logo





در چهارمين جشنواره تئاتر ايرانی هايدلبرگ ؛
" فصل سبز" بهترين نمايش به انتخاب تماشاگران

(گزارشی از چشنواره تئاترايرانی در تبعيد ـ هايدلبرگ)

پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۴ فوريه ۲۰۱۰

علی صدیقی



چهارمين جشنواره تئاتر ايرانی هايدلبرگ در کشور آلمان با اجرای ده نمايش از هنرمندان ایرانی و آلمانی تئاتر، روز يکشنبه ۳۱ ژانویه ۲۰۱۰ با انتخاب نمايش فصل سبز به کارگردانی بهروز قنبرحسينی از سوی تماشاگران، به کار خود پايان داد.
جشنواره تئاتر ايرانی هايدلبرگ که از امسال وارد تقويم کاری اداره تئاتر شهر هايدلبرگ شده می رود تا هر ساله از ۲۷ تا ۳۱ ژانويه به عنوان يک پايگاه نمايش برای ايرانيان اروپا ، دارای جايگاه معتبر و ثابتی شود. در جشنواره امسال هشت گروه تئاترايرانی، یک گروه ایرانی - آلمانی و یک گروه تئاتر آلمانی آثار خود را به صحنه بردند.
جشنواره روز ۲۷ ژانویه با حضور مهمانان ایرانی و آلمانی و تماشاگران دوستدار تئاتر، با خواندن پیام های شهردار هایدلبرگ( اکارت وورتزنز ) رییس انجمن تئاتر هایدلبرگ ( آندراس توشه ) و مدیر جشنواره ( غلامرضا آل بویه) آغاز شد. آنگاه اجرای موسیقی ایرانی پس از خواندن پیام ها، فضای سالن نمایش را برای تماشای نخسین کار ارایه شده به جشنواره آماده کرد.

نمایش های به اجرا درآمده

نخسین نمایش به اجرا درآمده در جشنواره تئاتر هایدلبرگ یک نمایشنامه آلمانی به کارگردانی آلکساندر بریل بود که از دو بازیگر ایرانی و سه بازیگر آلمانی سود می برد. این نمایش که شرف نام داشت نوشته لوتز هوبنر است و به زبان آلمانی به صحنه آمد. درونمایه این اثر پیامی در محکومیت خشونت ناموسی است . شرف افشاگر خودکامگی فرهنگ مردسالاری است که به عنوان حفظ ارزش های سنت مردانگی دست به خشونت علیه زنان می زند و گاه مرتکب قتل های ناموسی می شود. ... دو دختر ترک قرار است برای تعطیلات پایان هفته با دوست پسرهای خود به مسافرت بروند اما جسد یکی از دختران که با سی ضربه چاقو کشته شده و دیگری که به شدت زخمی است، در کنار توقفگاه کنار جاده پیدا می شوند ... این اثر چه به لحاظ موضوع نمایش و چه در پرداخت تکنیکی و هنری از جمله آثار موفق جشنواره از سوی تماشاگران بود و با انتخاب تماشاگران در جایگاه دوم قرار گرفت.
" آری، ما می توانیم " دومین کار به نمایش در آمده جشنواره روز ۲۸ ژانویه به صحنه آمد. این اثر در ژانر " کابارت " نوشته فرهاد فاضلی به زبان آلمانی است که نویسنده خود اجرای آن را نیز به عهده داشت. این اثر با طنز سیاسی، شعار معروف باراک اوباما ( آری، ما می توانیم ) و مقایسه آن با شرایط سیاسی آلمان را به سخره می گرفت. ... شعار آری، ما می توانیم توانست سیاه پوستی را در امریکا به ریاست جمهوری برساند. در کشوری که تا چندی پیش سیاه پوستان برده بشمار می رفتند...
" یک شب در تهران "، نوشته و کارگردانی آرش سرحدی، اثری بی پروا در بیان تابوهای جنسی و فراتر از آن در باره زنای محارم در جامعه ای به مانند ایران امروز است. سرحدی بی آن که کلامی در بیان حالات شخصیت های خود بکار برد توانست با استفاده خلاق از موسیقی و نور و حرکات بازیگران، تماشاگران را بر صندلی ها میخکوب کند. یک شب در تهران به ویژه در تلفیق موسیقی ایرانی با حرکاتی موزون اندام خواهر و برادر در تمنیات ممنوع جنسی بهره ای هنرمندانه برده است. ... پدر و مادر امیر در تهران به سفر کوتاهی رفته اند. بهزاد دوست امیر به دیدنشان می آید . در این شب رازهایی برملا می شود که دیگر به آن ها اجازه بازگشت به زندگی سابقشان را نمی دهد... در این نمایشنامه توبیاس گرابوسکی، هانس لیندنبلات و جمیله صعب بازی گیرایی را به نمایش گذاشتند. یک شب در تهران سومین نمایش برگزیده از نگاه تماشاگران هایدلبرگ بود.
"داستان خرس های پاندا "، نوشته "ماتنی ویسنی یک" نویسنده رومانیایی تبار فرانسوی است که توسط خانم آنوش عزیزی در سومین روز جشنواره هایدلبرگ با باری امید صادقی سراجی و آنوش عزیزی رو در روی تماشاگران قرار گرفت. این اثر که نام اصلی آن" داستان خرس های پاندا به روایت ساکسفونیستی که دوست دختری در فرانکفورت دارد" است، روایتی فرا واقعی دارد. ساکسیفونیست جوان بی آن که بداند در کجاست، زن جوانی را در رختخواب خود می بیند. مرد که ابتدا حضور زن را با اکراه پذیزفته و حتا هم خوابگی با او را بیاد ندارد، از او می خواهد پیش او بماند تا واقعیت ماجرا را تعریف کند. زن در نهایت می پذیزد تنها نه شب پیش مرد بماند و واقعیت جادویی ماجرا را ( به گونه ی شهرزاد هزار یک شب ) برای او تعریف کند... مهم ترین نکته در باره این نمایش آن است که کارگردان به رغم استعدادش در باریگری، در امر کارگردانی دچار دوگانگی و نیز محافظه کاری در انتقال فضای نمایش روی صحنه است. با این وجود عریری نشان داد که تئاتر خارج از کشور و جشنواره هایی مانند هایدلبرگ در آینده می توانند روی جوانانی چون او به درستی حساب باز کنند. خرس های پاندا... با اجرای فارسی از شهر هایدلبرگ در جشنواره حضور داشت .
"خورشید سوخته" کاری از گروه تئاتر سکوت از شهر کلن، نمایش دوم از سومین شب جشنواره بود. این اثر که نویسندگی و کارگردانی آن را هنرمند باسابقه تئاتر در خارج از کشور مجید فلاح زاده به عهده داشت در هشت گفتار نمایشی از درون مایه ای ضد راسیستی سود می جست. تماشاگر در این اثر با شخصیتی آشنا می شود که در پی رخدادی ناگوار، خانه و خانواده اش را در آلمان توسط راست های افراطی های ضد خارجی، از دست داده و خود به پاشیدگی روانی رسیده است. این نمایش در هدایت پازل های روایی خود از تکنیک ادبیات مدرن نمایشی در تداعی معانی بهره می جوید. اما هر آینه تماشاگر در تعلیق این احساس بسر می برد که با هر لغزشی در گفتار شخصیت نخست نمایش، محتمل است این اثر ضد راسیستی خود، علیه یک ملیت دیگر (آلمانی ها ) گام بردارد. ولی در نهایت نویسنده، کارگردان و بازیگر، از این اتفاق دوری می جویند . شخصیت روانی از هم گسیخته نمایش در یاد آوری های پراکنده خود بیاد می آورد که چگونه در دست آمران قدرت به ماشین کار در پایین ترین سطوح کارگری تبدیل شده بود... فلاح زاده نویسنده و کارگردان نمایش که خود مدیر جشنواره تئاتر کلن است و تاکنون هفدهمین دوره آن را پشت سر گذاشته در این نمایشنامه از دو بازیگر به نام های علی راستانی و بهرام بهرامی استفاده کرده است. راستانی بازیگری باسابقه ای است. او در قالب شخصیت اول نمایش که بازیی انرژیک می طلبید، چهره ای باور پذیر ارایه کرده است.

"حکایتی شاید تلخ "،نوشته و کار کاظم کمیجانی اولین نمایش روز چهارم جشنواره بود. این اثر که از سوی کانون فرهنگی و هنری ایرانیان بوخوم با بازی باران افشار، حمید چگینی،حبیب زرین مو و آیلین گرجی نژاد به جشنواره آمده بود با تمی اخلاق گرایانه در راستای ادبیات کلاسیک نمایشی، قصد داشت بیننده را با دوگانگی فرهنگی در مهاجرت و حفظ ساختار سنت های خانواده ایرانی آشنا سازد. از این منظر، آسیب شناسی مهاجرت هرچند موردی پر اهمیت تلقی می شود اما ( در ژانر یادشده ) نیازمند پرداختی با کشش دراماتیک و زبانی پالوده و تاثیر گذار است. با این وجود، کارگردان و بازیگران حکایتی... تلاش داشتند در یک قصه نمایشی، با ارزش گزاری بافت ایرانی خانواده، مسئله از خود گذشتگی، اخلاق و امور زناشویی را در بحران مهاجرت به نمایش بگذارند.
"غیرت در غربت" نوشته طنزپرداز مشهور هادی خرسندی بر اساس نمایشنامه ای از داریو فو و فرانکا رامه است. خرسندی با ایرانی کردن این اثر از نمایشنامه نویسان مشهور ایتالیایی، زندگی یک زن وشوهر ایرانی تازه آمده به خارج از کشور، که دچار دگرگونی در امور اخلاقی شده اند را در موقعیتی طنزآلود و خنده دار نشان می دهد. واقعیت آن است که نمایشامه در دستان خرسندی به کاری هم ردیف آثار دیگر او، و به سبک وسیاق شخصیت پردازی او سامان می یابد و از مبدا اثر کاملا فاصله می گیرد. ...شخصیت مرد نمایش بی توجه به همسر خود مرتب موقعیت های تازه جنسی و بی بند باری اخلاقی را به عنوان ارزش های امروزی اجرا و تبلیغ می کند و از همسرش می خواهد متناسب با این فرهنگ خود را هماهنگ سازد. زن پس از مدت ها مقاومت رفتار خود را تغییر می دهد و ادعا می کند که با مردی که پرفسور است رابطه عاشقانه دارد. مرد از همان زمان به اصطلاح چهره نهان شده خود را رو می کند و در فهم ایرانی، غیرتی می شود. نهایت این که زن از این طریق مرد را به بند می کشد و در خانه، جایگاه آن دو تغییر می کند؛ مرد کار خانه می کند و... کارگردان این نمایش حسین افصحی هنرمند باسابقه تئاتر است که خود در کنار پروانه سلطانی بازیگر نقش مرد نمایش را بازی کرده است. افصحی که غیرت در غربت را در اجرای اروپایی دنبال می کند از کشور کانادا در جشنواره هایدلبرگ شرکت کرده بود. او در پایان نمایش، با عملی تحسین برانگیز کار خود به دو جوان ایرانی که اخیرا به دلیل حضور در جنبش سبز اعدام شده اند تقدیم کرد و از تماشاگران خواست تا به مدت یک دقیق برای آن دو جانباخته دست بزنند. این اقدام افصحی با به پا خاستن تماشاگران مورد استقبال گرم آنان قرار گرفت.
"کوتی و موتی " باز نوشته ی سیما سید از روی نمایشنامه زنده یاد بیژن مفید،برای کودکان است. این اثر کودکان با صدای گرم سیما سید و بازیگران دیگر نمایش توانست استقبال کنندگان کودک و بزرگسال را به وجد آورد. در این نمایشنامه کودکان "دو خرگوش جوان در ابتدای آشنایی برای این که دل یک دیگر را به دست بیاورند به یک دیگر دروغ می گویند. سال ها بعد این دروغ ها مشکلات زیادی برای آن ها و دیگر حیوانات جنگل به وجود می آورد... نمایش کودکان کوتی و موتی به کارگردانی سیما سید و با بازیگری نگین زرین بال،انوشه آذرنیا،کمال حسینی و سیما سید اولین اجرای روز پایانی جشنواره بود.
"دنیای عجیب آقای م" نوشته منوچهر نامور آزاد دومین نمایش به اجرا در آمده روز اختتامیه جشنواره بود. نامور آزاد که بازیگری حرفه ای و پر سابقه در عرصه تئاتر است در این نمایش که خود کارگردانی و بازیگری نقش اصلی را به عهده داشته توانسته است هنجارهای اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی را در موقعیت طنز به سخره بگیرد. بازی نامور آزاد متناسب با جایگاه طنز آلود نمایش، متکی بر اغراق در موقعیت ها، تک گویی و حرکات بازیگری است. در آقای میم،سیر داستانی نمایش به جز بخش پایانی آن بر پایه مونولوگ شخصیت اصلی نمایش استوار است اما شگردهای کارگردان در استفاده از صدای آن سوی تلفن که تماشاگر را با طنز کلام به خنده وامی دارد، روند نمایش را به تحرک می کشاند. مرد منتظر مهمانی به قول خودش بسیار عزیز است و در این انتظار رخدادهای طنزآمیزی فضای نمایش را پر می کند. انتظار یه گونه ای ناخواسته اما جذاب به سر می رسد و زنی دلربا، و شاید به مانند همان کسی که مرد انتظارش را می کشد به اشتباه وارد خانه او می شود. نقش زن را آذر سلیمی هنرمند جوان تئاتر بازی می کند. او توانسته است به خوبی از عهده دو نقش سپرده شده به خود (زن رویایی مرد و زن روسپی ) برآید.
"فصل سبز " پیش از نمایش ،به دلیل موضوعیت سیاسی روز خود بسیاری را به انتظار دیدن خود کشانده بود. اجرای موفقیت آمیز این اثر نشان داد که تماشاگران در انتظار و انتخاب خود اشتباه نکرده اند. بهروز قنبر حسینی نویسنده و کارگردان فصل سبز با دستمایه قرار دادن جنبش سبز ایران توانست بدور از شعار زدگی سیاسی، دریچه ای هنری به سوی این جنبش بگشاید. فصل سبز تئاتری بی کلام است اما عناصر تکنیکی قدرتمندی هم چون صدا و بازی و نور و تصویر ویدیویی روی پرده و گذر از سرشت ارسطویی تئاتر به سبک فاصله گذاری برشتی، از امتیاز های خوبی بهره مند شود. این همه، در کنار تئاتری کردن نماد های جنبش سبز و روند زایش و تحقق آن با نشانه های هنری ، توانست تماشاگر را بیش از آن چیزی که انتظارش داشت، خشنود سازد. از این رو در نظر سنجی ها فصل سبز توانست مقام نخست را در میان تماشاگران کسب کند و جایزه نمایش برگزیده را به خود اختصاص دهد. نمایش در سیر بی کلام خود هر چند از معبر حوادث جهانی می گذرد تا موقعیت جنبش را پایه گذاری کند اما از همین منظر تا حدودی بین خود و تماشاگر فاصله می اندازد. این موقعیت ولی بسیار زود با روندی تاثیر گذار، با همه ی نشانه های جنبش به شکلی هنری ظاهر می گردد. فصل سبز را می توان همچنین اثری در ستایش زنان مبارز ایران دانست که خارج ار جهان نمایش ، بی اغراق نقشی تاریخ ساز در جنبش اجتماعی و سیاسی کنونی ایران دارند. فصل سبز از سه بازیگر جوان زن بهر گرفته که هر کدام در اجرای نقش انرژیک خود موفق بوده اند. بازی آزاده داربویی،آفاق اسماعیل زاده و زویا قریشی که در موفقیت نمایش نقشی مهم ایفا کرده اند، در فینال نمایش تماشاگران را یکسره به شویق می کشاند.

جنب و جوش های دیگر:

۰ - برنامه جنبی جشنواره تئاتر هایدلبرگ امسال به داستان خوانی و سخن در باره زنان داستان نویس ایران اختصاص داشت. علی صدیقی نویسنده و روزنامه نگار ساکن نروژ مهمان این بخش از جشنواره بود. او ابتدا در باره زنان داستان نویس و سمت گیری های تابو شکنانه اجتماعی، خانوادگی و جنسی آنان در داستان نویسی صحبت کرد و نمونه هایی از کتابش " زنان داستان نویس و ستیر با رن ستیزی" را برای حاضران خواند. صدیقی سپس از مجموعه داستان تاره نشرش به نام " حالا که می دانم، نمی توانم" دو داستان برای حاضران قرائت کرد و پس از آن به پرسش حاضران پاسخ داد. فروش و امضای کتاب های صدیقی بخش پایانی برنامه جنبی جشنواره بود. این برنامه در سومین روز جشنواره برگزار شد.
۰ - نشست با کارگردانان تئاترهای به اجرا در آمده با حضور سوسن فرخ نیا به عنوان جهره پر سابقه صحنه نمایش ایران آغاز شد و کارگردانان دیگر : حسین افصحی، سیما سید، آنوش عزیزی، منوچهر نامور آزاد، کاظم کمیجانی، بهروز قنبر حسینی، مجید فلاح زاده، و غلامرضا آل بویه به عنوان مدیر جشنواره در کنار فرخ نیا فرار گرفتند. موضوع محوری این نشست به مسایل صنفی و سندیکایی و مشکلات مالی گروه های تئاتر تبعید از یک سو و نیز به موضوع هویت تئاتر در تبعید از سوی دیگر اختصاص داشت. هرکدام از کارگردانان در مورد دو موضوع یاد شده نظرات خود اعلام داشتند اما این نشست به یک جمعبندی و نتیجه دست نیافت.
۰ - تماشاگران انتظار داشتند در نشست با کارگردانان نقش فعال تری داشته باشند تا پرسش های خود را در مورد آثارشان را مطرح کنند. اما وقت کم تعیین شده و ناهماهنگی در اجرای این نشست مانع از تحقق این هدف شد.
۰ - مدیر جشنواره غلامرضا آل بویه جشنواره امسال را در جذب تماشاگر نسبت به سال های گذشته موفق تر دانست و عموم دست اندرکاران ایرانی تئاتر مانند سوسن فرخ نیا، مجید فلاح زاده، منوچهر نامور آزاد، بهروز قنبر حسینی جشنواره موفق ارزیابی کردند.
۰ - انتخاب نمایش برگزیده از سوی تماشاگران که نخستین سال خود را تجربه کرد به جشنواره حال و هوای خوبی بخشید و احساس تماشاگران آن بود که به جز دیدن نمایش نقشی پر اهمیت نیز می توانند ایفا کنند.
۰ - سیما سید که به جز بازیگری و کارگردانی تئاتر کودک، از هنر دیگری نیز بهره برده با گروه موسیقی خود جشنواره را به پایان برد. سیما با صدایی خوش چندین آهنگ خاطره انگیز فارسی و آذری را به اجرا در آورد و جوانان و بزرگسالان را به رقص و پایکوبی کشاند.
--------------------------
سوم فوریه ۲۰۱۰ نروژ

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد