دو سال از فاجعه بزرگ بیست و چهارم آبان می گذرد در این دو سال بسیار درباره این جنایت نوشته وگفته شده. جنایتی که در تاریخ ایران بی سابقه بوده است. اکثریت قریب به اتفاق این کشته شدگان جوانان و نو جوانانی بودند که بعد از انقلاب بهمن دنیا آمده و در نظام جمهوری اسلامی بزرگ شدهاند. هیچکدام از کشته شدگان افراد وابسته به گروه های سیاسی نبودند .
جنبشی بود خود جوش که از دل ماجرای گران شدن بنزین پا گرفت ودر اندک مدتی کوتاه اکثر شهر های ایران را در نوردید. آن چه مهم بود و رژیم را سخت به وحشت انداخت. ترکیب جمعیت جوانی بود که مترصد فرصتی برای آمدن به خیابان ها بودند .خشم ونفرت تلنبار شده سالیان در دل نسل جوان در فاصله کمتر از یک شبانه روز دهان گشود خیزشی که تنها از طریق دنیای مجازی خبر رسانی شده بود! همدلی وسیعی بوجود آورد و از همان طریق سازماندهی گردید و در همان آغاز به اوج خود رسید .
شروع ماجرائی که حکومت خوب می دانست اگر به خشن ترین شکل ممکن سرکوب نکند قادر به مهار این جریان گسترده نخواهد شد! خیزشی که در تداوم خود می توانست نخستین رهبران خیابانی و کسانی را که نسل جوان خود را نزذیک تر به آن ها احساس میکنند را از دل خویش بیرون دهد .
برعکس جریان های سیاسی اپوزیسیون که میتوان گفت سالهاست رابطهاش با نسل جدید قطع گردیده و عمدتا بهمان شیوه سنتی فکر می کند، موضع میگیرد و رهنمود هایی که متاسفانه هیچ خریداری در بین جوانان ندارد میدهد .
اما در طرف مقابل شاخکهای حساس امنیتی رژیم بسیار زود خطر این نیروی تازه نفس را که سالهاست زیر سیطره نظامی امنیتی خود دارد و از نزدیک شاهد فعل انفعالت آن ها بوده و روزانه به عناوین مختلف با آن درگیر است را تا بن استخوان حس کرد! بدون هیچ اما و اگری به امر رهبر ترس خورده و مستبد خود و اطاق فکر امنیتی دستور سرکوب هر چه سریع و بدون اعماض را به اجرا در آورد .
دستوری که شلیک به ارگانهای حیاتی معترضان را بدون واهمه از افکار عمومی ایران و جهان که دیناری ارزش برای آن ها قائل نیست، در دل خود قرار داد .
چرا که جمهوری اسلامی دیگر سال هاست جامه دروغینن رافت اسلامی از تن کشیده و تمام قد و بطور وقیحانه در برابر مردم، بخصوص معترضان جوان صف کشیدهاست .
دستگاه های امنیتی ونظامی سالهاست از طریق استادان دانشگاهها به بررسی و شناسائی افکار نسل جوان پرداخته و از نزذیک و روزانه نیز فعل انفعالات نسل موجود را شاهد بودهاست. کافی است به مجموعه مقالات و بررسی های انجام گرفته مراجعه کنیم تا در یابیم چرا جمهوری اسلامی چنین آسیمه سر و با چنین خشونتی جنایت بار به قلع و قمع این جوانان پرداخت؟
این جوانان دیگر نیروی او نیستند و آینده او را نه تنها تضمین نمیکنند بلکه تهدید جدی محسوب میشوند. افرادی قائم بذات که تک تک آنها شخصیت مستقلی هستند بر آمده از دل جهان معاصر که بقولی نسل جدید متولد دهسال اخیر با ژن جهان اینترنتی و هوش مصنوعی متولد میشوند و با همان رشد و قوام مییابند .
طبق آخرین بر آورد دو سال قبل مراکز تحقیقی دانشگاهی ایران همین نسل موجود بیشتر از شصت درصد اعتقادی به دین ندارند. امری که برای جمهوری اسلامی راهی جز تکیه بر نظامیگری و سرکوب نمیگذارد. نسلی که ما نمیشناسیم!
در واقعیت جریانهای سیاسی اپوزیسیون چنان گرفتار در خود و گرفتار در آنالیز شکسته بسته جمهوری اسلامی هستیم که خیزشی مانند خیزش آبان نود و هشت ما را نه آچمز بلکه مات میکند.
فرصتی نیست که درک کنیم زمینه و ابعاد واقعی این غلیان را! طبق معمول به مراسم سوگواری فاجعه میرسیم و مینشینم، بی آن که بتوانیم رشتههای نامرئی تنیدهشده بین جوانان را ببینیم و درک کنیم.
با ابزار های کهنه در حال رشتن پیلهای هستیم که خود دور خود تنیدهایم. هیچ خبری، شناختی از ضمیر و تفکر این نسل نداریم. نمیدانیم در تمامی این سالها که ما مشغول خود بودیم، میلیونها جوان و نوجوان با تبلت و تلفن هوشمند خود به سیر آفاق رفته هزاران کلیب دیده. با صدها نظر آشنا گردیدهاست!
جوانانی که بیشتر از مجموعه کتابهای ما را در یک فلش جمع کرده چه تغیری در شخصیت و عملکرد آن ها بوجود آمدهاست. چه میزان در نگاه آن ها بهجهان معاصر، نگاهشان به زندگی، آینده و نقششان در ارتباط با هم در اقصاء نقاط جهان تازگی ایجاد کرده است؟
این باز بودن افق دید در دنیای مجازی که هیچ چیزی از نظر آنها کمتر از جهان واقعی ندارد، چه میزان حس تعامل، نزذیکی بهم، دوری از ایدئولوژی، پذیرش همدیگر ولو با جایگاههای اجتماعی، اقتصادی متفاوت بوجود آورده که قادراند با اختلاف نظرهای بسیار متفاوت با هم سر یک میز بنشینند و بحث کنند. وبه ریش جریانهای سیاسی که هنوز در بند پدر فلانی، نگاهش به گذشته و گاه همسان با حمهوری اسلامی رابطهاش با امریکا ،اسرائیل و دهها مورد مشایه هست، بخندند.
ما سازمانهای سیاسی سنتی قادر بدیدن این دگرگونیها نیستیم واز این رو بسیاری از سیاستهای ما واقعا هیچ سنخیتی با تفکر آزاد، رک و بی شیله پیله این جوانان ندارد و لذا بی خریدار است. ما هنوز الگوهای خود را از قهرمانانی که زمانشان سپری شده وتنها برای نسل ما شناخته شدهاند میگیریم وانتظار داریم که نسل جدید هم همان احساس را داشته باشد.
اما جمهوری اسلامی از میزان تعامل و باز بودن افق دید و سیالیت این جوان ها بخوبی آگاه است. از واقعیت پذیری، علم گرائی، همکاری با جریانهای سیاسی که اندک بوئی از تجدد و نوگرائی، عدم تعصب گروهی، قومی بدهد خبر دارد! از میزان دسترسی و تبدیل هر اعتراض آن ها به یک خیزش بزرگ با خبر است، تصمیم جدی خود بر سرکوب و کشتار را گرفته است!
ادامه دارد
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد