مشکل دارو اکنون در ایران، چرخهای از اقلام داروهای تقلبی را تجربه میکند. بخشهایی از این داروهای تقلبی به بیماران قلبی هم اختصاص مییابد. جدای از این، بازار سیاه دارو را در ایران از انواع و اقسام آمپولهای تقلبی کرونا هم پر کردهاند. واسطهها خیلی راحت همین آمپولهای تقلبی کرونا را از هفت تا ده میلیون تومان به فروش میرسانند. انواع اسپریهای تقلبی را هم، داروخانهها در سرتاسر کشور دارند به فروش میرسانند. به تازگی سرمهای تقلبی را به این اقلام دارویی افزودهاند. | |
ابراهیم رئیسی ضمن بازدید به ظاهر سرزده از داروخانهای در تهران با اعتراضات مشتریان داروخانه مواجه گردید. چنین رفتار عوامفریبانهای را او از محمود احمدینژاد الگو گرفته است. در همین راستا ویدئویی نیز از او در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد. آنوقت خانمی به او شکایت کرد که دارو گیرش نمیآید. اما رییس جمهور خودخواندهی نظام، ضمن رد ادعای این شهروند تهرانی یادآور شد: "دارو داریم خانم، همه چیز هست".
مخاطبان اخبار تلویزیون از همین رئیس جمهور میپرسند که اگر دارو هست، پس چرا او در بازدیدی تبلیغی از یک داروخانه نقش میآفریند؟ جدای از این، چرا این همه مشتری سرگردان در فضایی داروخانه گرد آمدهآند؟ تازه مشکل کمبود دارو را از مبادی تهیه و توزیع آن، حل و فصل میکنند.
مشکل دارو اکنون در ایران، چرخهای از اقلام داروهای تقلبی را تجربه میکند. بخشهایی از این داروهای تقلبی به بیماران قلبی هم اختصاص مییابد. جدای از این، بازار سیاه دارو را در ایران از انواع و اقسام آمپولهای تقلبی کرونا هم پر کردهاند. واسطهها خیلی راحت همین آمپولهای تقلبی کرونا را از هفت تا ده میلیون تومان به فروش میرسانند. انواع اسپریهای تقلبی را هم، داروخانهها در سرتاسر کشور دارند به فروش میرسانند. به تازگی سرمهای تقلبی را به این اقلام دارویی افزودهاند.
اینکه سازمان غذا و دارو سامانهای برای پیگیری از توزیع داروهای تقلبی اعلام میکند، دلیل بر آن است که بازار سیاه دارو را در تهران، از همین داروهای تقلبی پر کردهاند. ولی ماجرا به آنجا بازمیگردد که خود داروخانهها نیز شبکهای پرتوان برای توزیع داروخانههای تقلبی فراهم دیدهاند. چنانکه گروهی از پزشکان برای اطمینان یافتن از آمپولهای خریداری شده در بازار سیاه، ابتدا آن را به آزمایشگاه میفرستند. طبیعی است دارویی که از کف خیابانهای شهر خریداری میشود میتواند خطرآفرین باشد. حتا باب شده است که دلالانِ چنین بازار عریض و طویلی، واکسن کرونا را نیز جلوی داروخانههای مرکزی شهر تا رقم بیست میلیون تومان به فروش برسانند. سپس رانت دولتی تمامی توان خود را جهت سواداگری در گسترهی داروهای تقلبی به کار میگیرد. چنانکه رییس جمهور خود خواندهی حکومت، دانسته و آگاهانه همین چرخهی فاسد دولتی را دور میزند و برای پیدا کردن سرنخهای احتکار و قاچاق دارو، به سراغ یکی از داروخانهها میرود.
موضوع توزیع داروهای تقلبی اینک شبکهی وسیع قاچاق دارو را نیز به کمک گرفته است. چون نمونههای فراوانی از چنین داروهایی از تمامی مرزهای ایران به داخل کشور راه مییابد. روانگردانها و داروهای مخدر به طور عمده از مرزهای پاکستان و افغانستان راهی بازار داخلی میگردد. به عبارتی روشن، افغانستان و پاکستان در این زمینه بازار، ایران را به انحصار خود درآوردهاند. آنان به عنوان تولید کنندهی همین مواد تقلبی نقشآفرینی میکنند تا هرگز بازار پرآشوب ایران، در این زمینه چیزی کم نیاورد. وظیفهی تأمین داروهای آرایشی و مواد نیروزا را هم انگار به کشورهای خلیج فارس واگذار کردهاند. نمونههای فراوانی از همین داروها از کشورهای جنوبی کشور به بازارهای داخلی قاچاق میشود. اما تشخیص تقلبی یا غیر تقلبی بودن آنها چندان هم برای مشتری روشن نیست. در عین حال، کم نیستند داروهایی از این دست که از سوی شبکههای فرامرزی تبلیغ میردد. چنانکه آشکارا به مشتریان خود در ایران یادآور میشوند که جنسشان را در هر جایی از ایران که بخواهند تحویل میگیرند. حتا یادآور میگردند که داروهای نیروزا را خیلی محرمانه درب منزل تحویلشان خواهند داد.
در داخل ایران هم روزانه پیامکهایی برای افراد میفرستند که داروهای نیروزا را از طریق پیک برای ایشان خواهند فرستاد. چنین تبلیغاتی کد رمزی هم با خود به همراه دارند. چون مینویسند: مخصوص آقایان یا مخصوص خانمها. بدیهی است که همراه با کاربرد رمزآمیز چنین پیامکهایی قند تو دل مشتریان ایرانی آن، آب میشود. انگار به تمامی آرزوهای دست نیافتنی خود دست یافتهاند. به هر حال، چهبسا کالاهای تقلبی نیز در چنین سامانهای مخفی و پنهانی به بازار راه مییابد.
ولی داروهای ضروری و عمومی بیش از همه از مرزهای غربی ایران به داخل کشور قاچاق میشود. قاچاقچیان دوسوی مرز ترکیه و عراق با ایران، در این راه سوداگری خود را به کار گرفتهاند. داروهای دیابت، بیماریهای قلبی و سرطانی از همین مرز غربی است که به بازار سیاه داخلی کشانده میشود. قیمت چنین داروهایی را ظرف یک سال گذشته تا میزان ده برابر افزایش دادهاند. تحریم، گرانی دلار و ناتوانی دولت در ساماندهی تهیه و توزیع دارو شرایطی را برمیانگیزد تا این بازار بیش از انواع بازارهای دارویی دیگر، رونق بگیرد. اما در این پهنه، همچنان داروهای تقلبی را با داروهای واقعی و استاندارد به هم آمیختهاند که تشخیص آن برای مشتری عادی، چندان هم آسان نخواهد بود.
جدای از همهی اینها، در گسترهای وسیع از شهریار، اسلامشهر و جاده ساوه سامانهای پرتوان از تولیدکنندگان داروهای تقلبی را جا انداختهاند. این تولیدکنندگان از کارخانههای رسمی تولید دارو چیزی کم نمیآورند. چون خیلی راحت و آسوده همان نمونههای خارجی اما تقلبی دارو را در داخل هم تولید میکنند. چون دولت کنترل و نظارت خود را بر چنین مراکزی از دست داده است. در ضمن رانت پرنفوذ دولتی نیز اغلب با چنین مراکزی در پیوند قرار میگیرند تا گونههایی از تولیدات کمپانیهای خارجی دارو، در چنین مراکز غیر رسمی تولید شوند. بستهبندی تولیداتی از این نوع را به طور کامل از نمونههای خارجی آن کپی کردهاند. بدون شک چنین سامانهای از قاچاق یا تولید داروهای تقلبی را خود دولت بر مردم و جامعه تحمیل میکند. بدون شک برچیدن چنین سامانهای، از توان سوداگری رانت پرنفوذ دولتی خواهد کاست.
قرص سقط جنین یکی از داروهایی پر تقاضایی است که در بازار سیاه داروی ایران، جای پای محکمی دارد. چنین موضوعی را دولت بر زنان کشور تحمیل نموده است. خانمهای متقاضی مجبور میشوند چنین قرصهایی را تا رقم یک و نیم میلیون تومان از بازار سیاه بخرند و در خلوت خود به خوردن آن تن دردهند. آنوقت جدالی غیر انسانی با مرگ را تجربه خواهند کرد تا شاید بتوانند از دست بارداریهای ناخواسته رهایی بیابند. به طبع حکومت درد و رنجهایی از این نوع را به شهروندان ایرانی روا میدارد تا نمونهای وارفته از دین ابداعی خود را در داخل و خارج کشور به نمایش بگذارد.
پیک موتوریهای سطح تهران، دانسته یا نادانسته در تهیه و توزیع داروهای تقلبی تسهیلگری به عمل میآورند. آنان ارتباط روشنی از فروشنده و مشتری فراهم میبینند. حتا جلوی داروخانهی مرکزی شهر تهران، گروههایی از همین موتورسواران را میبینیم که به بازاریابی برای انواع و اقسام داروی نایاب یا ممنوع اشتغال دارند. به طبع دسترسی به داروهای غیر رسمی یا قاچاقی و بنجل، در چنین فضایی امری ناممکن نخواهد بود. چون اکثر بیماران به اتکای چنین شبکهای گسترده از توزیع غیر رسمی دارو است که به نیاز خود دست مییابند. در چنین بازاری دوغ و دوشاب را چنانی به هم آمیختهاند که فاصلهگذاری از آن دو، امری ناممکن مینماید. مردم هم مجبور میشوند برای رهایی از دست بیماریهای حاد به هر اهرمی برای زنده ماندن روی بیاروند.
اکنون بسیاری از دولتمردان جمهوری اسلامی، همدیگر را متهم میکنند که گویا نمونههایی از واکسنهای غیر استاندارد را هم وارد چرخهی مصرف کردهاند. اما به اتهاماتی از این دست هرگز در جایی پاسخ رسمی داده نمیشود. انگار همگی از برملا شدن واقعیات پشت صحنهی این ماجرا، واهمه دارند. با این همه، واکسن برکت از واکسنهایی است که مردم بدون استثنا از تزریق آن امتناع ورزیدهاند. گویا با همین واکسن است که کل حاکمیت را به رأی میگذارند. اما امتناع مردم از تزریق آن باعث نمیشود که دولت و دولتیان از تبلیغ خود برای تزریق آن، بکاهند. به طبع از دولت تقلبی ابراهیم رئیسی، واکسن تقلبی را هم میتوان رونمایی کرد. باید داسنت که دولتیان آموزههای عمومی تقلب را از رهبر خود فرامیگیرند تا همانها را در پهنهای از جامعه نیز توسعه ببخشند. اما مخالفت همگانی مردم در قبال تقلبهایی از این نوع، چیزی از وقاحت ایشان نمیکاهد. چون حکومتیان راه نامردمی خودشان را دوره میکنند و مردم هم ضمن پرهیز از کارگزاران دولتی همچنان بر مطالبات اقتصادی یا مدنی خویش اصرار میورزند. مطالباتی که فقط ضمن براندازی جمهوری اسلامی تحقق خواهند یافت.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد