چهارم- مد در ميان جوانان:
پديده مد از موضوعاتي است كه همواره بخشي از زندگي روزمره انسان ها را به خود اختصاص داده است و ميتواند اقشار مختلف جامعه و به ويژه نوجوانان و جوانان كشور را به شكل هاي گوناگون مورد تاثير خود قرار دهد. در ضمن مد پديده اي است كه نوآوري و به روز بودن و نوجوئي را در بر دارد. روشن است كه تمامي اين صفات با مسئله جواني سازگار است. جوان علاقمند است كه خود را بهتر، تازه تر، قوي تر، زيباتر، امروزي تر، نوتر و تا حد ممکن متمایز از ديگران نشان دهد و همين تمايل را در گرايش به مد بروز مي دهد. نياز به تنوع و نوگرايي به ويژه در مقطع جواني و نوجواني امري طبيعي محسوب مي شود. البته نوع نگرش حكومت به اين پديده اجتماعي ميتواند نقش آن را در جامعه افزايش يا كاهش دهد. در مقاله علي صمد با عنوان "نگاهي به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" كه در سايت "كارآن لاين" در سال 80 به چاپ رسيده است مي خوانيم :"حكومت اسلامي بعد از انقلاب با سركوب تنوع، آزادي هاي فردي و اجتماعي و ... يك نوع نگرش انحصارطلبانه را در جامعه انتشار داد و بدين طريق انواع ممنوعيت ها و محدوديت ها در جامعه ايجاد شد و متخلفين به اشكال گوناگون تنبيه و سركوب شده و جوانان به لحاظ گرايش به مد و تنوع، مستقيماً در معرض حمله، سركوب و تحقير اين سياست بوده اند. البته در اوايل انقلاب اين نوع محدوديت ها و منع ها تا حدودي توانست نيروي زيادي از مردم كشورمان را به هماهنگي و تطابق با فرهنگ اسلامي حكومت بكشاند ولي اين موضوع با مرور زمان و با افزايش اختناق و سركوب و عدم موفقيت حكومت در تربيت و پرورش "اسلامي" نسل جوان كشور به شدت تغيير كرد. پديده مد و مدگرايي در ايران بيش از پيش در ميان مردم و به ويژه نسل نوجوان و جوان نفوذ و گسترش يافت. جمهوري اسلامي در سه دهه حكومت خود توانسته است در حوزه هاي رسمي با ايجاد يكسري محدوديت ها و ممنوعيت ها، مانع ايجاد كند اما هرگز نتوانسته در حوزه غيررسمي و عمومي چنين سياستي را پيش برد و در سطح جامعه در دهه اخير بيشترين مشكلات را نه با اپوزيسيون غير حكومتي بلكه با نسل نوجوان و جوان كشور داشته است"(1).
نسل جوان و نوجوان كشور سبك هاي خاصي در پوشش خود دارند. آنها مي خواهند به سبك دلخواه و امروزي خود پوشش هاي خود را انتخاب كنند. در واقع مد تنها سبك پوشش محسوب نمي شود بلكه جوان احساس مي كند كه به روز و امروزي است. آنها خود را با نوع پوششي كه جوانان در كشورهاي ديگر دارند، تنظيم مي كنند. براي نسل جوان به روز بودن يك نوع لذت خاصي دارد و اعتماد به نفس را در جوانان افزايش مي دهد و نگاه آنها را به زندگي تغيير مي دهد. به علاوه الگوهاي مد با سرعت در حال تغيير و تحول مي باشند. آنقدر سبك هاي متنوع وجود دارند كه هر جواني مي تواند براحتي مدل دلخواه خود را پيدا كند. در واقع پديده مد در ميان جوانان يك نوع احساس شبيه بودن به "ديگران" از يك سو و در همان حال متفاوت بودن از "ديگران" از سوي ديگر به همراه دارد. در ضمن پديده مد در ميان نسل جوان كشور مي تواند هم نشانگر تمايز طبقاتي و هم موجب همبستگي گروهي نيز محسوب شود.
پديده مد در تمام جوامع و نيز در ميان گروه هاي اجتماعی از درجه اي از اهميت برخوردار است. اما در ايران به دليل جواني جمعيت كشور، مصرف كننده گانش هم جوان هستند. مدل هاي جديد لباس در شهرهاي بزرگ كشور، گوياي پيچيدگي هايي است كه زندگي مدرن با خود به سطح جامعه مي آورد. مد به عنوان پديده اي در تمايز اجتماعي و تمايز طبقاتي و در عين حال نيرويي براي تحول اجتماعي، محصول دوره مدرن است. پس مد پديده اي است كه در جامعه مدرن قوت و شدت مي گيرد. در اصل پديده مد و مدگرايي در ميان نوجوانان و جوانان نوعي تلاش و كوشش براي باز توليد فرديت از دست رفته در سطح خيابان و نيز بيانگر تفاوت جوان با "ديگري" است. نياز سني، تجربه و پرسش براي يافتن هويت فردي و اجتماعي براي مقبول واقع شدن نزد ديگران و ده ها مورد ديگر، مي تواند از علل گرايش جوانان به مد باشد. نوجويي، نياز نوجوانان و جوانان مي باشد. آنها مي خواهند قالب هاي خود را بشكنند و يك فرد نو و امروزي باشند. آنها اين موضوع را در شيوه لباس پوشيدن، طرز تفكر، در به كار بردن لغات و اصطلاحات مخصوص و افكار و نگرش هاي خود نشان مي دهند.
در جوامع مختلف پديده مد همواره توسط طبقات بالا يا پولدار به جامعه عرضه مي شود و سپس به طبقه متوسط انتقال يا سرايت مي كند. اما در ايران پديده مد يك كالا و رفتار عام شده است كه همه طبقات اجتماعي به شكلي خود را از طريق مد از ديگران متمايز مي كنند. معمولاً درعرصه جهاني مصرف كنندگان مد طبقات پايين ولي ابداع كنندگانشان طبقات بالا مي باشند. در كشور ما اين وضعيت بسيار پيچيده و به هم ريخته است. در ايران طبقات بالا چندان نفوذ فرهنگي به اين معنا ندارند و در حوزه اقتصاد بيشتر اثر گذارند. در واقع طبقات بالا در جامعه به لحاظ فرهنگي جنبه حاشيه اي دارند و مي شود گفت كه چندان تاثير گذار نيستند. در خصوص مسائل فرهنگي عموماً طبقات متوسط و در درجه بعد هم طبقات پايين جامعه تاثيرگذاري بيشتري دارند. با اين حساب در اين شرايط طبقات بالا مصرف كننده و طبقات متوسط سازنده مد مي باشند. مد لباس از معدود پديده هاي اجتماعي جامعه ما مي باشد كه مرجع، منبع، و دم و دستگاهي آنرا توليد يا تشويق نمي كند و نيز رسماً رسانه اي در كشور نيست كه براي آن تبليغ كند. اما ساخته مي شود، شناسايي مي شود و گسترش مي يابد. در كشمكش ميان جوانان و مردمي كه به دنبال پيروي از پديده هاي تازه هستند و مسئولاني كه براي كنترل و هدايت اين پديده ها نقشه طراحي مي كنند. در واقع پديده مد غير قابل حذف و نسبتاً عمومي است كه برخورد با آن نبايد به عنوان يك معضل اجتماعي مطرح شود و نمي توان با بخشنامه، قوانين تحميلي يا اجباري و دستور العمل براحتي برآن مسلط شد.
واقعيت اين است كه پيشرفت تكنولوژي و به وجود آمدن شبكههاي ارتباطي، تاثير خود را در تمام زواياي زندگي افراد ميگذارد. همه شواهد حاكي از اين است كه پديدههايي مثل ماهواره و اينترنت تاثير بسيار زيادي در زندگي مردم از نوع لباس پوشيدن گرفته تا آداب و معاشرت داشته است و همه اين ها باعث ميشود فاصله دو نسل جديد و قديم روز به روز عميقتر شود. مدهاي جديد، نيازها و الگوهاي جديدي براي افراد ايجاد ميكنند. متاسفانه در ايران هنگامي كه صحبت از مد و مدگرايي ميشود برداشتهاي نامناسبي توسط حكومت از آن صورت مي گيرد و بيشتر سعي مي شود كه آن را تخريب كنند. در صورتي كه پيروي از مد هميشه نمي تواند بد محسوب شود و ميتواند جوانان را از لحاظ روحي ارضا كند و حتي در پيشرفت جامعه نيز مفيد واقع شود. پديده مد بخشي از فرهنگ جامعه محسوب مي شود، زيرا با مرور، علاقه به مد در ميان مردم جامعه به صورت عادت در آمده است. همه شواهد در جامعه نشانگر اين است كه حكومت اسلامي ايران در ارائه الگوهاي فرهنگي، بعد از گذشت سه دهه از انقلاب، هنوز نا موفق بوده است. در مقاله علي صمد با عنوان "نگاهي به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" كه در سايت "كارآن لاين" در سال 78 به چاپ رسيده است مي خوانيم:" امروزه گرايش نسل جوان كشور روز به روز به مدهاي جديد لباس، مدل و رفتارهاي تقليدي گروه هاي موزيك رپ، تكنو، پاپ، راك و... هنرمندان و ورزشكاران خارجي بخصوص از نوع غربي و آمريكايي، افزايش بيش از حد يافته است. تشكيل انواع گروه هاي رپ، تكنو و... به اشكال پنهاني و علني و تكثير آنها بر روي اينترنت و سي - ديي، و استقبال نسل جوان از اين توليدات بسيار قابل توجه است. روشن است كه چنين گرايشاتي در ميان عموم جوانان و نوجوانان صرف نظر از تعلقات اجتماعي- طبقاتي آنان درعرصه مطالبات اجتماعي و آزادي هاي مدني براي يك زندگي بهتر و آزادتر، نقاط اشتراك زيادي وجود دارد. آن ها در اين سال هاي اخير با ارتباط با يكديگر و تبادل امكانات، روابط گسترده ميان خود برقرار كرده اند. نسل سوم كشورمان با وسائلي چون ماهواره، اينترنت، پوسترها، لباس و شلوارهاي جین با مارك هاي غربي، تحت تاثير تغييرات و شرايط زندگي جوانان ديگر كشورها قرار دارند و به اشكال گوناگون از خود عكس العمل نشان ميدهند و چنان كه ميبينيم مد در زندگي آن ها نقش مهم و اساسي بازي ميكند. جوانها ساعتها پاي اينترنت و ماهواره مينشينند تا جديدترين مدلها را بيابند و خود را شبيه فلان خواننده يا هنرپيشه مورد علاقهشان كنند. تقليد از مد ميتواند نتايج مثبتي براي مردم و نسل جوان كشور داشته باشد. به عنوان نمونه شادي، نشاط و نوگرايي، زندگي انسانها را از يكنواختي خارج ميكند و احساس تازه شدن به آنها ميدهد. و حكومت نمي خواهد بپذيرد كه جامعه ما الگو بردار نيست و بيشتر تنوعطلب است. مراجعه به كانال هاي موسيقي چونTMF وMTV و ... از طريق آنتن هاي ماهواره اي به شدت در نسل جوان كشور رايج است. بسيار ديده شده كه نسل سوم كشور لباس هايي با نوشته يا مارك هاي معروف را ميپوشند تا بلكه بدين طريق با اين نوع پوشش اعتراض خود را به وضع موجود جامعه با تمام محدوديت ها و ممنوعيت هايش، ابراز كند و اين برخورد آن ها در واقع ميتوان نوعي تجددخواهي و نوگرايي به حساب آورد. اين روش ها و برخوردها به عبارتي نوعي دفاع از حقوق انساني و انتخاب فردي جوانان در جامعه و اجتماع است و از اين زاويه مترقي ميباشد و ميبايست از آن حمايت همه جانبه صورت گيرد"(2).