logo





«پروژه شکوفایی ایران» از چه کسی و از کجا می آید؟
برای چه کسانی است؟ و به کجا می‌رود؟

پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴ اوت ۲۰۲۵

نسرین آزاد

روز شنبه چهارم مرداد ۱۴۰۴ ( ۲۶ جولای۲۰۲۵) شاهزاده رضا پهلوی میزبان نشست «همکاری ملی برای نجات ایران» در مونیخ آلمان بود. هدف بیان شده از این همایش «توافق بر سر نقشه راه برای گذار دموکراتیک و طرحی برای بازسازی کشور» اعلام شده بود. طبق گزارش برگزار کنندگان، بیش از ۵۰۰ ایرانی از طبقات، اقوام و تفکرات مختلف در این همایش حضور داشتند و تعدادی هم با فرستادن پیام صوتی حمایتشان را ابراز کردند. همایش از «همکاری ملی» بر حق مسلم مردم ایران برای انتخاب آزادانه شکل آینده حکومت دموکراتیک، بر مبنا ی سه اصل اساسی: « تمامیت ارضی، حفاظت از آزادی های فردی و برابری همه شهروندان، و جدایی دین از دولت» تشکیل شده بود. برای من که سعی میکنم از دورادور فعالیتهای سیاسی رضا پهلوی را مثل سایر فعالین سیاسی /اجتماعی دنبال کنم، چگونگی برگزاری و نتایج حاصله از این همایش همراه بود با ابهامات، تناقضات و سوالات متعدد.

ایران، کشوری وسیع با تاریخ طولانی، ملتی متکثر و شهروندانی با سابقه ای طولانی مبارزاتی برای بدست آوردن حقوق شهروندی و حکومتی مستقل، دموکراتیک و سکولار است. شوربختانه، بیش از چهل است که ما دچار نظام تئوکراتیک دیکتاتور منشانه با رهبریت ولایت فقیه هستیم. نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاستهای ناکارآمد ولایی متعلق به صدها سال گذشته، کشور را به آستانه فروپاشی مطلق رسانده است. شکی نیست که ایجاد تشکلات سیاسی و سازمانهای های مردمی متعدد در داخل و خارج توسط نیروهای ملی و مردمی برای پیدا کردن راه حل درست و رهایی بخش، از این مشکل ویرانگر، لازم و واجب است خوشبختانه، شاهد وقوع نمونه های زیادی از آن در سطوح مختلف، چه در داخل و چه در خارج از ایران دهستیم. لذا، نشست «همکاری ملی برای نجات ایران» توسط گروهی از ایرانیان ،حتما بجا بوده است.

البته این گروه به سرکردگی رضا پهلوی نشستهایی چندی با فورماتهای متعدد و برگزارکنندگان و با پشتیبانی مادی مختلف در سال های گذشته داشتند. در این همایش سخنرانی های متعدد و نمایشات گوناگون اجرا شد و در خاتمه، بیانیه ای هم داده شد. سپس، چند روز بعد از ختم همایش، کتابچه با ۱۴۷ صفحه با عنوان «پروژه شکوفایی و مرحله اضطرار» از جانب برگزار کنندگان منتشر شد. برای درک بهتر و روشن شدن ابهامات و یافتن پاسخ هایی برای سوالات ، سعی کردم که مقایسه بین سه بیانیه پر سرو صدا تر ایشان در سالهای اخیر بنمایم: نشست مونیخ اخیر «همکاری ملی»، نشست « اصول و چارچوب همکاری احزاب،سازمان ها و افراد آزادیخواه و میهن پرست» در ۲۸ بهمن ۱۴۰۳( فوریه۲۰۲۵ )، و نشست جرج تاون در بهمن ۱۴۰۲( فوریه ۲۰۲۳) .

مردم در کجای این بیانیه ها هستند؟

در همایش «همکاری ملی» ۲۶ جولای ۲۰۲۵ در شهر مونیخ بیان شده است که مهمترین هدف این همایش ــ... انتخابات آزاد، شکل آینده یک حکومت دموکراتیک که بر سه اصل مبتنی خواهد بود:« تمامیت ارضی ایران، حفاظت از آزادی های فردی و برابری همه شهروندان و جدایی دین از دولت» را تعیین خواهد کرد. این اهداف به نظر بسیار منطقی است ، اما از چگونگی فروپاشی نظام جمهوری اسلامی صحبت چندانی نشد !
در کتابچه «پروژه شکوفایی و مرحله اضطرار» که چند روز بعد از نشست مونیخ در مرداد ۱۴۰۴ منتشر شد، از چگونگی پروژه شان که به یک کیک سه لایه تشبیه شده بود« مرحله اضطرار، دوره گذار و چشم انداز بلند مدت » صحبت کردند ، اما صحبتی از چگونگی دادن تشکیلات و شرکت مردم دراین پروژه بحثی به میان نیامد . سوال ایجاد شد، آیا اقوام مختلف، کارگران، کشاورزان، دانشجویان، اساتید و متفکران ایرانی، سازمان های فرهنگی و آموزگاران، زنان ایران، زندانیان سیاسی و عقیدتی، و سایر ایرانیان رلی در پختن و یا خوردن کیک خواهند داشت؟

در صفحه ششم،( در بخش اول از قسمت سوم، چند پاراگراف کوتاه که بیشتر از۸-۷ خط بیشتر نیست، برای دوره پیش از سرنگونی رژیم تخصیص داده شد و در آن جا صحبت از « نهاد خیزش ملی» و «نهاد اجرایی موقت» که تحت رهبری خیزش ملی یعنی رضا پهلوی که به وسیله عناصر این نهاد، کسانی که از داخل و خارج کشور هستند اما به علت امنیتی به اسامی و وظایف شان و همچنین چگونگی برنامه فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی ، پیوستن عناصر ایرانی در داخل و خارج، رکاملا نا روشن باقی ماند.

اما، نوشته به سرعت به مرحله پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی می پردازد. و در بخش دوم این کتابچه، از دوره پس از سرنگونی رژیم صحبت میشود و با کمال تعجب، باز هم صحبتی از زمان (مرحله) فروپاشی، نوشته ای یا تذکری در این کتابچه نیامده است. لذا، در همین مختصر به نکات فوق العاده مبهمی برخورد میکنیم!

بدیهی است که در تغییر یک نظام حکومتی به نظام دیگر عوامل متعددی احتیاج است؛ یکی از آن عوامل فرسودگی و فروپاشی حکومت وقت است که البته نظام جمهوری اسلامی با مهارت زیادی در حال انجام آن می باشد. اما مهمتر از آن عوامل مخالف حکومت و برنامه آنها در چگونگی فروپاشی و گرفتن قدرت است . سازمانها، احزاب و تشکیلات مردمی لازم است تا با برنامه مشخص برای مراحل مختلف فروپاشی و بعد از آن ، پشتیبانی تعداد کثیری از مردم را به جهت ایده های خود جمع کنند. این تشکیلاتی مردمی باید دارای برنامه هایی برای مراحل مختلف براندازی/فروپاشی ، از ماقبل تا بعد از آن باشند که البته آن برنامه ها باید بر مبنای احتیاجات عموم و برای پیشرفت مملکت و شراکت مردم باشد. سازمانها وگردانندگان باید در جامعه شناخته شده باشند و مورد اعتماد و کارآمد باشند. کارآمدی نه به حرف است بلکه در عمل و در پروسه های طولانی ایجاد و شناخته میشود . این نشست نه برنامه برای قبل از فروپاشی و نه در طول فروپاشی عرضه کرد و همچنین گردانندگانی که اسم و عکسشان در این کتب بود ، در جامعه ایران شناخته شده نبودند و از آن عوامل ناشناسی که در اول صحبت کردند که در خفا هستند، پس تکلیف مردم چیست؟ آیا ما مردم ایران حقی برای شناخت اعضای این نهادها ( که بعلت امنیتی معرفی نشدند) ودانستن برنامه تان در مرحله پیش از فروپاشی و زمان فروپاشی دارند یا نه؟

برای شناخت توده مردمی که رضا پهلوی برای طرفدارانش برمیگزیند، بر می گردم به قبل؛ رضا پهلوی در نشست جرج تاون گفته بود «...که تعدادی نمی خواهند جزیی از حل مسئله (؟؟؟) باشند و ما با آنها کاری نداریم.» چه کسانی نمی خواهند که جزئی از کدام حل و چگونه مسائل باشند ؟ آیا این کسان از قاطبه مردم ایران هستند که ایشان اکنون و اطرافیانشان خواهان آزادی آنها هستند؟

ایشان همچنین در نشست جرج تاون گفته بودند «... برای ساختن یک جامعه دمکراتیک ما احتیاج به مردمی داریم که دارای مقداری فرهنگ پیشرفته و تاب آور باشند و بتوانند دیگران را بپذیرند،» در ادامه گفتند «... ما باید در آینده آن فرهنگ را بسازیم». آیا این مردم بی فرهنگ جزیی از دو« نهاد خیزش ملی» و «نهاد اجرایی موقت» هستند؟ میشود آن گروه با فرهنگ و فرهنگ ساز را به ما معرفی کنید؟

همچنین ایشان در میتینگ جرج تاون گفته بودند «.... که در حال حاضر زمان آن نیست که با گروه ها وبا سازمانها، احزاب ایرانی وارد صحبت شوند، همچنین گفته بودند ، اگر کسی که منشور مارا قبول کرد ، بیاید و سوار آن اتوبوس بشود و ما مانع آنها نخواهیم شد.....». آیا ایشان با عناصر به قول خودشان با فرهنگ این ۵۰۰ نفر، را برای مرحله اضطرار فرهنگ سازی کرده بودند ؟ توسط کدام معلمان با فرهنگ؟ و در کدام سازمان با فرهنگ؟

چه کسی یا کسانی سازنده آن فرهنگ پیشرفته هستند که هنوز رو نمایی نشده است؟ آن فرهنگ پیشرفته چیست؟ ایا شهروندان ما حق ندارند پاسخ این سئوالات را بدانند؟

آیا شهروندان ایران ، سازمانهای مردمی ، تشکیلات قومی، آساتید و دانشجویی، آموزگاران، کارگران، بازنشستگان، زنان و کشاورزان دادخواهان ، زندانیان سیاسی رژیم و سایرین که سالهاست برای مطالبه حق شهروندی می جنگند مورد قبول ایشان و فرهنگ ایشان نیستند ؟ ایشان و طرفداران شان در نشست مونیخ از هیچ یک از این گروها صحبتی نکردند و فقط از چند نفر، که باید بگویم حتما ضربه خورده از رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی و مورد احترام من هستند ،‌ در این جلسه حضور داشتند یا پیام فرستادند، من مطمئن نیستم که چگونه و با چه حیلی آنهارا باین نمایش آورده بودند؟ چرا، حتی کسی را هم دعوت کردند که به ایشان سجده کند!؟ این دیگر مایه شرمساری است.

در نشست مونیخ و سایر نشست ها مکرارا از یکپارچگی کشور ایران سخن گفته شد!

در بیانیه های مختلف رضا پهلوی مکررا ذکر می شود که به پرچم سه رنگ و شیر و خورشید ایران پایدار هستند و آنرا نماد یک ایران یک پارچه می خوانند و از تمامیت ارضی ایران صحبت میکنند. در نشست مونیخ و تظاهرات خیابانی در کشورهای غربی، پرچم سه رنگ با علامت شیر شمشیر به دست با خورشید همراه با پرچم اسرائیل را به اهتزاز در می آورند. جالب تر ، در نشست مونیخ کسانی از طرفداران «با فرهنگ » ایشان در سالن کنفرانس با پرچمی که قسمتی از پرچم کشور انگلیس و قسمت دیگرش پرچم اسرائیل و بخشی از آن هم پرچم سه رنگ بوده است را حمل می کردند وبا آن پرچم ها عکسهای یادگاری هم گرفتند! من مطمئن نیستم که کدام پرچم( از دیگر کشورها دنیا) برای ایشان و طرفداران شان با ارزش تر است و موجب به قدرت رساندن و پایداری شان خواهد بود؟

ایشان از طرفی، در بحبوحه، جنگ تجاوزگرانه اسرائیل به کشور ایران، دستور به تظاهرات وسیع خیابانی می داد و از طرفی دیگر خانمش از اسرائیل تقاضای حمله بیشتری به ایران را داشت. حمله اسرائیل ، جان بیش از ۱۰۰۰ نفر ایرانی را که ایشان می خواهند شاه آنها شوند، را گرفت. دولت اشغالگر اسرائیل که برای ساختن کشور اسرائیل بزرگ، خاک غزه را زیر و رو کرد و ده ها هزار کشته و میلیونها بی خانمان و آواره بجا گذاشت. مردم دنیا از عملیات خبیثانه دولت نتانیاهو متنفرند اما ایشان و خانم ایشان و طرفداران ایشان، نتانیاهو را برای حملات دیگر به سرزمین ایران و کشتن شماری دیگر از مردم ایران تشویق میکردند و میکنند . ایشان مفتخر شدند که به دعوت موساد با خانمشان، که گویا آرزوی شهبانو شدن در کشور ایران را در سر میپروراند، به خدمت دولتی بروند که در حال تهیه حمله به کشور ایران و کشتن مردم ایران بود و بعد از چند ماه عملا به تمامیت ارضی کشور ما تجاوز کرد و هنوز هم فضای ایران را دردست دارد. من نمیدانم تمامیت ارضی در قاموس ایشان چه معنایی دارد؟

شاهزاده ما به فرهنگ شما معتقد نیستیم ، اما آشنا هستیم و آن فرهنگ دغل باز را قبول نمیکنیم. ما زیر پرچمی جمع می شویم که مردم ما آن را قبول کنند و بر سر قله های دماوند و زاگرس و در کناره های دریای خزرو خلیج فارس و دریای عمان به اهتزاز درآید، ما زیر پرچم هیچ بیگانه ای نخواهیم رفت.

ایشان از تشکیل یک دولت دموکراتیک و آزاد صحبت کردند، ساواک چه رلی در حکومت شما خواهد داشت؟

در نشست ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ و همچنین در نشست اخیر مونیخ گفته شد: ما باورمند و متعهد به برقراری یک حکومت قانون در ایران بر پایه دموکراسی سکولار هستیم که حقوق بنیادین بشر را برای همه شهروندان ایران تامین و تضمین کند. همین حرفهای زیبا را در قبل و همچنین بعد از نشست اخیر مونیخ تکرار شده است. برافراختن پرچم ساواک، سازمانی که نماد خفقان و دیکتاتوری و سرکوب رژیم محمدرضا پهلوی بود و هست با تکرار صحبتهای دموکراسی خواهانه ایشان در بیانیه های مختلف کاملا مغایرت دارد. همچنین وجود ثابتی در تظاهرات ایشان در سالهای گذشته، یک اشتباه نبوده است، وجود او در ان تظاهرات نمادینه بود ، او نمادی است از گذشته و حال ما ایرانی ها در تحت حکومت های فاشیستی ، پادشاهی و دینی. ما دیگر نمی خواهیم تحت حکومت دیکتاتوری دیگری برویم.

در خاتمه:

چرا شخصی بعد از بیشتر از چهل سال و بعد از کوشش‌های ناکام، در شکل دادن به یک تشکیلات، به جای صحبت کردن با مردم ایران، وظیفه فروپاشاندن رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی را به دیدار با سران دولت‌های خارجی خلاصه کرده است؟ مردم ایران نمایندگان خود را به دول کشورهای دیگر معرفی خواهند کرد، به خودتان زحمت ندهید. چرا سازمان امنیت اسرائیل در فروردین ۱۴۰۲ رضا پهلوی و خانمش را به اسرائیل دعوت کرده بود .‌آیا در آن‌جا به او قول داده بودند که اسرائیل و آمریکا به ایران حمله خواهند کرد و به رضا پهلوی قول تاج شاهی ایران را دادند؟ که ایشان با فراغ بال صحبتی از چگونگی فروپاشی نظام جمهوری اسلامی نمی کند. منتظر است که هر چه زودتر کشورهای خارجی حملات دیگری به ایران نمایند و تعدادی دیگر از مردم ایران کشته شوند و ایشان به تاج و تخت پدرشان برگردند. آیا ۲۸ مرداد دارد تکرار می‌شود؟ شاید هم برنامه آقای چلبی (عراقی) در ایران در حال تکرار است.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد