logo





وصال

چهار شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵

پدرام حاتمی

new/pedram-hatami1.jpg
وقتی که بادهایِ بهاری
بویِ نرگس را به بازار می‌آورد،
من دستِ تو را می‌گیرم
و با هم به صحرا می‌رویم.

و آن‌دم که ابرهایِ پنبه‌ای
به زایمانِ بارشِ مطبوع می‌روند،
در گلستانِ لبانت
غنچه‌یِ بوسه‌ام می‌شکفد.

هان!
آهسته سخن گو
که گلبوسه‌هایم پرپر نگردند.
با گرمایِ گلخانه‌یِ قلبت
نوازششان کن؛
مژگانت را به سایبانی می‌خواهند.

هشدار!
چشمانت بسته نگردد.
چشمانم را
به باغبانیِ گلستانت ارمغان دارم؛
پذیرایش باش.

دستانم را حصارِ اندامت می‌کنم
که در مجاورتِ تو طلایِ ناب گردند،
تا اسیدِ یأس را نومید کنند،
تا صلاتِ شبِ عشقم
خواب در چشمِ ترم بشکند،
تا بازیگرِ اصلیِ خیابانِ وصال گردی؛
نه در دوردستان،
که آن‌سوی‌تر،
در راستایِ امید،
به نزدیکیِ
قلبت.

پدرام حاتمی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد