logo





چرا دموکراسی «کلید قفل بسته‌ی» تاریخی سیاسی/ فرهنگی ماست؟

چهار شنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶ اوت ۲۰۲۵

محمد حسین صدیق یزدچی

انقلاب دینی ۵۷ و حاکمیّت اسلامی شیعی چهل و شش سال اخیر، جدالی آشکار و خونین بود که ارزشهای قدسی مدار اسلامی/ شیعی چهارده قرنی، در پس بیش از سد سال مقاومت ایرانیان در برابر حرکت‌ افتان و خیزان آزادی خواهی برای " زایش تاریخی نوین" باری، حرکت تاریخ ایران یا " تاریخی شدن" ایرانیان را به تعویق انداخت و دسترسی ایرانیان به آستانه ی مدنیّت جدید ( دموکراتیزه شدن) را به تعویق انداخت که هنوز ادامه دارد. انقلاب اسلامی حرکت " تاریخی شدن" یعنی " انسان عقلانی گشتن"، یعنی " انسان آزاد و خود بنیاد گشتن" را که با جنبش مشروطه آغازیده بود، به تعویق انداخت امّا نتوانست آن را خاموش کند. چرا؟ زیرا تغییر و دگرگونی ارزشها و نه گفتن به ارزشهای قدسی مدار اسلامی و شیعی، از سالهای جنگهای ایران و روس ابتدا به شکل جنبش دینی بابی ( دویست سال پیش) آغازیده بود. انقلاب اسلامی و حکومت به تمام اسلام " ولایت بنیاد" که چکیده‌ی هزار و چند سد سال تاریخ، امّا تاریخی خاموش بود، به رغم میراث های فرهنگی هزار و چند سدساله اش اما نتوانست آگاهی و اراده ای عمومی را که دهها سال پیش از انقلاب مشروطه در اندیشه ی گذر و ساختن " تاریخ" عقلانی یا " شدن عقلانی" بود را، نابود گرداند. اما امروز بیش از هر دوره ای " دموکراسی" با تمام ظرفیّت هایش هدف جنبشهای مردمی ست. شاهد بسیار زنده اش جنبش خونین ( زن زندگی آزادی) سال ۱۴۰۱ بود. جنبش خونین اخیر اراده ی جوانترین نسل و پرچمداران آن " زنان شجاع" ایران در ساختن تاریخی عقلانی یا تاریخی انسان بنیاد یا تاریخ انسان آزاد را به عالمیان شناساند.

از اینرو خیزش های پنهان ایرانیان امروز به یقین رو به استقرار دموکراسی دارد‌. گرچه: الف - فاکتورهای سرمایه ی مالی جهانی ( نئولیبرالیسم نوین) و ب - سیطره ی شبه فرهنگ اسلامی و شیعی با محوریّت ایده ی " ولایت"، بازوی بینهایت نیرومند استقرار هدفهای سرمایه ی مالی مسلّط در ایران همراه با جریان‌های واپس گرای سنتی و در صف مقدّم شان پادشاهی خواهان و راست‌های افراطی با پیشوائی پادشاهی خواهان به رهبری رضا پهلوی و در همکاری تنگاتنگ بخش‌هایی از اسلام گرایان حاکم یا در حاشیه و با در اختیار داشتن منابع بسیار نیرومند مالی، دو هدف بنیادی دارند:

۱ - فضای مبارزاتی خارج و طبعا داخل ایران را با آکسیون های تحریکی مثل برجسته سازی رضا پهلوی و بازگشت سلطنت به مثابه تنها آلترناتیو نجات ایران و عقب نشاندن جنبش های دموکراسی خواه، به شدّت آشفته یا تخریب کنند.

۲ - در این کوشش ها بدون تردید دستگاه‌های امنیّتی و سرکوب رژیم با توان مالی و ابزارهای سانتاژ از یک سو و عوامل سرمایه‌ی مالی آمریکایی/ اسرائیلی از سوی دیگر و در اختیار داشتن تمام امکانات ارتباطی فکری با ایرانیان مثل تلویزیونها و سایر عوامل ارتباط با توده ها، برای مخالفان دموکراسی در ایران را تقویت می کنند. نمونه ی آشکار عملکردهای مشخص پادشاهی خواهان در همراهی با عوامل نفوذی رژیم حاکم در میان نزدیکان دستگاه رضاپهلوی و همکاری ایندو با بازوهای جهان سرمایه به تخریب یگانگی مبارزات داخل و خارج در جنبش ۱۴۰۱ و تضعیف آن نمونه ای بارز است.

۳ - به رغم این کوشش‌های دشمنان دیرین و تاریخی دموکراسی داخلی و خارجی در ایران در گذشته و حال، یعنی سلطنت طلبان و اسلام گرایان و عمدتا ملایان در همراهی و همدلی با پادشاهی در دو رژیم سلطنتی، یعنی پادشاهی قاجار و پهلوی و بازمانده ی پهلوی در حال حاضر، امّا ملّت ایران نسبت به استقرار دموکراسی در ایران به آگاهی نسبی رسیده.

اما چرا " دموکراسی" شاه بیت مبارزات امروز است؟ زیرا استقرار دموکراسی در فردای بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی تنها مدل نظام سیاسی و اجتماعی/ فرهنگی است که معآلا ایران و مردم ایران را بعد از سد و پنجاه سال مبارزات مکرّر و بسیار خونین به سرانجام می رساند.

بدین ملاحظات مردم ایران در نبرد بسیار سخت و سنگینی که در مقابل خود دارند، باید بینهایت هشیار و آگاه و مسئول باشند. نبرد امروز برای رسیدن به دموکراسی سخت ترین و البته ظریف ترین نبرد آزادی خواهی ما از مشروطه تا حال است. نبرد آزادی با بردگی ست. از اینرو باید بینهایت " هشیار " و " مسئول" و " آگاه " بود.

با آرزو و امیّد به پیروزی.
پاریس
۳۰ ژوئیه ۲۰۲5۵



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد