‌ به‌ زۆرداریش بێ، حکومه‌تی وه‌لایه‌تی فه‌قیه‌ به‌سه‌ر ئێراندا حاکم که‌ن که‌ ئه‌وه‌ش هه‌ر وه‌ک حاکمیه‌تی زۆرایه‌تی به‌سه‌رکه‌مینه‌ی تیئۆری ئاغای دوکتور داریوش همایونه‌. ئه‌مانه‌ ته‌نانه‌ت ئه‌گه‌ر له‌ ڕێگای وه‌ده‌ست هێنانی چه‌کی ناوه‌کیش(اتمی) بێ، ده‌یانه ‌وێ خۆیان به‌سه‌رجیهاندا ته‌حمیل بکه‌ن. سه‌رانی کۆماری ئیسلامی و به‌تایبه‌ت قۆڵی مه ذهه بی و میلیتاریستی خامه‌نه‌یی-مسباح یه‌زدی-ئه‌حمه‌دی نژاد به‌و ئاکامه‌ گه‌یشتوون که‌ دنیای پێشکه‌وتووی ئه‌مڕۆ به‌هیچ شێوه‌یه‌ک ته‌حه‌ممولی ئه‌وان ناکات. ئه‌وان پێیان وایه‌ که‌ ئه‌گه‌ر هێندێک ئاڵوگۆڕی ڕواڵه‌تی پێک بێنن و وه‌ک نمونه‌ به‌ شێک له‌ مافی گه‌لانی ئێران به‌ڕه‌سمی بناسن و تا‌ڕاده‌یه‌ک مل بۆ‌ نیمچه‌ دێمو کڕاسیه‌کیش ڕاکێشن، ناتوانن پێش به‌ له‌به‌ر یه‌ک هه‌ڵوه‌شان و دا به‌ش بوونی ئێران بگرن.
ده‌گه‌ڵ ئه‌وه‌ی جێگای داخه‌، به‌ڵام جه‌ناحی توند ڕه‌وی سه‌ڵته‌نه‌ت ته‌ڵه‌به‌کانیش له‌وباره‌وه‌ هه‌روه‌ک سه‌رانی کۆماری ئیسلامی بیر ده‌که‌نه‌وه‌. که‌وابوو ڕێژیم له ‌ڕوانگه‌ی خۆیه‌وه ‌به‌و هۆکارانه‌وه‌ پێ له‌سه‌ر مانه‌وه‌ی وه‌لایه‌تی فه‌قیه داده‌گرێ و هه‌وڵی زیاتربۆ به ‌هێز تر بوونی حکو مه‌تی مه‌رکه‌زی ده‌دا تا به‌خه‌یاڵی خۆیان پێش به‌ له‌تبوون و له ‌بر یه‌ک هه ‌ڵوه‌شانی ئێران بگرن .
ئه‌گه‌ر باسێکیش له‌سه‌ر وه‌زعی ئه‌مڕۆی ئێران و ڕووداوه‌کانی ئه‌م دواییانه‌ بکه‌ین، به‌ڕای من ئه‌و سه‌رهه‌ڵدانه‌ ئاکامی فشاری چه‌ندین ساڵه‌ی ڕێژیم له‌ هه‌موو بواره‌کانی ژیاندا بۆسه‌رگه‌لانی ئێرانه‌. خه‌ڵکانی ئێران ئیتر بڕشتیان لێ بڕاوه‌(تاب و توانیان نماوه) وئاماده‌ی خۆبه‌خت کردن له‌ پێناو ژیانێکی ئازاد دان. له‌ مێژووی ئێراندا بێ وێنه‌یه‌ که‌ به‌و ئه‌ندازه‌ نوخبه ‌و ڕووناکبیران وڵات جێ بێڵن و ڕوو له‌ هه‌نده‌ران بکه‌ن و ئه‌گه‌ریش له‌ ناوخۆی وڵات ماونه‌وه‌،له‌ ژێرفشار و ئه‌شکه‌نجه‌دا له‌ناو چوون. له‌ لایه‌کی تریش ده‌گه‌ڵ ته‌له‌فاتی گیانی زۆر له‌ خه‌باتی دژی کۆماری ئیسلامی و دواکه‌وتووی وڵاتیش، هه‌وڵی به‌رده‌وامی خه‌ڵکان ئه‌و هیوایه‌مان پێ ده‌دا که‌ گه‌لانی ئیران ئیتر له‌سه‌ر پێن و ئیتر ئه‌م خه‌ڵكانه‌ (به‌ تایبه‌ت ژنان و کچانی دلێڕ) وه‌ک 30 ساڵ وته‌نانه‌ت چه‌ندساڵ له ‌مه‌و پێشیش نین. به‌ڵکوو زۆر وشیارتر و به‌بڕواترن. که‌وابوو ئه‌گه‌ر هێزه‌ پێشکه‌و توه‌کانی کۆمه‌ڵگا و به‌تایبه‌ت ئه‌وانه‌ی که‌ توانیویانه‌ له‌ ژێر تیغی ئه م کۆماری ئیسلامیه گیان به‌ده‌ر به‌رن، ئاوڕێک له‌ داهاتوو بده‌نه‌وه‌ووهه‌وڵ بۆبرایه‌تی و یه‌کپارچه‌یی هه‌ڵ گرن و پشتیوانی له‌ هێزه‌کانی ناوخۆی وڵات بکه‌ن، ده‌کڕێ هیوادار بین که‌ ئاکامی ئه‌م سه‌رهه‌ڵدانانه‌ به‌ قازانجی زۆربه‌ی گه‌لانی ئێران ته‌واو ده‌بێت. له‌‌ماوه‌ی 30 ساڵی ڕابردوودا زۆر ڕاپه‌ڕین و جووڵانه‌وه‌ی ناڕه‌زایه-‌تیمان دیوه‌، به‌ڵام ئه‌وه‌ی ئه‌م دواییانه‌، تایبه‌تی و جیاوازی زۆری هه‌یه‌. ئه‌گه‌ر زۆرمان نه‌گوت بێ، ڕێژیم له‌ماوه‌ی 30 سالی ته‌مه‌نیدا هه‌موو توانای خۆی بۆ له‌ناو بردنی هێزه‌ چه‌په‌کان و نه‌یارانی خۆی و به‌تایبه‌ت دژی گه‌لی کورد و هێزه‌ سیاسیه‌ کانی به‌کار ده‌هێنا. به‌ هێندێک تێبینیه‌وه‌ گه‌لی کورد ته‌نیا هێز بوو که‌ دژی کۆماری ئیسلامی ڕاوه‌ستابوو. زۆرتری خۆپێشاندان و دژکرده‌وه‌ی دژی رێژیم له‌ چه‌ند شارێک تێ نه‌ده‌په‌ڕی و ڕێژیمیش زۆر به‌ سانایی(آسانی) سه‌رکوتی ده‌کرد، ته‌نیا له‌ کوردستان و تا ڕاده‌یه‌کیش له‌ به‌لوچستان و ئازه‌ربایجان خه‌بات دژی کۆماری ئیسلامی درێژه‌ی کێشا. له‌ ڕاستیدا جیاوازی ئه‌م سه‌رهه‌ڵدانه‌ی دوایی له‌گه‌ڵ ڕابردوو له‌وه‌دایه‌ که‌ ئیتر ناوچه‌یی وکاتی نییه‌، به‌ڵکوو بۆته‌ سه‌رهه‌ڵدانێکی سه‌را سه‌ری. له‌ ڕابردوودا ڕێژیم له‌ حاڵه‌تی هێرش بۆسه‌ر نه‌یارانی خۆی بوو و له‌ناویان ده‌برد، به‌ڵام ئه‌مرۆ که‌ به‌ هۆی زۆر کرده‌وه‌ی دزێو، وه‌کوو ڕشوه‌ و دزی و ساخته ‌کاری له‌ شه‌هاده‌ی وه‌زیران و وه‌کیلانی رێژیم و فێڵ و ته‌ڵه‌که‌ له‌ هه‌ڵبژاردندا که‌ ناڕه ‌زایه‌تی ته‌نانه‌ت له‌ناو کار به‌ ده‌ستانی ڕێژیمیش لێ به‌رز بۆته‌وه‌،ئیتر ئابڕووی بۆ دینه‌ که‌شیان نه ‌هێشتۆ ته‌وه‌و و گه‌لانی ئێران دژیان وه‌ستاون و ئیستا هیچ ترسێکیان لێیان نه‌ماوه‌. یانی ڕیژیم وادارکراوه‌ که‌ له‌ هێندێک بواری چاپه‌مه‌نی ته‌نانه‌ت حاڵه‌تی دیفاعی به‌خۆیه‌وه‌ بگرێ و له‌ بواری نیزامی دا ده‌ست بۆ سه‌رکووت وکوشتاری نه‌ یارانی ببا. بۆوه‌ی که‌ ده‌نگی دنیای ئازاد ببه‌ستێ، هێزه‌ لیباس شه‌خسیه‌کانی جینایه‌ت ده‌که‌ن و هێرش ده‌به‌نه‌ سه‌ر ماڵ و گیانی خه‌ڵکان، ئاگر له‌ بانک وسامانی وڵات به‌رده‌ده‌ن وخۆپێشانده‌ران وه‌ک بکه‌ری که ئه‌وان ئه‌و کرده‌وانه‌ ناوزه‌د ده‌که‌ن تا به‌م جۆره‌ زه‌مینه‌ی هێرش کردنه‌سه‌ریان ئاماده‌ بکه‌ن. هه‌ر ئه‌وه‌ خۆی بۆته‌ هۆکارێک بۆ ڕوو لێ وه‌رگێرانی لاوان له‌ ئیسلام دا که‌ پێیان وابوو له‌و دینه‌ دا درۆ وبوختان وفێل جێگای نیه‌.
مه‌سه‌له‌یه‌کی تری جێگای لێ وردبوونه‌وه‌ ئه‌وه‌یه‌ که‌ له‌م ڕووداوانه‌ی دوایی دا و له‌ ڕه‌قابه‌تی نێوان خۆیاندا هێندێک له‌ که‌سایه‌تی ئۆپۆزیسیۆن ئیسلامی قه‌ولی هێند ێک چاکسازی و دابین کردنی مافی گه‌لانی ئیرانیان دایه ن. ئه‌گه‌ر ئه‌و پرسیاره‌ بێته‌ پێش که‌ تا چ ئه‌ندازه‌ ده‌کڕێ بڕوایان پێ بکرێ و یان ته‌نانه‌ت ئیمکانی به‌جێگه‌یاندنی ئه‌و وه‌عدانه هه‌یه‌؟ ده‌بێ بڵێین به‌شێک له‌و که‌سانه‌ که‌که‌وتوونه‌ دوای ئه‌و جووڵا نه‌وه ‌و به ‌له‌به‌ر چاوگرتنی ئه‌وه‌ که‌ سه‌رانی ڕێژیم هه‌موویان فێڵبازو ساخته‌ چین و جیا له‌به‌ده‌سته‌وه‌گرتنی ده‌سه‌ڵات بیر له‌ هیچ ناکه‌نه‌وه‌، ئاسایی- یه‌ که‌ که‌سانێک ببنه‌ ڕکه‌به‌ری (ره قیبی) یه‌کتر که ئه مه‌ له‌ماوه‌ی 1400 ساڵه‌ی ئیسلامدا نموونه‌ی زۆرمان هه بووه‌. ته‌نانه‌ت له‌ ده‌ورانی پێغه‌مبه‌ری ئیسلامدا ئه‌م رکه‌به‌ریه‌ هه‌بووه‌ و هه ر وه ها لایه‌نی زه‌عیف بۆ به‌ده‌ست هێنانی هێز و توانائی هێندێ قه‌ول و قه‌رار یان ده‌ دا. ئاغای که‌روبی ومیرحوسین موسه‌ویش له‌وانه‌ به‌ده‌ر نین. ئه‌وانه‌ بۆ نمونه‌ ده‌زانن که‌ گه‌لی کورد هێز و وه‌زنه‌یه‌کی به‌ تواناو ئاگاتر به مافی خویانن و له‌ هندیک گه‌لان تر به‌ نیسبه‌ت فه عال ترن. به‌شێک له‌ خاکی کوردستان سێبه‌ری دیکتا توری له‌سه‌ر نه‌ماوه‌و باشووری کوردستان بۆته‌ په‌ناو پشتیوان و دڵ گه‌رمی بۆ به‌شه‌کانی تری کوردستان. ئه‌و کاربه‌ده‌ستانه‌ی ئیسلامیشه ئه‌وه‌ باش ده‌زانن که‌ کورده‌کان سوورن له‌سه‌ر به‌ده‌ست هێنانی مافه‌کانی خۆیان و ئه‌گه‌ر ئاوڕێکیان لێ بدرێته‌وه‌، ده‌کرێ له‌سه‌ر هێزوتوانایان حیساب بکرێ. هه‌ربۆیه‌ش له‌لایه‌ن ئه‌و جه‌نابانه‌وه‌ هێندێ قه‌ول ده‌درێ. به‌ڵام ڕاستی ئه‌م قه‌زیه‌ چی یه‌؟به‌ ڕای من ئه‌وانه‌ ته‌نیا ده‌یان هه‌وێ شیله‌ له‌سه‌ری گه‌لی کوردوگه‌لانی تری ئێران هه‌ڵسوون. ئه‌وانه‌ کاتێک له‌سه‌رکار بوون (سه‌ره‌ک وه‌زیر و سه‌رۆکی مه‌جلیس) هیچ کارێکیان له‌وباره‌وه‌ بۆ دابین کردنی مافی گه‌لانی ئێران نه‌کرد. که‌وابوو نابێ کڵاو له‌سه‌ر خۆمان بنێین. ئه‌وانه‌ ئه‌گه‌ر ده‌سه‌ڵاتیش به‌ده‌سته‌وه‌ بگرن،نه‌ته‌نیا کارێک بۆ دابین کردنی مافی گه‌لانی ئێران ناکه‌ن، به‌ڵکوو ڕه‌نگه‌ ببنه‌ له‌مپه‌رێکیش له‌به‌رده‌م داواکاریه‌کانی گه‌لانی ئێراندا. دیاره‌ نابێ ئه‌وه‌مان له‌بیر بچێ که‌ بۆ‌ دابین کردنی مافه‌کانمان ده‌بێ له‌هه‌ر چه‌شنه‌ زه‌عفێکی ڕێژیم که‌ڵک وه‌رگرین.
له‌م ڕووداوانه‌ی دواییدا پرسیاری ئه‌وه‌ ده‌کرێ که‌ تا چ ئه‌ندازه‌ گه‌لانی ئێران و به‌تایبه‌ت گه‌لی کورد تێیدا به‌شداره‌؟ یان ئه‌گه‌ر تییدا به‌شدار نییه‌، هۆ کاره‌ کانی کامانه‌ن؟ به‌ڕای من وڵامی ئه‌و پرسیاره پێویستی به‌ لێ وردبوونه ‌وه‌ی زیاتر هه‌یه‌. هه‌روه‌ک پێشتر باسم کرد به‌ هێندنه‌گرتنی ڕۆڵی گه‌لانی ئێران و به‌تایبه‌ت گه‌لی کورد له‌م سه‌ر هه‌ڵدانه‌دا له‌ جێی خۆیدا نیه‌. چونکه‌ لاوانی کورد لانی که‌م ئه‌گه‌ر زیاتر له‌ لاوانی گه‌لی حاکمیش نه‌بێ، به نیسبه تی خوی زیاتر له‌ لاوانی گه‌لانی تر له‌و جووڵانه‌وه‌یه‌دا به‌شدارن. ئه‌گه‌ر چاوێک له‌ لیستی زیندانیان و ئه‌وانه‌ی له‌ چاوه‌ڕوانی حوکمی ئێعدام دان و هه‌روه‌ها ئه‌وانه‌ی که به‌ده‌ست جینایه‌تکارانی ڕێژیم کوژراون، بکه‌ ین، ده‌بینن که‌ لاوانی کورد له‌ سه‌فی پێشه‌ وه‌ی سه‌رهه‌ڵدان دژی کۆماری ئیسلامی دایه ن. دیاره‌ گه‌لی کورد به‌ تێک ڕا ئه‌سله‌حه‌ی به‌ده‌سته‌وه‌ نه‌گرتوه‌ که‌ وه‌ک پێشمه‌رگه‌ له‌و سه‌رهه‌ڵدانه‌دا بێته‌ مه‌یدان، به‌ڵام به‌شداریان له‌ خه‌باتی مه‌ده‌نیدا نابیت لێ چاو بپۆشین.
ئه‌گه‌ر ته‌نانه‌ت بڕواش به‌وه‌ بکه‌ین که‌ گه‌لانی ئێران له‌و سه‌رهه‌ڵدانه‌دا دڵ سارد بوونه‌وه‌، خۆی ده‌کرێ زۆر هۆکاری بۆ باس بکرێ. یه‌که‌م ئه‌وه‌که‌ له‌ 30 ساڵی ڕابر دوودا تا ئه‌و جێگایه‌ ترسیان له‌ ڕاپه‌ڕینی گه‌لان و به‌تایبه‌ت گه‌لی کورد هه‌بووه‌ که‌ ته ‌واوی کوردستان و ناوچه‌ کانی نه ته وه که مبنه کانیان به‌ هێزی نیزامی ته‌نیوه‌ و به‌ ته‌واوی میلیتاریزه‌یان کردوه‌. هه‌ر چه‌شنه‌ جم و جۆڵێک به‌ تاوانی جۆراوجۆر و به‌ ئه‌ندامه‌تی له‌ هێزه‌ سیاسیه‌کان ده‌ستگیر و به‌ زیندان و ئێعدام مه‌حکووم کراون و ده‌کرێن که‌ له‌م باره‌وه‌ نمونه‌مان یه‌کجار زۆرن. که‌م نین ئه‌و شێره‌ ژنه‌ کوردانه‌ی که‌ له‌ زیندانه‌کانی کۆماری ئیسلامی دا ده‌ست درێ ژیان کراوه‌ته‌ سه‌ر و ئه‌وانیش به‌ ئاشکرا باسیان لێوه‌ کردوه ‌و کۆماری ئیسلامیان له‌قاو داوه‌. له‌ لایه‌کی تریشه وه، دوور بوون له‌ مه‌رکه‌ز و ده‌ست ڕانه‌گه‌یشتن به‌ تێکنۆلۆژی سه‌رده‌م و ترس له‌ بابه‌ت کار و پیشه ‌و چه‌ندین هۆ کاری تایبه‌تی تر تا ڕاده‌یه‌ک بۆته‌ هۆی دڵساردیان. هه‌ر وه‌ ها شۆڕشی1357-یشمان به‌ باشی له‌بیره‌ که‌ مه‌لا ناسیۆنالیسته‌کان چۆن ده‌سه ‌ڵاتیان به‌ ده سته‌وه‌ گرت و مافی گه‌لانی ئێرانیان ژێر پێ نا و نه‌ ته‌نیا گه‌لی کورد، به‌ڵکوو هه‌موو گه‌لانی تری ئێرانیان له‌ هه‌ر چه‌شنه‌ شۆڕش و سه‌ر هه‌ڵدانێک دڵ سارد کرده‌وه‌. ئه‌وه‌شمان له‌بیر نه‌چێ که‌ دوای 30 ساڵ ئێستاش به‌شێک له‌ ئۆپۆ زیسیۆن ئاماده‌ نه‌بوه،‌ دان به‌سه‌ره‌تایی ترین مافی گه‌لانی ئێران دابنێ وبۆ وێنه‌ قه ‌بووڵی ئه‌وه‌ بکه‌ن که‌ له‌ ئێراندا غه‌یرله گه لی حاکم، گه‌لانی تریش هه‌ن. که‌ وابوو زۆرله‌ کورده‌کان ئاماده‌ نین گیانی خۆیان بخه‌نه‌ مه‌ترسی و دیکتاتۆرێکی تر به‌ جێگای شا یان خامه‌نه‌یی به‌ ده‌سه‌ڵات بگه‌یه‌نن که‌ ئاماده‌ نیه‌ ته‌نانه‌ت به‌ زمانی زگماکیش ڕێگای خوێندنیان پێ بدا. بۆیه‌ به‌ ڕای من ده‌بێ ئه‌مجاره‌ کورد به ‌له ‌به‌ر چاو گرتنی یاسا و ڕێسای دێموکڕاسی و مافی به‌رانبه‌ر بچنه‌ ناو هه‌ر کۆڕو کۆمه‌ڵ و جه‌ریانێکه‌وه ‌و به‌ ڕاشکاوانه‌ باس له‌ مافی خۆیان بکه‌ن، بۆوه‌ی که‌ کڵاویان نه‌چێته‌ سه‌ر. ئه‌مانه‌ ده‌بێ به‌ شێک له‌ ئه‌رکه‌کانی ئێمه‌ له‌ ڕووداوه‌ کانی ئه‌م دواییانه‌ له‌ ئێرانی فره‌نه‌ته‌وه‌یی دا بێت. هه‌موومان ده‌زانین که‌ هه‌رچی ئه‌و سه‌رهه‌ڵدانه‌ به‌ هێز و به‌رده‌وام بێت، له‌ ته‌مه‌نی کۆماری ئیسلامی که‌م ده‌کاته‌وه‌. ئه‌و ئومید و چاوه‌ڕوانیه‌ هه‌یه‌ که‌ دره‌نگ یان زوو ئه‌م ڕێژیمه‌ ده‌بێ بڕوا. بۆیه‌ ئه‌رکی هێزه‌ سیا سیه ‌کانی گه لی کورد له‌ ده‌ره‌وه‌ وناوه‌وه‌ی کوردستان و له‌ ناوخۆی ئێران زۆر زیاتر له‌ جارانه‌ وده‌بێ له‌هه‌ر فرسه‌تێک بۆ پاشه‌کشه‌ به‌ڕێژیم و به‌چۆک داهێنانی که‌ڵک وه‌ربگرین و زۆربه‌ ڕاشکاوانه‌مافه‌کانمان ده‌ست نیشان بکه‌ین وهه‌وڵی دابین کردنیان بده‌ین. به‌ڕای من ئه‌وه‌ ئه‌رکی هه‌نووکه‌یی هێزه‌ سیاسیه‌ کانی گه‌ لی کورده‌. ئه‌رکی دووهه‌میش ده‌بێ ئه‌وه‌ بێ که‌ هه‌وڵ بۆ بردنه ‌سه‌ر ئاگایی و ڕێک کردنی ماڵی کورد بدرێ. سێهه‌م ئه‌وه‌ که‌ هه‌وڵ بۆ پێك هێنان به‌ره‌یه‌ک یه‌کگرتوو له‌گه‌ڵ ئۆپۆزیسیۆنی گه‌لانی تری ئێران و دیاری کردنی شێوه‌ی سیستێمی به‌ڕێوه‌به‌ری وڵات له‌ ئێرانی دوای کۆماری ئیسلا می دا بدرێ. بو نمونه پشتگیری بیشتر له کونگه ره نه ته وه کانی ئیران و هه ول دان بو سه را سه ری کردنی ئه م کونگه ره. پێویسته‌ له‌ ڕووی مه‌نتق و به‌ مه‌دره‌ک ئه‌و لایه‌نانه‌ له‌قاو بدرێن که‌ گێره‌ شێوێنی ده‌که‌ن و هه‌وڵ بۆ ته‌فره‌قه‌و دووبه‌ره‌کی ده‌ده‌ن و ده‌بێ پێیان نیشان بدرێ که‌ به‌بێ دابین کردنی مافی گه‌لانی ئێران ،دروشمی دێموکڕاسی بۆ ئێران هیچ مانایه‌کی نابێت .

له گه ل ریز و ئیحترام دوکتور گلموراد مورادی، کلن 6 مارس 2010
Dr.GolmoradMoradi@t-online.de


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

جنبش سبز و مسئله ملیتهای داخل ایران
دکتر گلمراد مرادی
2010-03-09 14:43:16
از حضور خوانندگان محترم پوزش می طلبم برای اشتباه تایپی سیمینار که تقصیر بنده بوده یمینار نوشته شده و علاوه بر این، در جمله زیر:اجازه دهید قبل از بیان هر مطلب دیگر، نکاتی چند درباره وضع اسفبار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران که منجر به تحولات اخیر، بنام جنبش سبز در این کشور شده است، اظهار نمایم درست تر است تا بنمایم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد