logo





فشار یا مقاومت، برنده کدام است؟

حسن شریعتمداری: "هیچگاه در تاریخ معاصر ایران مردم این چنین رو به سوی تمدن و تارخ نداشته اند و حکومت پشت به آن". رضا علیجانی: " با زبان نظامی نمیتوان در مقابل خواست های منطقی و قانونی مردم ایستاد".

دوشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۹

فرنگیس حبیبی

za432.jpg
زمینه ها و زمانه ها - رادیوی بین المللی فرانسه: در هفته ای که گذشت با پلمب دفتر پیگیری وضعیت بازداشت شدگان و آسیب دیدگان رویداد های اخیر و دستگیری مسئول آن علیرضا بهشتی و با تفتیش و مهر و موم دفتر آقای کروبی و بازداشت دو تن از همکاران نزدیک او و نیز با پلمب دفتر انجمن دفاع از حقوق زندانیان، سیاست فشار بر مخالفان و معترضان به حلقه های نزدیک به رهبری جنبش سبز گسترش یافت. با این حال اینطور به نظر می رسد که جو اختناق به شخصیت های بارز مخالف دولت دهم و حتی مردم عادی مستولی نشده و نوشتن بیانیه های علنی از سوی مهدی کروبی و میر حسین موسوی ادامه دارد . در یک کلام اگر در یک سو فشار و ارعاب در کار است، در سوی دیگر زبان ها باز است و برایی آن گاه شگفت آور. مثل نامۀ اخیر عبدالکریم سروش به آیت الله خامنه ای. حال در ترازوی فشار و شجاعت، سرکوب و مقاومت کدام کفه بر دیگری سنگینی خواهد کرد؟ ایران تا به حال از دوره های کشمکش حاد سیاسی عبور کرده است مثلاً در سال 1332 یا 1360 ، شرایط امروز با این دوره ها چه تفاوت ها و چه شباهت هایی دارد؟

حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی و عضو"اتحاد جمهوریخواهان"، می گوید هیچگاه در تاریخ معاصر ایران مردم این چنین جدا از حکومت، رو به سوی تاریخ و حکومت پشت به تاریخ نبوده است. مردم خود را برنده می بینند و حکومت از ترس خواست مردم به درون ساخلوهای نظامی خزیده است. آیت الله خامنه ای علنا تهدید می کند که با زبان تند سخن خواهد گفت. در چنین اوضاعی کنترل در کوتاه مدت ممکن است، ولی ادارۀ امور اگر نه محال دست کم بسیار سخت است.
وی در پاسخ به این پرسش که چه منطقی بر اقدام دادستان تهران حاکم است، که به عنوان یک مرجع رسمی دادخواهی مردم، سه کانون پیگیری تظلمات مردم را مهر و موم و از فعالیت آ نها جلوگیری می کند، می گوید: منطقی جز زور در محاسبات گروه حاکم وجود ندارد. آن ها فکر می کنند در سایۀ رعب می توان جامعه را کنترل کرد. اما بحران این بار بسیار عمیق است و دامنۀ جمهوری اسلامی را کلاً گرفته است. چون نظام از یک طرف جمهوریت خود را با تقلب در انتخابات از دست داده است، و از سوی دیگر , وقتی اکثریت مراجع تقلید، روشنفکران دینی و مردم متدین با این دولت مخالف است، صحبت از اسلام دولتی نیز دیگر وجهی ندارد. این بحران تئوریک دولت را به یک ساختار امنیتی نظامی تبدیل خواهد کرد.ولی این در عصر ارتباطات قرن بیست و یکم به آن می ماند که که عده ای با تانک و تفنگ در ساخلو های نظامی نشسته اند و جامعۀ مدنی با همۀ پویایی آن ها را محاصره کرده است. چنین وضعی چندان دوام نخواهد آورد.

رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی و تحلیلگر سیاسی، می گوید در سی ساله اخیر هیچگاه انشعاب و ریزش در بالا و فرسایش از پائین در حاکمیت سیاسی به این حد مشاهده نشده است. در دهه اول انقلاب اصطکاک با روشنفکران و دگراندیشان بود. و رده های بالای حکومت خیلی سریع انسجام خود را باز می یافت. هیچگاه منتقدان قدرت در میان مراجع دینی اینقدر زیاد نبوده اند، متحدان قدرت نیز ، حتی در سطح کسانی مانند افروغ، باهنر.تا این اندازه منتقد به دولت نبوده اند.

رضا علیجانی می گوید ما شاهد پیگیری سه هدف از طرف جناح غالب بوده ایم. اول ، هدف کوتاه مدت،که جمع کردن اعتراضات بود.چون تصور نمی کردند اعتراضات بدان گستردگی به نتایج انتخابات صورت بگیرد. جلوگیری از مستند سازی فجایع در خدمت این هدف است. هدف میان مدت؛ توسط اطلاعات موازی اتمیزه کردن مخالفان است تا از شکل گیری هر نهاد و حزبی جلوگیری شود. و هدف دراز مدت، فکر کردن به جانشینی آقای خامنه ای است. در شرایط امروزین، علنا این سه هدف دچار مشکل شده؛ چون اعتراضات را مهار کرده اند ولی متوقف نکرده اند. سیاست اتمیزه کردن که از ده سال پیش توسط دستگاه های اطلاعات موازی آغاز شد همچنان ادامه دارد و تشکل ها و جریانات فکری سیاسی و صنفی را هدف قرارمی دهد. این سیاست از سال ها پیش از ملی مذهبی ها شروع شد و وبلاگ نگاران، تحکیم وحدت، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را در بر گرفت. این وجه برنامه ریزی شدۀ سیاست امنیتی امروز نیز در برخورد با تشکل ها به کار برده می شود. خط دیگری نیز در برخورد با اعتراضات خیابانی دنبال می شود که مبتنی بر نصر بالرعب است و در خشونت های اعمال شده در کهریزک نمونه ای از آن را می بینیم.

رضا علیجانی معتقد است که این اعتراضات خیابانی هرچند خود جوش بوده است ولی جوانانی که در آن شرکت کردند، از سال ها پیش، از حرکت های مطالبه محور در جنبش زنان، دانشجویان و کانون های صنفی، تغذیه و رشد وپویایی خود را از آن کسب کرده اند. این تحلیلگر ملی مذهبی می گوید بزرگترین عامل حرکت مردم اقدامات تحریک آمیز، ادبیات توهین آمیز و برخورد مغرورانۀ حکومت و جناح نظامی امنیتی است. امروز این جنبش خود باعث تغذیِۀ جنبش های دیگر می شود. او می گوید روند دموکراتیزاسیون یک روند دراز مدت است. دوی ماراتون است و نه دوی صد متر. البته هیچگاه جنبش دموکراسی خواهی به قدر امروز نیرو و انگیزه نداشته است. و با زبان نظامی نمی توان در مقابل مردم و خواسته های قانونی و منطقی آنان ایستاد.

زمینه ها و زمانه ها

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد