جبهه مقاومت پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آسیبی جدی خورد، اما خامنه ای هنوز در سودای بازسازی این جبهه ی تاریکی است؛ سودان جایگزین سوریه شده است . سفر وزیر خارجه سودان به تهران و دیدار با مردان عالیرتبه خا منه ای که منجر به توافقات مهمی میان دو کشور شد، حکایت از رسمی شدن بازگشت خارطوم به محور مقاومت دارد.
نقش سودان در قضیه فلسطین چندگانه است؛ این کشور زمانی مقر جنبشهای فلسطینی بوده و میتواند با توجه به سقوط سوریه بار دیگر به چنین مرکزی تبدیل شود. سودان همواره مرکزی برای انتقال سلاح به غزه بوده است.
در شرایطی که گروه حماس از نظر مرکزیت سیاسی نیز با مشکل مواجه شده اند ، سودان قادر به میزبانی از آنهاست. دفتر سیاسی حماس مدتی در اردن قرار داشت، سپس به سوریه مستقر شد و سپس دفتر این گروه به قطر و سرانش به ترکیه منتقل شدند.
ترکیه درحال حاضر تمایل چندانی به میزبانی از سران حماس ندارد و قطر علیرغم فشارها هنوز دفتر حماس را نبسته است. اگر قطر درصدد اخراج یا اعمال فشار بر حماس برآید، سودان میتواند گزینه جایگزین باشد؛ هرچند برای حماس مطلوبیتهای اردن و سوریه و یا قطر و ترکیه را ندارد.
به غیر از حماس، جهاد اسلامی دومین گروه تروریستی در منطقه است که برای هیئت سیاسی خود در جستجوی میزبانی مطمئن در محیط اسلامی، عربی و منطقهای است. این گروه در سوریه و لبنان تمرکز داشت اما امروزه سوریه سقوط کرده و شرایط در لبنان نیز تغییر کرده است؛ چه اینکه لبنان بیشتر از گذشته در معرض حملات هوایی اسراییلی ها قرار دارد. در صورت تشدید تنشها در زمان آینده، در مرحله نخست گروههای تروریستی میتوانند از خاک سودان به شکل ناشناس و بدون قبول مسئولیت به سمت اهدافی در اسراییل پهپادهای انتحاری پرتاب کنند.
سودان، حمله یا توقیف کشتیهای تجاری اسراییل ، برای اعمال محاصره اقتصادی بر تلآویو است, هوثی ها این اقدام را انجام دادند و در صورت پیوستن سودان به این حرکت، کار اسراییل ها دشوارتر خواهد شد.
همچنین انجام حملات در دریای سرخ برای آسیب به خط تجارت دریایی اسراییل برای سودان آسانتر از یمن است. هوثی ها برای چنین کاری باید عملیاتی در برد 2300 به بالا انجام دهند، اما این عدد برای سودانیها تقریباً نصف خواهد بود. یمن در جریان جنگ طوفان الاقصی از قصد خود برای حمله به خط دریایی رژیم در دریای مدیترانه خبر داده بود اما به نظر میرسد به دلیل مسافت زیاد قادر به اجرای آن نشد.
قضایای سودان شباهتهایی با سوریه دارد، اما موفقیتهای سودان بیشتر از دمشق است. این اتفاق دلایلی دارد. نخست آنکه ارتش سودان و هیئت حاکمه این کشور نسبت به نظام سوریه و حزب بعث این کشور دارای انعطاف بیشتری است.
بر همین اساس در اعتراضات سال 2019، ارتش حاضر شد نخستوزیری فردی از جریان معترضان را بپذیرد. دومین مسئله به نسبت نظام سودان با اسلامگرایان باز میگردد. نظام سیاسی سودان طی چند دهه گذشته به جز برهههایی کوتاه در پیوند با اسلامگرایی قرار داشته است؛ گرچه به برخی از اشخاص اسلامگرا به مشکلاتی برخورده بود.
اگر نیروهای اسلامگرا و بخشی از اقوام علیه نظام سوریه شورش کردند، در بحران اخیرسودان اسلامگرایان در کنار ارتش و نظام سیاسی ایستادند.
تفاوت دیگر به وجود هستهای بسیار سخت در نظام سیاسی سودان مرتبط است. فروپاشی نظام سیاسی سوریه در سال 2024 برای بسیاری شگفتآور بود اما این نظام در وقایعی که از سال 2011 شروع شدند نیز عملاً به مرز فروپاشی رسیده بود. جمهوری اسلامی و نیروهای محور مقاومت و سپس حضور روسیه بود که این نظام سیاسی را نجات داد. باید توجه کرد دولت اسد با وجود حمایتهای محور مقاومت و روسیه، همچنان کنترل بسیاری از مناطق را در اختیار نداشت. گرچه در شرق فرات آمریکاییها مستقر بودند، اما در بسیاری از مناطق کردنشین یا در استان ادلب و شمال حلب، خبری از نیروهای آمریکایی نبود.
در مقابل سودان در تمام این سالها با وجود درگیری در جنوب که به تجزیه منتهی شد یا در درگیریهای دارفور و همچنین نبرد با نیروهای واکنش سریع، هیچگاه به گونهای دچار فروپاشی نشده است که نیازمند حمایتهای سنگین و حضور متحدان خارجی باشد.
در بحران دوساله سودان، اسلامگرایان در کنار ارتش ملی قرار گرفتند، اما در طرف مقابل جمعی از مخالفان و نیروهای واکنش سریع حضور داشتند. نیروهای واکنش سریع ریشه در قبایل عربی غرب سودان دارد. از این نظر جبهه اول شامل اسلامگرایان عمومیت بیشتری نسبت به جبهه مقابل داشت که در برخی دیدگاههای سیاسی خاص و قبایلی محدود منحصر میشد.
سودان از اوایل دهه 2010 با توجه به بازی دوگانه غرب و متحدانش، از محور مقاومت دور شد. دادگاه لاهه حکم تعقیب ژنرال عمرالبشیر، رئیسجمهور سودان را صادر کرده و غرب نیز این کشور را تحریم کرد. کشورهای عربی در قالب اتحادیه عرب و به ویژه با سردمداری عربستان سعودی و امارات تلاش کردند در چهارچوب جبهه عربی از عمرالبشیر در برابر حکم دادگاه و تحریمها حمایت کنند. این بازی به ظاهر متضاد عمرالبشیر و نظام سودان را فریب داد به گونهای که ریاض و ابوظبی برای حفظ البشیر سینه خود را در برابر واشنگتن سپر کرده بودند.
در نتیجه وی از هراس نسبت به سرنوشت خود و حکومتش، از دروازه ریاض و ابوظبی عبور کرد و به تدریج خود را درون مجموعه تحت مدیریت آمریکا و رژیم اسراییل یافت.
بنابراین اسلام گرا یان حا کم در سودانی که در گیر جنگ داخلی هستند سوژه ای مناسب برای رژیم تهران است که به عنوان یک کشور نایب در جبهه ی مقاومت نقش بارزی بازی نماید .
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد