logo





باریکه غزه زیر قیمومت آمریکا

و برنده ... بنیامین نتانیاهو است

ژیلبِر آشکار - ترجمه : بهروز عارفی

جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷ نوامبر ۲۰۲۵



استقرار یک نیروی واسطه زیر رهبری ایالات متحده، بازگشت یک تشکیلات خودگردان فلسطینیِ «اصلاح‌شده»، طرح ارتقای اقتصادی: پیمانی که دولت ترامپ برای غزه تدارک دیده است، احساس «قبلاً دیده‌شده» را تداعی می‌کند. این طرح که کاخ سفید و بلندگو‌هایش به عنوان پیروزی دیپلماتیک استثنائی معرفی می‌کنند، پیش از همه، به سود طرف اسرائیلی است و پرسش‌های بسیاری را بی‌پاسخ می‌گذارد.

حتی از نگاه خدای اغراق‌گوئی یعنی دونالد ترامپ ، تأیید این نکته که «پیمان صلح» برای غزه در خاورمیانه طبعاً می‌تواند «صلح دائمی» به همراه بیاورد، کاملاً غیرمعقول است. در واقع، میان این خودپسندیِ بی‌نهایت و سرهم‌بندی‌شده‌ترین «طرح صلح» تاریخ کشمکش اسرائیل-عرب، تناقض فوقا‌‌لعاده مفرطی وجود دارد. سند بیست ماده‌ای که ترامپ در روز ۲۹ سپتامبر گذشته، با حضور بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در کاخ سفید اعلام کرد، مسئله‌های حیاتی را هم‌چنان معلق می‌گذارد. تنها بند صریح آن درباره آزادی بیست گروگان اسرائیلی هنوززنده در اسارت حماس و متحدانش ، در برابر آزادی ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد در اسرائیل و ۱۷۰۰ غزه‌ای است که پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ دستگیر شده و از آن زمان بدون هیچ اتهامی زندانی هستند، به‌عبارت دیگر آن‌ها نیز مانند گروگان‌ها هستند.

افزون بر این تبادل، این طرح، نکته‌هایی را که در جریان مذاکره‌ها از نخستین ماه‌های جنگ در باریکه محصور فلسطینی جریان دارد، تکرار می‌کند: نابودیِ نظامی و سیاسی حماس؛ چشم‌انداز یک عقب‌نشینیِ - نسبی، تدریجی و مشروط – نیروهای نظامی اسرائیل؛ قرار‌دادن غزه‌ای‌ها زیر حاکمیت یک تشکیلات خودگردان «اصلاح‌شده» (جوزف بایدن هنگامی‌که در قدرت بود از «احیاء» صحبت کرده بود)، پس از اعمال یک کنترل واسطه از سوی یک نیروی بین‌المللی متشکل از سربازان منطقه. (۱) نکته تازه طرح ترامپ ، بدون تعجب، مربوط می‌شود به نیت ویژه‌ای که در پشت آن خوابیده است: رئیس جمهور آمریکا، اندکی پس از رسیدن به قدرت برای بار دوم، با الهام از انگیزه‌ی بساز و بفروشی که به‌شدت بر سیاست خارجی او حاکم است، از تمایلش برای تصاحب کرانه باریک با هدف ایجاد یک «ریویرا» صحبت کرده بود.

تجدید قیمومت استعماری

به‌موجب طرح جدید، غزه باید زیر قیمومت یک «شورای صلح» با ریاست خود ترامپ قرار گیرد (۲). او بر اجرای «طرح ترامپ برای توسعه‌ی اقتصادی» به منظور «بازسازی و نیرو‌بخشی» به غزه از طریق ایجاد «ناحیه اقتصادی ویژه» (به زبان دیگر، ناحیه بازرگانی آزاد) نظارت خواهد کرد. قراردادن غزه زیر قیمومت از همان برداشتی تبعیت می‌کند که پس از پایان جنگ سرد، موجب تمدید حکم قیمومت استعماری در مورد «دولت‌های ورشکسته» بین دو جنگ شد. به‌دنبال جنگی که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در سال ۱۹۹۹ در آن درگیر شد، کوسوو به یک هیئت اجرائیِ دوره گذار وابسته به سازمان ملل (UNMIK) واگذار شد که با یک نیرو برای کوسوو (KFOR) همراهی می‌شد. تجربه‌ای که در آن دوران، تونی بلر کسب کرد، به‌یقین به شرکت او در طرح ترامپ یاری رسانده و انتصاب او را در «شورای صلح» توجیه می‌کند.

بااین‌وجود، تفاوت عمده‌ای وجود دارد: این بار نه سازمان ملل متحد، که ایالات متحده زیر قیمومت خود سرزمین فلسطین را اداره خواهد کرد. احتمالا در مورد «نیروی باثبات‌سازیِ بین‌المللی» پیش‌بینی‌شده برای غزه نیز همین‌طور است که نامش از نام سازمان مشابه‌ی که برای بوسنی‌هِرزگُوین در دسامبر ۱۹۹۶ ایجاد شد، گرفته شده‌است. در حقیقت، تاکنون، ترامپ نپذیرفته که نیروهای پیش‌بینی‌شده برای غزه را زیر مدیریت سازمان ملل قرار دهند، آن‌طوری که ظاهراً رئیس جمهوری مصر و رئیس جمهوری ترکیه در نشست شرم‌الشیخ در روز ۱۳ اکتبر هنگام امضای پرهیاهوی «بیانیه ترامپ برای صلح و رفاه پایدار» همراه با امیر قطر و در حضور دیگر رئیس دولت‌ها و حکومت‌های دیگر به او پیشنهاد کردند. وظیفه اصلی این سند که با واژه‌های بسیار مبهم نوشته شده، نظیر خود نشست شرم‌الشیخ چیزی نیست جز صحه‌گذاشتن بر «توافق صلح ترامپ». حضور دائمی و فراگیر نام رئیس جمهور آمریکا گواهی بر خودشیفتگیِ حاد او، و چابلوسیِ شریکان بین‌المللی اش است.

بااین‌همه، در لحظه کنونی، بیشتر رفتار حماس است که بر ترکیب -هنوز فرضی– نیروی بین‌المللی برای غزه اثر خواهد گذشت تا قیمومتی که برگزیده خواهد شد. به این معنی که هنوز، جنبش اسلامی متنِ طرح صلح درباره خلع‌سلاح خود را تأیید نکرده است. اطلاعیه‌ای که این سازمان در ۳ اکتبر منتشر کرد و بلافاصله ترامپ آن را به عنوان تأیید طرح تفسیر کرده فقط به تبادل اسیران محدود است. مابقی، حماس اعلام کرده که آماده است «مدیریت غزه را در اختیار کمیته‌ی مستقل فلسطینی (مرکب از تکنوکرات‌ها) برپایه مصالحه ملی فلسطین بگذارد»، امری که این شبهه را ایجاد می‌کند که این جنبش حق خود را برای نظارت بر روی ترکیب این کمیته محفوظ نگه می‌دارد. اطلاعیه حماس در ادامه تأکید می‌کند که هر مسئله‌ی دیگر به «یک موضع ملی فراگیر» مربوط بوده و «باید در چارچوب ملی فراگیر فلسطینی که حماس نیز با مسئولیت کامل در آن شرکت و همکاری خواهد داشت، حل و فصل شود». این عبارت با آن‌چه که رئیس جمهوری آمریکا با پنداشتن آرزوی خود به جای واقعیت - نه با دل‌نگرانی از پایان‌دادن به دو سال جنگ نسل‌کشی، بلکه جاه‌طلبی ناشی از نشان‌دادن یک پیروزی در زمینه حل مناقشه - به خود می‌بالید، تفاوت دارد. هرچند هم که مبتذل به نظر آید، نیروی محرک ترامپ، امید به دریافت جایزه نوبل صلح، که برای او یک مشغله فکری شده – از روی حسادت با هم‌طراز پیشین دموکرات‌ش، باراک اوباما که در سال ۲۰۰۹، آن را دریافت کرد – بود.

درست در چنین نگرش و برای خدمت به هدفی مشترک است که روایت یک رئیس جمهور آمریکا در مورد تحمیل توافق ۲۹ سپتامبر بر نتانیاهو، از طریق نزدیکان ترامپ از جمله مذاکره‌کننده آمریکائی، یعنی دوست وفادار و همبازی گلفش استیون ویتکاف و نیز دامادش جَرِد کوشنِر، دو بساز و بفروش مثل خود او، سرهم بندی شد. این روایت را اُپوزیسیون اسرائیلی نتانیاهو، که سود خود را در آن می‌دید، نیز دوباره برگزید و به‌حساب خود گذاشت. حماس نیز به آن پیوست: در اطلاعیه ۳ اکتبر، این سازمان «سپاسگزاری» اش را برای «تلاش‌های رئیس جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، مبنی بر خواست پایان‌دادن به جنگ غزه، تبادل زندانیان، ورود فوریِ کمک‌ها، ردِ اشغال باریکه غزه و نیز رد انتقال خلق فلسطینیِ ما به خارج از سرزمین» اعلام نمود.
شاهد چابلوسی فراوان نسبت به مردی هستیم که برای شکستن قرارداد قبلی که در ژانویه گذشته بسته شده بود، به نخست‌وزیر اسرائیل چراغ سبز نشان داد؛ انتقال اهالی غزه را طرح کرد که بتواند باریکه محدود را به شهرک‌های تفریحی ساحلی زیر حمایت آمریکا تبدیل کند؛ و به قحطی رضایت داد که با صحنه‌های کشتاری همراه بود که در جریان پخش حداقل کمک توسط بنیاد انسانی غزه GHF با مدیریت یکی از نزدیکان او صورت گرفت. اطلاعیه حماس حاکی از آن است که این نوشته را رهبران سیاسی سازمان زیر فشار زیاد قطر که رهبران آن سازمان را سکنی داده، تهیه کرده اند.

در‌واقع، این اطلاعیه، متنی مصالحه‌جویانه میان رهبری سازمان و رهبری بخش نظامی آن که در غزه فعال است، می‌باشد. اساساً توافق ۲۹ سپتامبر مدیون قطر است. امیرنشین بر جنبش فلسطینی فوق‌العاده فشار آورد که از آخرین کارت برنده که در اختیارش بود، با آزاد‌کردن آخرین گروگان‌ها در برابر وعده‌های مبهم بدون تضمین واقعی چشم‌پوشی کند. از این نقطه‌نظر، در آینده نتانیاهو می‌تواند با سوءاستفاده از موقعیت شرح دهد که تهاجم او به رهبران حماس در خاک قطر، نه تنها یک خطای بزرگ نبود، آنطور که رسانه‌ها اظهار داشتند، بلکه در کوتاه‌آمدن امیرنشین تعیین کننده بود. هنگامی که حماس تن‌داد، نتانیاهو مشکلی نداشت که از قطر پوزش بخواهد – نه به خاطر نقض حاکمیت این کشور، بلکه به‌خاطر مرگ شهروندان قطری که در اثر بمباران اسرائیل کشته‌شدند.

تاریخ به‌یاد خواهد داشت که بهره مند اصلی «پیمان صلح ترامپ»، علاوه بر نامزدی وی برای جایزه نوبل، کسی جز نخست‌وزیر اسرائیل نیست. نتانیاهو به‌ناگهان طرح تسخیر کامل کرانه غزه را به کنار ننهاده است، آن‌گونه که گزارش شد. در همان روز ۷ اوت گذشته، او در مصاحبه با تلویزیون آمریکائیِ فاکس نیوز، پیش از یک نشست تعیین‌کننده‌ی کابینه اسرائیل برای آینده غزه با نقطه‌سنجی بیان کرد: «ما نمی‌خواهیم آن‌را [غزه را] نگهداریم. می‌خواهیم یک پیرامون امنیتی داشته باشیم، ولی نمی‌خواهیم بر آن خطه حکومت کنیم» (۳). نخستوزیر، سپس «پنج اصل» را اعلام کرد: خلع سلاحِ حماس، غیرنظامی‌کردن غزه، آزادی همه گروگان‌ها، مسئولیت اسرائیل در زمینه امنیتی، و استقرار یک تشکیلات غیرنظامی که بخواهد در صلح با اسرائیل زندگی کند.

به‌گفتهی گال هیرش، عضو هیئت اسرائیلی مذاکره‌کننده ، طرحی که اکنون به‌تصویب رسیده، قبلاً توسط نتانیاهو و وزیر امور استراتژیکی او، رُون دِرمِر، یک سال پیش تهیه شده بود (۴). این‌کار با پیش‌بینی بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری انجام شده بود ، البته نه از ترس فشار وی بر اسرائیل، بلکه برعکس، با اطمینان از این‌که او با اجازه‌ی تشدید فشار نظامی و خفه کردن اهالی غزه شرایط اجرای چنین طرحی را فراهم خواهد کرد، و در همین راستا ترامپ اولترا راست صهیونیستی را، که شریک نتانیاهو در حکومت است از مخالفت با این طرح منصرف کرد این مطلب را نتانیاهو در بیانیه اش در ده اکتبر خطاب به مردم اسرائیل اظهار داشت: «هر روز؛ هر شب، کارشناسان، پی‌درپی به ما توضیح می‌دادند ”غیر‌ممکن است بدون پذیرش خواست اصلی حماس، گروگان‌ها را پس گرفت: یعنی عقب‌نشینی نیروهای ارتش از سراسر باریکه غزه، از جمله پیرامون آن، از جمله گذرگاه فیلادلفیا، ناحیه‌هایی که بر جاهای دیگر مسلط باشد، و هر آن‌چه با آن ارتباط داشته باشد“. [...] می‌دانستم که اگر با قدرت در آخرین دژ حماس وارد شویم – یعنی شهر غزه – و در آن‌جا، مقرهای قدرت را از بین ببریم، حماس تمایل خواهد داشت رژِیمش را نجات دهد. هم‌چنین، معتقد بودم که علاوه بر فشار نظامی گسترده، از طریق دوست بزرگمان پرزیدنت ترامپ، فشار مداوم دیپلماتیک بر حماس وارد آوریم، این ترکیب حماس را وادار به استرداد گروگان‌های ما خواهد کرد، در حالی که تساهال [ارتش اسرائیل] عمیقاً در غزه ریشه خواهد دواند و موضع‌های مسلط را کنترل خواهد کرد. و این‌چنین هم شد (۵)».

ترامپ در سخنرانی در کِنِسِت [مجلس اسرائیل] در روز ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، به نوبه خود سخنان نخست وزیر اسرائیل را تأیید کرد و از او به عنوان «مردی با شجاعت و میهن دوستی استثنایی»، «یکی از بزرگ‌ترین رئیسان جمهور [عجب!] دوران جنگ» تجلیل کرد که «برای امکانپذیر ساختن چنین روز مهمی، هرکار امکانپذیری را انجام داد». ترامپ این تجلیل پر هیجان را با تقاضای عفو نتانیاهو از اتهام‌های فساد، این بار خطاب به رئیس جمهوری واقعی اسرائیل، ایزاک هرزوگ آراست. «سیگار برگ و شامپاین بیاورید، لعنتی چه اهمیتی دارد؟» واقعیت این است که نخست‌وزیر اسرائیل و همسرش متهم اند در مجموع، هدیه‌ای به ارزش ۲۶۰ هزار دلار گرفته اند، و این در مقابل هدیه‌هایی که ترامپ و اطرافیانش از پادشاهی‌ها، امیرنشین‌های عرب خلیج فارس و میلیاردرهای دیگر دریافت کرده اند، یک گناه کوچک است.

همانگونه که ناداو اشتراکلر، مشاور پیشین نتانیاهو در مصاحبه با فایننشل تایمز، چند روز پیش از ورود ترامپ به بیت‌المقدس پیش بینی کرد: «نتانیاهو، مدیر کارزار انتخاباتیِ بهتر از ترامپ ندارد. سخنرانی وی [در کنست] سرآغاز کارزار انتخاباتی وی خواهد بود (۶)». و در عمل، پنج روز بعد، شنبه شب ۱۸ اکتبر، نتانیاهو رسماً اعلام کرد که دوباره برای کسب نخست‌وزیری اسرائیل نامزد خواهد شد، در حالی که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که او برای پیروزی در انتخابات آینده اسرائیل در موقعیت بهتری قرار دارد، انتخاباتی که قرار است در جریان دوازده ماه آینده برگزار شود. لیکود، حزب او دوباره بیشترین گروه پارلمانی کنست را کسب کرده، از آن دعوت خواهد شد که یک اکثریت تشکیل دهد (۷).

اما، خلق فلسطین، باید صبر کند تا طرح توسعه غزه به اجرا درآید و برنامه رفرم تشکیلات خودگردان فلسطین «دقیقاً» انجام شود تا برپایه واژه‌های کاملا فرضی «پیمان صلح ترامپ»، «احتمالاً سرانجام شرایط برای راهی معتبر به‌سوی حق تعیین سرنوشت فلسطینیان و یک دولت فلسطین باز شود».

ژیلبِر آشکار
، استاد بازنشسته دانشگاه لندن. نویسنده «غزه، نسلکشیِ اعلام‌شده. نقطه عطفی در تاریخ جهان». انتشارات لا دیسپیوت، پاریس، 2025.


زیرنویس‌ها:

1 – چه آینده‌ای برای غزه (از همین نویسنده و مترجم)، لوموند دیپلماتیک، ژوئن ۲۰۲۴:
https://ir.mondediplo.com/2024/06/article4930.html
2 – واژه انگلیسی شورا council نیست، بلکه board است مثل board of directors به معنای هیئت مدیره.
3 – Tol Staff & Stav Levaton, « Netanyahu : Israel to take military control of all Gaza but ‘we don’t want to keep it’ », Time of Israel, 7 august 2025.
4 – Jonathan Lis, « After two years of dodging deals, Netanyahu allies claim ha had a plab all along », Haaretz, 14 October 2025.
5 – Prime minister’s Office, « Statement by Prime Minister Netanyahu », 10 Ocober 2025, www.gov.il
6 - Neri Zilber, « Netanyahu defies far right on Gaza as election looms », Financial Times, 10 October 2025.
7 – Gabriel Colodro, « No one else could have handled this war like Netanyahu : Why Likud keeps leading the polls », The Media Line, 16 October 2025.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد