logo





به‌یاد شاملو

سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۵ ژوييه ۲۰۲۳

علی آشوری

«در آستانه‌ی دو دروازه ایستاده‌بود»
آوائی به بم و زیر می‌خواند:
جهان هیچ بود و هیچ خواهد شد! …
صدا دست به جهان‌ارائی می‌زند و
واژه می‌سازد
واژه‌هائی از یاس و وقار و انکار …
ومی‌پرسی:
بین دو دروازه چه ایستاده؟
جهان هیچ بود …
اما هست
چنان تو
که هستی در چشم و دهان کلمه
و گرمای آتیه‌ی صداها
با آن کارگاه یاس و وقار و انکار‌ات
اکنون دو دروازه
هیچ‌اند
تا در میانه‌ی آن دو ایستاده‌باشی
به تماشا و طنازی آوازها
«لعنت‌آفرین» که توئی
تو …

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد