در مراسم سوگواری زنده یاد خسرو علیکردی در مشهد هزینهٔ سنگینی برای دفاع از آزادیهای سیاسی توسط کنشگران اجتماعی پرداخت شد. سنگی که بر صورت نرگس محمدی خورد، در واقع چهرهٔ تاریخ معاصر ایران را زخمی کرد. با این دستگیریها فصلی جدید در سرکوب نیروهای پیش برندهٔ مبارزات ضد دیکتاتوری پدید آمدهاست. پیش از این ماجرا، نیروهای سلطنتطلب حداقل در حرف خود را مدافع ایرانی آزاد و آباد نشان میدادند. با حمله یهاسراییل به ایران و دفاع بی قید و شرط رضا پهلوی از اقدامات نتانیاهو دم خروس از زیر قسم های حضرت عباسی شازده ـ که ادعا میکرد نظر اکثریت مردم ایران را برای نوع حکومت میپذیرد – بیرون زد. کاملا قابل تصور و پذیرفتنیست که نیروهای امنیتی در حکومت اسلامی با رضا پهلوی و اعوان و انصارش در داخل و یا خارج ایران تماس گرفته چنین قراری با او گذاشته باشند. مثلا: « ببین شازده! مگه نمیخوای در ایران جلو رقیبان سیاسی خودت را بگیری؟ بر و بچه هات را خبر کن در مراسم سوگواری مشهد شلوغ کنند ما هم نیروهای خودمون را قاطی شما اونجا می فرستیم تا مراسم به هم بخوره و بهانه ای برای دستگیری مخالفان حکومت پیدا بشه. البته اگر روتون زیاد نشه کاری با شما نداریم هر کی واسه خودش …»
برای رضا پهلوی که بیماری خود پادشاه بینی دارد البته پیشنهاد جالبی بود. چرا که نه. سنگ مفت و گنجشک مفت . رسانه های خریداری شده هم که به همت اسراییل و امریکا روبراهند. میماند جمع جور کردن چند تایی لات و لمپن که در ایران کم نیستند. بعضی مردم مستاصل از حکومت اسلامی هم البته در شرایط فراهم آمده به آنها خواهند پیوست. با همه این احوال هنوز فرصتی باقی ست که نیروهای دمکرات و سکولار دست بدست هم داده در برابر این جو اختناق و سرکوب پایداری کنند و سنگرهای از دست داده را دوباره بگیرند. دستگیری مجدد آزادیخواهان با بهانههای مختلف یکی از این سنگر هاست. پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل، دست حکومت برای سرکوب آزادیخواهان باز تر شده است. تعداد اعدام ها در ایران بیشتر شده.از آن طرف هم البته گرانی و هرج و مرج اقتصادی بیداد می کند و زمینه نارضایتی مردم بیشتر فراهم است .
راه سخت و ناهمواری پیش روست . رو کردن دست های آلودهٔ رضا پهلوی که عادت به
موج سواری دارد از مهم ترین کارهای مبارزاتی آزادیخواهان در داخل و بیرون ایران ست.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد