سایت همشهری وابسته به شهرداری تهران خبر انتصاب برخی معاونان علیرضا زاکانی را رسانهای کرده است. ولی "همشهری" این موضوع را به نقل از خبرگزاری فارس اطلاعرسانی کرد. موضوعی که از نزدیکی شهردار جدید تهران با این خبرگزاری امنیتی حکایت دارد. با این حساب شکی باقی نمیماند که مدیر "مؤسسهی همشهری" هم به زودی از سوی شهردار جدید برکنار خواهد شد. چون با بودن همشهری و همشهری آنلاین، لزومی ندارد که چنین اخباری در فضایی از خبرگزاری فارس آفتابی گردد.
به طور حتم، صدور چنین احکامی در روزهای آینده نیز دوام خواهد آورد. چون همان رویهی سابق همچنان پایدار و برقرار است. عدهای از مدیران جدید با اتوبوس میآیند و گروه پیشین با همان اتوبوس به جاهای دیگری از ساختار حکومت بازمیگردند.
از سویی، مدت همهی این حکمهای جدید را یک ساله نوشتهاند تا لابد در برکناری این مدیران چیزی کم نیاورند. چنانکه در انشایی واحد و همسان، متن بسیاری از آنها را اینگونه آغاز کردهاند: "با عنایت به حسن سوابق، تخصص و تعهد جنابعالی به موجب این حکم به مدت یک سال به سمت ... منصوب میشوید". ترکیب "یک سال" را نیز در بعضی از حکمها جدای از هم نوشتهاند و در بعضی از آنها در الگویی از املای عربی به هم چسباندهاند. تازه یک جملهی طولانی هم در انشای خود فراهم دیدهاند که این جمله نیز دنیایی از "به" را یدک میکشد: به حسنِ، به موجبِ، به مدتِ، به سمتِ، نمونههایی از همین روده درازی شهردار تهران است که در نوشتن انشای فارسی کم میآورد.
او در برخی از همین احکام برای شناخت شهر تهران، عبارتِ "کلان شهر الگوی جهان اسلام" را نیز به کار میبرد. ولی این موضوع، از رویکردی تبلیغی و تعارفی خودمانی چیزی فراتر نمیرود. در عین حال، مشخص نیست که او در فضای چنین تبلیغی چه چیزی از شهر آفتزده و اجق و جق تهران را برای شهروندان جهان اسلام الگو میگذارد. با این همه، او خود بهتر از هرکسی میداند که خیلی از شهرهای همین جهان اسلام اکنون برای شهروندان ایرانی الگو قرار میگیرند و آنان به جای زیستن در تهرانِ جمهوری اسلامی، آرزوی زیستن در آنها را دارند.
شهردار تهران در حکم معاون "فنی و عمرانی" خود، بر "کار جهادی" تأکید میوزرد. موضوعی که از سوی سردار سپاه محمدباقر قالیباف به ادبیات سیاسی دولتمداران جمهوری اسلامی راه یافت. چنین شناسهای بعدها از سوی "رهبری معظم" هم به کار گرفته شد. چنانکه چنین ترکیبِ بیترکیبی را شهردار جدید نیز به کار میگیرد تا همسویی خود را با مجموعهی رهبر نظام، به نمایش بگذارد.
عبارت آخری تمامی این حکمها نیز به شکل زیر پایان میپذیرد: "رجاء واثق دارم شاهد استمرار مسؤلیت جنابعالی در سایه تحقق سیاستها و برنامههای ابلاغی باشم، توفیقات روزافزون جنابعالی را در ایفای کامل مسئولیت محوله از خداوند منان مسألت دارم".
او در این نوع از نوشتن، خیلی راحت و با فراغ خاطر دوغ و دوشاب را به هم میآمیزد. معلوم نیست چرا رجای واثق را رجاء واثق مینویسد. اما همین ساختار نوشتاری در ترکیب "ایفای کامل مسؤلیت" شکل و شمایل درستتری میپذیرد. با این همه شهردار تهران در الگویی از املای امروزی زبان فارسی یاد گرفته است که مسئلت را مسألت بنویسد. انگار "انقلابی بزرگتر از انقلاب اول" راه افتاده باشد. با این همه، او هنوز یاد نگرفته است که املای مسئولیت متن این حکمها را به شکل مسؤولیت بنگارد. او همچنین انعکاس "ی" نشانه یا "ی" اضافه را در "سایهی تحقیق" نایده میگیرد. البته این موضوع بدان معنا نیست که چنین رویکردی را به فرموشی سپرده است، بلکه از ناآشنایی کامل او با نگارش و املای فارسی حکایت دارد. در ترکیب "مسئولیت محوله" نیز، او بدون اینکه بداند یا بفهمد ساختار نحوی عبارتهای عربی را به کار میگیرد. چون برای موصوف مؤنث، صفت مؤنث میآورد. عربزدگی او شرایطی را برمیانگیزد تا از کاربرد گوشخراش واژههایی از نوعِ توفیقات، منان، رجا و واثق نیز توجیه به عمل آید.
همچنین او در متن همین حکمها از "برنامههای ابلاغی" سخن میگوید. چنین برنامهای اگر در کار بود به حتم به اصلِ حکم پیوست میگردید. او در واقع همانند تمامی کارگزاران ساختار اداری حکومت، هرگز برنامهای روشن برای مدیران خود ندارد. چون در الگویی از همهی مدیران جمهوری اسلامی، دستبرد ناشیانه به متن نامهی همدیگر را امری مجاز میشمارد.
علیرضا زاکانی در حکم خود به معاون حمل و نقل و ترافیک"، مواردی را به عنوان اولویتهای کاری به او یادآور میشود. در موردی خاص نیز مینویسد که او باید "توجه ویژه به حمل و نقلِ پاک و انسان محور" به عمل آورد. ولی او هنوز نفهمیده است که جمهوری اسلامی هرگز به محوریت انسان در کارها گردن نمیگذارد تا بتواند به موضوع محوریت خداوند در کارهای جامعه بلافد. پیداست که اشارهی گنگ او به موضوع انسان محوری شهرداری در حمل و نقل شهری، از تعارفی سیاسی چیزی فراتر نمیرود. چون مدیران جمهوری اسلامی به هیچ روی برای سلامتی انسانها در حمل و نقل عمومی، جایگاهی فراهم نمیبینند. بدون تردید فزونی آلودگیهای محیطی، صوتی و بصری شهر تهران همگی بر پیدایی چنین فرآیند ناصوابی اصرار میورزند.
علیرضا زاکانی همچنین ضمن اقدامی منحصر به فرد، در حکم خود به رییس مرکز "ارتباطات و امور بینالملل"، پیوست رسانهای را "پیوست رسانهایی" مینویسد. انگار قصد دارد تا نوعی ویژه از نگارش را در شهرداری تهران رونق ببخشد. او در همین حکم نیز، رئیس جدید مرکز ارتباطات و امور بینالملل را به "دیپلماسی شهری با کلان شهرهای جهان با تأکید بر کشورهای همسایه، محور مقاومت و جهان اسلام" تشویق میکند. موضوع "محور مقاومت" در صحبتهای مدیران سیاسی جمهوری اسلامی فقط حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق، حوثیهای یمن، گروههای دلار بگیر فلسطینی و دوستان ورشکستهی حکومت بشار اسد را در بر میگیرد. اما علیرضا زاکانی قصد دارد تا پای مدیران خود را به باتلاقهایی از این دست در منطقه بکشاند و درآمدهای شهرداری تهران را بدون خواست شهروندان آن در خارج از مرزهای کشور هزینه نماید.
شهردار تهران جدای از این، در حکم خود به شهرداران جدید نیز مینویسد که آنان باید "در جهت اعتلای دینی و ملی فرهنگ و هویت اسلامی- ایرانی" تلاش به عمل آورند. بدون شک او فقط واژههای توخالی را ردیف میکند، بدون آنکه اندکی به محتوایشان بیندیشد. چون قصد دارد تا هویتی ساختگی برای شهروندان کشور فرآوری شود. آخر پدیدهی ملت و ملیت در این کشور با دین آبشان توی یک جوی نمیرود. چنانکه ملیها ضمن فاصلهگذاری از خود با دین، راهشان را همواره از جمهوری اسلامی جدا کردهاند. همچنان که ایرانیت و اسلامیت نیز سالهای سال را که راهشان را از هم جدا میکنند. چون اسلام سیاسی ضمن تمامیتخواهی خود، برنامهی حکومتی متحجرانه و خودانگارانه را در سر میپروراند تا در عمل ساز و کارهای "ایرانیت" را از ذهن شهروندان کشور به دور بریزد. اسلام سیاسی همچنین قصد دارد تا از تاریخ فرآوری به عمل آید تا ضمن آن هویتی دروغین به شهروندان ایرانی ببخشد.
علیرضا زاکانی در مورد سوم از توصیههای خود به شهرداران جدید نیز بر "مشارکتجویی از مردم به ویژه نخبگان در ادارهی شهر" پای میفشارد. ولی او خیلی خوب میفهمد که امثال او فقط ضمن کنار زدن مردم از مشارکت در ساختار حکومت توانستهاند غاصبانه به کرسیهای مدیریتی کشور دست بیابند.
زاکانی در بند پنجم از توصیههای خود به شهرداران مناطق تهران، همهی ایشان را به "کاهش فقر و فاصلهی طبقاتی و برنامهریزی جهت رفع آسیب اجتماعی" سفارش میکند. پس معلوم میشود در تهرانی که او آن را برای جهان اسلام الگو میگذارد، "فقر و فاصلهی اجتماعی" دادِ مدیران بالادستی حکومت را هم در آورده است. ولی علیرضا زاکانی و مدیران او در کرسی شهرداران مناطق، قصد دارند این فقر را فقط کاهش بدهند که آن هم تعارفی اداری و تبلیغی بیش نمیتواند باشد. پس توان آن را در خود سراغ ندارند که در فقرزدایی از پهنهی جامعه اقدامی به عمل آورند. چون تنها به کاهش فرمایشی و دستوری آن بسنده مینمایند.
در جمهوری اسلامی، جهالت پشتوانهای روشن برای گزینش مدیران آن قرار میگیرد. تا آنجا که میزان ارتقای اداری این مدیرانِ خودمانی با حدود و میزان جهالت ایشان همخوانی دارد. چون جهالت در کالبدی دروغین از علم است که در نگاه تنگنظرانهی گردانندگان حکومت وجاهت میپذیرد. آشکارا چنین ماجرایی، در هیأت رهبر تا سران سه قوهی نظام نیز نمود مییابد و حضور فلاکتبار خود را همچنان تا پهنهای از مدیران بالادستی حاکمیت میگستراند. به طبع پدیدهی علیرضا زاکانی نیز از این رویکرد عمومی بر کنار نمیماند.
///////
توضیح: مستندسازی این خبر در سایت همشهری به شرح زیر انعکاس یافته است:
تغییر شهرداران مناطق ۲۲ گانه تهران آغاز شد | انتصابات جدید زاکانی
علیرضا زاکانی، شهردار تهران امروز تعداد زیادی از انتصابات جدید در شهرداری را انجام داد.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس بر همین اساس و در ادامه روند انتصابات در شهرداری تهران، با حکم علیرضا زاکانی سید مجتبی شفیعی، معاون حمل و نقل و ترافیک، لطف الله فروزنده، معاون برنامه ریزی و توسعه منابع انسانی و عباس شعبانی، معاون فنی و عمرانی و جلال بهرامی به عنوان معاون خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران منصوب شدند.
همچنین با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران، عبدالمطهر محمدخانی رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران شد.
همچنین زاکانی در حکمی مسعود رنجبریان را به مدت یکسال به عنوان شهردار منطقه ۶ منصوب کرد.
زاکانی در حکم خود خطاب به رنجبریان، بر تلاش در جهت اعتلای دینی و کلی فرهنگ و هویت اسلامی وایرانی، مشارکتجویی از مردمبه ویژه نخبگان در اداره شهر و… تاکید کرده است.
رنجبریان تا پیش از این شهردار منطقه هشت بوده و دارای دکترای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت است. معاونت حمل ونقل و ترافیک منطقه ۱۵، مدیر کل مالی و اداری بخشی از کارنامه کاری او است.
همچنین شهردار تهران در حکمی محمد جواد خسروی را به مدت یکسال به عنوان شهردار منطقه ۹ منصوب کرد.
خسروی دارای دکترای شهرسازی است و در بخشی از کارنامه کاری او، معاونت فنی و عمرانی شهرداری مناطق هفت و هشت تهران،شهردارناحیه سه شهرداری منطقه ۷ تهران و شهردارناحیه ۵ شهرداری منطقه ۷ دیده میشود.
از سوابق سیاسی و فرهنگی خسروی میتوان به ریاست کمیته فرهنگی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام، فرمانده حوزه ۱۷۹ شهید زین الدینبا حکم فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص)، مشاور عالی امنیتی فرمانده بسیج ناحیه شهید محلاتی سپاه تهران، مشاور فرمانده بسیج ناحیه شهید بهشتی سپاه تهران اشاره کرد.
همچنین علیرضا زاکانی، شهردار تهران در احکامی جداگانه شهردار منطقه ۲،۱۴و ۱۶ را منصوب کرد.
بر اساس احکام علیرضا زاکانی، مهدی صالحی، شهردار منطقه ۲، محمد امین سالاری پور شهردار منطقه ۱۴، سید مرتضی روحانی شهردار منطقه ۱۶ و حمید جوانی شهردار منطقه ۳ شد.
همچنین فاطمه تنهایی، با حکم شهردار تهران به عنوان شهردار منطقه ۸ منصوب شد.
همچنین شهردار جدید تهران دو معاون حناچی را در احکامی جداگانه به عنوان مشاور منصوب کرد.به این صورت که با حکم شهردار تهران سید مناف هاشمی به عنوان مشاور در امور ارتقا و کیفیت شاخصهای زیست محیطی و دستیابی به هوای پاک و صفا صبوری دیلمی، معاون سابق فنی و عمرانی مشاور در امور متناسب سازی ابنیه و محیط های شهری شد.
همچنین محمد جواد تاجیک به عنوان مشاور و دستیار شهردار تهران منصوب شد.
گفتنی است، معاون اجتماعی و معاون مالی و اقتصاد شهر، حراست ،بازرسی و رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران نیز طی هفته های اخیر با حکم علیرضا زاکانی تغییر کرده بودند .
کد خبر ۶۲۹۷۱۰